دوستی پیغام داده بود که رضا پهلوی را تو بوق و
کرنا میکنند و در این هیاهو و بحران و شرایط جنگی نباید از این آلترناتیو غرب
برای ایران غافل بمانیم.
دو جواب دارم؛ اول اینکه غرب و بخصوص آمریکا،
کار خودشان را میکنند. ما نمیتوانیم و نباید هم زانوی غم بغل کنیم و از فرط ترس
بیافتیم به آغوش روسیه، چین و اسلام سیاسی. کاری که ما باید بکنیم، این است که
رهبری اعتراضات را به سمت و سوی اهداف اعلام شده سیاسی خودمان بکشیم. توجه رهبران
و فعالین اجتماعی، سیاسی و میدانی را به آلترناتیو خودمان جلب کنیم.
جواب دوم من این است که شانس برگشت آلترناتیو سلطنت
تقریبا صفر است. من فکر میکنم در بین سلطنت طلبان، کسانی که دو دوره محمدرضا شاه
پهلوی را با جمهوری اسلامی مقایسه میکنند، و در بین شان، کسانی که زیاد عمیق فکر
نمیکنند و سیاست را یا شاه و یا خمینی میبیند، یک ناستالژی دوران پهلوی وجود
دارد. جمهوری اسلامی بختک و کثافتی بود که از قرن ۶ میلادی یا ۱۴۰۰ سال پیش به
ایران پرتاب شد و زندگی را بر یکی دو نسل واقعا سیاه کرد. سایه شومش بسیار فراتر
از ایران رفت و در برابر این جهنم هر شرایطی بهشت به نظر میرسد. از این ناستالژی
اما باید عبور کرد و باید قدرتگیری اسلامیون و حاکمیت جمهوری اسلامی را بعنوان درد
زایمان نگریست. انگار جامعه ایران یک حکومت به آخوندیسم بدهکار بود که آن را برای
همیشه از خاطرهها پاک کند.
برگردیم به بحث خودمان که آیا رضا پهلوی و
آلترناتیو سلطنت امکان رسیدن به قدرت، بخصوص در شرایط حاضر را دارند؟ جواب من به
این سئوال منفی است. برای کسی که مخالف جمهوری اسلامی است، جنگ احتمالی پیش رو، نمیتواند
دفاع از رژیم و یا شرایط موجود باشد. موضعی که کاملا بیخاصیت بودن موضعگیر را به
نمایش میگذارد. در نتیجه در برابر این جنگ چه باید بکنیم. دوست دارم چند نکته را
بعنوان نکاتی که در ذهنم هستند مطرح کنم و سپس به هر کدام به اختصار بپردازم. ۱)
جنگ احتمالی پیش رو، جنگ کلاسیک تن به تن و زمینی نخواهد بود، ۲) ناتو نه میتواند
و نه میخواهد وارد سناریو عراق، سناریو رژیم چنج بشود، ۳) مردم از این فرصت
استفاده خواهند کرد و رژیم را میاندازند.
الف) رد احتمال
جنگ زمینی
اسرائیل و ایران هم مرز نیستند که جنگ رژیم
ایران و دولت اسرائیل مثل جنگهای کلاسیک زمینی و جنگ سربازان در سنگرها باشد. جنگی
خواهد بود که اسرائیل با هدف قرار دادن مواضعی استراتژیک از جمهوری اسلامی، مثل
سران رژیم، پایگاههای نظامی، تاسیسات اقتصادی، تاسیسات هستهای و غیره جنگ را شروع
خواهد کرد. در این جنگ از سلاحهای مدرن مثل پهباد، موشک، پیجر و امثالهم استفاده
خواهد شد.
ب) عدم دخالت
آمریکا و ناتو
ارتش اسرائیل توان ورود به ایران و جنگ نظامی کلاسیک
با ارتش ایران را ندارد و لزومی هم نمیبیند که چنین کاری را بکنند و نیروهایش را
در معرض خطر قرار بدهد. اگر دخالت نظامیای مثل عراق در کار باشد، این کار ارتشهای
کشورهای عضو ناتو، مثل آمریکا، انگلیس و فرانسه خواهد بود. ایران بناگوش روسیه
است. ناتو و هیچ کشوری نمیخواهد با روسیه وارد جنگ نظامی بشود. این برخورد دنیا
را به یک سراشیبی میبرد که حتی اگر روزی همین اربابان به فکر نابودی دنیا هم
باشند، امروزه فعلا روزش نیست.
پ) مردم از این
فرصت استفاده خواهند کرد
یکی دو نفر، یکی از مسئولان کنونی رژیم و یکی از
سرکوبگران دوران اولیه رژیم، در یک مناظرهای شرکت کرده بودند و اولی میگفت مردم
ایران مثل دوره جنگ ایران و عراق از جمهوری اسلامی دفاع خواهند کرد. دومی گفت که
مگر در خواب ببینند امروزه کسی از آنها دفاع کند. و این دقیقا وحشتی است که وجود
همه سران رژیم را گرفته است. همه مردم از خوردن رژیم، از کشته شدن امثال حسن
نصرالله، رئیسی، اسماعیل هنیه، قاسم سلیمانی و امثالهم خوشحال شدند. با هزار و یک
زبان و با صدای بلند اعلام می کنند که بالاتر از سیاهی دیگر چه رنگی می تواند
باشد. همین امروز میگویند که تقی به توقی بخورد میریزند خیابان و کار رژیم را
یکسره میکنند.
شانس سلطنت
طلبان
سه فاکتور بالا کار رضا پهلوی و یا سناریوهای
رژیم چنجی را از محاسبات سیاسی ایران دوره جنگ احتمالی حذف میکنند. سلطنت طلبان و
بطور مشخص رضا پهلوی چشمشان به مردم به خیابان آمده نیستند. آنها میخواهند و
اعلام هم کردهاند، که میخواهند ناتو و یا ارتشی مثل ارتش اسرائیل برود برایشان
رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کند و آنها را بر تاج و تخت بنشاند.
با در نظر گرفتن فاکتورهای بالا، با در نظر
گرفتن ترکیب جمعیتی امروزه ایران از لحاظ سنی، و با در نظر گرفتن اینکه سلطنت با
یک انقلاب میلیونی و بحق سرنگون شد، احتمال اینکه سلطنت بار دیگر به قدرت برگردد،
نزدیک به صفر است.
۱۰ اکتبر ۲۰۲۴