متن سخنرانی رحمان حسین زاده در "همایش
کلن" پاراگرافی دارد که توجه من بعنوان یک فعال سیاسی را به خود جلب کرد. او
در پاراگراف پایانی می گوید: "جمله پایانی را علاوه بر زنده باد آزادی و زنده
باد سوسیالیسم، که رفقایی سردادند، بلکه خطاب به بورژوازی حاکم و بورژوازی در
اپوزیسیون چنین اعلام میکنم، عزم و اراده ما اینست، به حکومت استبدادی و دیکتاتوری
بورژوازی خاتمه میدهیم و به جایش حکومت کارگری و دیکتاتوری پرولتاریا را جانشین
میکنیم."
من مطمئن نیستم که درک رحمان و یا بهتر است
بگویم منظور ایشان از "دیکتاتوری پرولتاریا" دقیقا چیست!؟ بحث دیکتاتوری
پرولتاریا توسط مارکس و بعدها لنین در شرایطی خاص از تاریخ مطرح شد که منظور مارکس
از یکی دو جائی که این مقوله را مطرح کرده است، حکومت کارگری است و آن هم نه حکومت
کارگران! اینها البته بحثهای مهم سیاسی و تئوریکی هستند که هر کس حوصله و وقت
داشته باشد می رود در گوگل سرچ می کند و متوجه بحثها می شود. اما
"دیکتاتوری" در آن مراحل از تاریخ هر چیزی را در ذهن مخاطب تداعی می
کرد، اکنون صدام، محمدرضا پهلوی، قذافی، اسد، استالین و امثالهم را تداعی می کند.
اگر کسی واقعا می خواهد رو به توده ها بحث کند و نیرو جمع کند باید از همان حکومت
کارگری استفاده کند و همین را بچسبد. امروزه هیچ فعال سیاسی ای که فکر می کند می
تواند برود نیرو بسیج کند، هیچ جائی خودش را "دیکتاتور" معرفی نمی کند.
بحث دیکتاتوری پرولتاریا یک بحث تبلیغی و ترویجی نیست، یک بحث تئوریک، تاریخی و
نظری است که با شعار کسی را نمی توان به حقانیت آن متوجه کرد.
۳۰ آوریل ۲۰۲۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر