سیل، حتی اگر تماما یک اتفاق طبیعی باشد،
اما کنترل آن خارج از دست بشر نیست. گرچه بشر هنوز بطور کامل بر این نوع بلاها
فائق نیامده؛ اما به آن حد از دانش و تکنولوژی هم دست یافته که بر آنها لگامی
بزند. و به همین دلیل هم، این بلاها در همه جا به یک اندازه قربانی نمیگیرند. جائی
که از دانش و تکنولوژی استفاده بهتر شده تا در خدمت جامعه باشد و یا جامعه اجازه
نداده که تکنولوژی فقط در خدمت سرکوب و استثمار بیشتر باشد، آنجا اینگونه بلایا
کمتر تلفات بر جای می گذارند. مثلا زلزلههای با اندازهای یکسان در دو کشور، در یکی
دهها برابر خسارت و تلفات در مقایسه با دیگری به بار میآورد. مثلا زلزلهها در
ژاپن با ریشتر بالاتر در مقایسه با زلزلهها در ایران با ریشتر پائین تر نصف خرابی
و تلفات بر جای نمیگذارند. حتی آمار تلفات پدیده های طبیعی یکسان در دو کشور همسایه
ایران و ترکیه مثل هم نیست. ایران، بخصوص تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، همیشه خسارات
و ویرانی بیشتری بر جای گذاشته است.
عین همین خانه خرابی و دربدری را در مورد
سیل اخیر هم شاهد هستیم. همه میدانند که این همه خانه خرابی و این همه ویرانی محصول
چپاول و دزدیهایی است که آخوند جماعت در آن مملکت به راه انداخته و کوچکترین
مسئولیتی هم در قبال جامعهای را که بر آن چنگ انداخته اند، به گردن نمیگیرند.
چپاول و غارت و سرکوب کار آنهاست، اما "بلاهای آسمانی" کار خداوندشان است! این وضعیت را نباید پذیرفت. کاری که
در این باره می توان کرد، دست به کار شدن برای جلوگیری از فاجعهای است که هم
اکنون نه تنها جان صدها تن را گرفته و صدها هزار تن را بیخانمان کرده است، بلکه میرود
که جان هزاران نفر دیگر را نیز بر اثر بیماریهایی که این سیل با خود آورده بگیرد.
هزاران کودک و نوزاد بر اثر نبود مواد اولیه غذائی و شیر و پوشاک مناسب یا هم
اکنون تلف شده اند و یا در معرض تلف شدن هستند. هر روزی که جامعه در انتظار معجزه
الهی و یا کمکهای مسئولین این رژیم بگذراند، یک روز به ویرانی و خانه خرابی بیشتر
فرصت داده است.
برای توده های مصیبت زده این جامعه، دست
به کار شدن و سازمان دادن برای عبور از این وضعیت یک ضرورت است. جامعه ایران هم
اکنون با سیاستهای ماجراجویانه رژیم اسلامی در منطقه و تروریسمش در چهارگوشه جهان،
تا حدود زیادی به تباهی کشیده شده است. هر روز بیشتر این وضعیت ادامه یابد بر خانه
خرابیها افزوده میشود. بخشهایی از جامعه هم اکنون دست به کار شده و دارند دست به
اداره جامعه میزنند. اکنون که این سطور را مینویسم، خبر تشکیل "ستاد همیاری
فرهنگیان" منتشر شده و در ۷ شهر این ستادها تشکیل شدهاند. کارهایی که در دستور
گذاشتهاند سازمان دادن کاروانهای کمکرسانی به مردم سیل زده است.
سازمان دادن شوراهای همیاری اما چهره های
شناخته شده اجتماعی و سیاسی را لازم دارد که جامعه حول فراخوان آنها متحد و متشکل
شود. فعالین و چهرههای شناخته شده در این جامعه، فعالین کارگری، فعالین جنبش
اعتراضی معلمان، فعالین جنبش زنان و فعالین جنبش حمایت از حقوق کودک باید دست در
دست هم گذاشته و جامعه را حول یک پلاتفرم عاجل کمک رسانی و عبور از این وضعیت
سازمان بدهند.
به سوی سازماندهی شوراها!
فعالین اجتماعی اگر بتوانند همین شوراها و
نهادهای کمک رسانی ایجاد شده را گسترش دهند و جامعه را حول کمک و همیاری مردم و
خصوصیت انسانی آنها سازمان دهند، وارد یک مرحله بسیار مهمی از گذار از حاکمیت
آدمکش جمهوری اسلامی شدهاند. تاریخ نشان داده است که وقتی دولتی توان و علاقه ای
به رسیدگی به مشکلات حادی در جامعه مثل جنگ، زلزله، قحطی، سیل، گرسنگی و بیکاری را
نداشته باشد، راه بر دست به کار شدن آلترناتیوها باز می کند. جمهوری اسلامی از آن
حکومتهایی است که هر روز از عمرش برابر است با تباهی و فقر و ذلت بیشتر. آلترناتیو
شورائی باید جامعه را سازمان بدهد، هم برای رسیدگی به مسائل عاجل روز مثل کمک به سیل
زدگان، و هم برای عبور از جنازه خود این رژیم که چیزی جز نکبت برای تودههای مردم
ندارد. حکومتی که در برابر مطالبه پرداخت دستمزدها، کارگران را سرکوب می کند؛ در
برابر مطالبه برابری زن و مرد، به سنگسار و دیگر ابزار توحش اسلامی دست میبرد؛ در
برابر مطالبه مسکن و سرپناه، زندان و حبس می کند؛ و در برابر مطالبه کار و نان، انسانها
را شکنجه و اعدام می کند؛ چنین حکومتی میلیونها دشمن در کمین دارد. نهادها و
شوراهایی که امروز برای همیاری و کمک به سیل زدگان ایجاد شوند، می توانند به
نهادهای آلترناتیو رژیم در همه عرصه ها تبدیل بشوند. جامعه ای که از این وضعیت به
تنگ آمده، حتما با آغوش باز به کمک ایجاد تشکلها و نهادهایی که به قصد عبور از این
وضعیت ایجاد می شوند، خواهند شتافت.*
۸
آوریل ۲۰۱۹
کارگر کمونیست ۵۶۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر