۱۳۹۷ اسفند ۲۵, شنبه

اعتراضات پراكنده ديگر جوابگو نيستند!


در حاشيه چند اعتراض كارگري
ناصر اصغری
در يكي دو هفته گذشته باز هم شاهد خبر چند اعتراض كارگري و از جمله خبر اعتراض كارگران كارخانه كيان تاير و اعتراض كارگران صنايع فلزي شماره يك كه از راديكاليسم خاصي نيز برخوردار بودند، بوديم. منظور يادداشت حاضر پرداختن به جوانب مختلف و نكات ضعف و قوت‌هاي اين اعتصابات نيست. بلكه مي خواهم اين نكته را برجسته كنم كه در دوره كنوني جنبش كارگري تنها زماني مي تواند مؤثر واقع گردد كه قدرتمند و متحد وارد ميدان بشود. و اين مسئله شامل تك تك اعتراضات كارگري به حق و حقوق ظاهرا پيش پا افتاده و «صنفي» هم مي باشد.
بارها بر اين نكته تأكيد كرده ايم كه هيچ اعتراض كارگري بدون درجه اي از سازمان و رهبري اتفاق نمي افتد. گاها اعتصاباتي را شاهد هستيم كه اين سازمان و رهبري علنا خود را نشان داده و مهمترين جنبه اعتراض مربوطه هم همين درجه بالاي سازمان يافتگي و منسجم بودن آن است. براي نمونه اعتراض ٥ خرداد ماه كارگران كيان تاير، بعد از اينكه كارفرما بخشي از كارگران را تهديد مي كند، كارگران بخش‌ها و شيفت‌هاي ديگري نيز به اعتصاب مي پيوندند و اعلام مي كنند كه فردا مجمع عمومي خود را برگزار خواهند كرد تا درباره چگونگي پيشبرد اعتراض خود تصميم بگيرند. و يا در اعتراض كارگران صنايع فلزي شماره يك هم از رهبران و نمايندگان كارگران مي شنويم و اينها كساني هستند كه توسط خود كارگران انتخاب شده و طرف حساب مديريت و نيروهاي انتظامي هستند. كارگران پيشنهادها و وعده و وعيدهاي مديريت و مقامات دولتي را در تجمع و مجامع خود به بحث و گفتگو مي گذارند و تصميم مي گيرند. بحث اين است كه اين اعتراضاتي كه از درجه بالائي از رهبري و سازمان برخوردار است چگونه هنوز نتوانسته اند هماهنگ شوند و يك رهبري منسجم و فرا كارخانه اي را از خود بيرون بدهند؟ ميدانم كه رهبران و فعالين كارگري اگر با اين سئوال روبرو شوند، جوابهاي مختلفي خواهند داشت؛ از جمله اينكه اقدام به چنين عملي حساسيت نيروهاي سركوبگر را برخواهد انگيخت و ديگر به اعتراض كارگري بعنوان مسئله اي فراتر از يك خواست معين «صنفي» نگاه خواهند كرد. اما واقعيت امر اين است كه اعتراضات پراكنده و منزوي كارگري راحتتر سركوب مي شوند. راديكاليسم يك اعتراض كارگري به كارگران يك مركز كارگري محدود مي ماند. جامعه اي كه حاضر است به اعتراض بزرگ و راديكال بپيوندد، با چنين موقعيتي روبرو نمي شود. دولت‌ها علي العموم زماني در برابر كارگران عقب نشيني مي كنند كه خود را با قدرت سازمان يافته و يكپارچه جنبش كارگري روبرو ببينند.


كارگر متحد، رهبر جنبش جاري
نكته مهمتر اين است كه اكنون جنبش سرنوشت سازي در جريان است و مي رود كه جمهوري اسلامي را سرنگون كند. جامعه از هر طيف و قشري چشمش به جنبش كارگري است. چشمش به رهبران كارگري است كه چند قدم جلو آمده اند!؟ كدام اول ماه مه در طي ٣٠ سال گذشته اين چنين جامعه را به جنب و جوش انداخته بود؟ در حول و حوش اول ماه مه امسال از چپ و راست جامعه درباره كارگر، مطالبات كارگري، نقش كارگران و جنبش كارگري در اعتراضات جاري بحث كردند. هيچ اعتراضي در اين جامعه بدون فراخوان به اينكه طبقه كارگر بيايد و رهبري اين اعتراضات را بدست بگيرد، به پايان نمي رسد. در اين بين يك جنبش كارگري ضعيف و با اعتراضات پراكنده، فقط ناتواني خود را به اين اقشار و اعتراضات اعلام مي كند و ابدا سازنده نيست! و واقعيت اين است كه از اول مه ٨٨ تا امروز جنبش كارگري گام‌هاي بلندي برداشته و اكنون نوبت فراتر رفتن از اين موقعيت هم فرا رسيده است. اكنون نوبت اين است كه كارگران و رهبران مرتبط كارگري در آن واحد كارگران چند مركز كارگري را هماهنگ به اعتراض مثلا در جلوي وزارت كار و يا جلوي دفتر رياست جمهوري فرا بخوانند. و اين نه تنها امكان پرداخت دستمزدهاي معوقه را فراهم خواهد كرد، بلكه روز بعد شعار «رهبران كارگري، رهبران انقلاب جاري» را در خيابان و در اعتراضات ميليوني توده اي خواهيم شنيد.
پيش بسوي اعتراضات كارگري منسجم و متحد!

٢٧ مه ٢٠١٠

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر