به دنبال یادداشتم
"وقتی که جمهوری اسلامی رفت، چه می تواند بشود؟" تعدادی از دوستان چه در
پیغامهای جداگانه و چه در زیر همان نوشته اظهار داشتند که من امکان بازگشت
طرفداران رژیم گذشته و یا رضا پهلوی را دستکم گرفته ام. گفته بودند که طرفداران
بازگشت سلطنت رقم قابل توجهی هستند. گفته بودم که نظرم را در باره این اظهارات
حتما خواهم نوشت. کلا اینجوری استدلال می شود که ایران
تحت حکومت پهلوی وضعیت بهتری داشت. بگذارید حرف آخرم را همین اول بزنم: در مقایسه
با وضعیتی که جمهوری اسلامی بر مردم ایران و منطقه تحمیل کرده، همه جا وضعیت بهتری
دارند و یا داشتند؛ اما این کل ماجرای سیاسی سالهای قبل از ۱۳۵۷ را توضیح نمی
دهد.
به نظر من کسی که می گوید
ایران وضعیت بهتری داشت و نه تنها این، بلکه از این فاکت می خواهد نتیجه بگیرد که
برگردیم به دوره شاهنشاه آریامهر، فاکتورهای زیادی را که به انقلاب ۵۷ منجر شد، در
نظر نمی گیرد. ابتدا بگویم که این یک
دیدگاه نوستالژیک یا شاید واکنشی به بیثباتی و آشفتگی پس از سر کار آمدن حکومت
اسلامی است. اما برای پاسخ به این ادعا، باید به چند نکته کلیدی توجه کنیم:
۱ – سرکوب و نبود آزادی: پهلویها بیش از ۵۰ سال
دیکتاتوری خشن و سرکوبگر را برایران تحمیل کرد. هیچ اپوزیسیونی تحمل نمیشد، آزادی
بیان وجود نداشت، و مخالفان غالبا به زندان، شکنجه یا اعدام محکوم میشدند. مردم ایران
از هیچگونه حق مشارکت سیاسی واقعی محروم بودند و هرگونه مخالفت با پهلویها با
سرکوب بیرحمانه مواجه میشد. از یاد نبریم که رژیم پهلوی آخر با یک کودتا علیه دولتی که با رای
مردم سر کار آمده بود، سر کار آورده شد.
۲ - اقتصاد تحت کنترل مطلق دولت: اگرچه ایران بهخاطر درآمدهای نفتی بهطور نسبی
وضعیت اقتصادی بهتری نسبت به برخی کشورهای منطقه داشت، اما این ثروت تحت کنترل
مطلق ساواکی ها بود و توزیع آن ناعادلانه بود. پهلویها از منابع کشور برای تحکیم
قدرت خود استفاده میکرد، نه برای توسعه پایدار داخلی.
۳ – وضعیت ایران پس از محمدرضا پهلوی: وضعیت امروز ایران، بخصوص پس از سقوط شاه بسیار
پیچیده شد. این شرایط تا حد زیادی نتیجه عدم وجود نهادهای دموکراتیک در دوران پهلوی
بود. آنها بهجای ساختارهای سیاسی و اداری قوی، رژیمی بر اساس تعهد به شخص شاه
ایجاد کرده بودند. با سقوط این نظام، این خلأ نهادی به آشفتگی توام با سرکوب
مخالفین منجر شد.
۴ - آرمانهای انقلاب ۱۳۵۷:
انقلاب ۵۷ نتیجه دههها سرکوب، فساد و بیعدالتی بود. مردم
خواستار آزادی، عدالت و حق تعیین سرنوشت بودند. حتی اگر پس از سقوط نظام شاهنشاهی
مشکلاتی به وجود آمده باشد، این به معنای تایید دیکتاتوری او نیست و عقل سلیم باید
کمی فکر کند که راه پیشروی چیست.
۵ - جمعبندی: ادعای اینکه ایران تحت نظام شاهنشاهی پهلویها
"بهتر" بود، به معنای نادیده گرفتن رنجهای مردم ایران در دوران حکومت آنها
است. هرچند چالشهای پس از محمدرضا پهلوی بسیار جدی هستند، اما ریشه بسیاری از آنها
را باید در ساختارهای معیوبی جستوجو کرد که آنها طی دههها ایجاد کرده بودند.
آینده ایران به توانایی مردم این کشور برای غلبه بر این چالشها و ایجاد یک نظام
آزاد بستگی دارد.
۱۴ ژانویه ۲۰۲۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر