دوباره نوبت رجزخوانی است. صداوسیما، این موزه
متحرک قرن بیستم، با موسیقی حماسی و گرافیکهایی که احتمالا با نرمافزار Paint طراحی شدهاند، مشغول پخش تحلیلهای امنیتی است. تیترها از
یک جنساند: "رژیم صهیونیستی در آستانه نابودی"، "غرب از اقتدار
جمهوری اسلامی به لرزه افتاده"، "سردار جدید، جهان را از نو تعریف کرد". اما آنچه
واقعیت دارد نه این رجزهای پرمدعا، بلکه سوراخی است که خامنهای در آن خزیده بود.
همان دوازده روزی که اسرائیل با دمپایی دیجیتالی آمد و نیمی از دستگاه نظامی رژیم
را به هوا فرستاد. حالا که سران سپاه تبدیل به سایههایی در قاب عکس شدهاند، رژیم
با سماجتی عجیب دوباره رفته سراغ شعارهای "مرگ بر" و "نابودی".
در همین فضای پساافتضاح، محمدرضا باهنر آمده وسط
و با لحنی شبیه آموزگار مدارس ابتدائی گفته: "همه اپوزیسیون، حتی منافقین هم
پشت نظام آمدند". راست میگوید البته. وقتی بخشی از اپوزیسیون بیشتر علیه
اسرائیل بیانیه میدهد تا علیه جمهوری اسلامی، وقتی بعضیها، از جمله رسمیها و
فرعیها، مبارزه را کنار گذاشتهاند چون فعلا "آمریکا و اسرائیل
مهمترند"، نتیجهاش همین نتیجه گیری ایشان میشود.
جمهوری اسلامی این روزها در حال سقوط است. بحرانهای
آب، برق، تورم، اعتصاب، بیکاری و مهاجرت، کمرش را شکستهاند. جنبش "زن زندگی
آزادی" دوباره در خیابانها نفس میکشد و مردم با شعار "دشمن ما همین
جاست" رژیم را نشانه رفتهاند. اما در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی دوباره چنگ
زده به طناب پوسیده غرب ستیزی و شعارهای جنگ طلبانه، تا شاید صدای مردم و شعار
"دشمن ما همینجاست، دروغ می گن آمریکاست" را در صدای موشکها گم کند.
پروژه هستهای هم دیگر نه برای تولید انرژی،
بلکه برای تولید توهم است. رژیم میخواهد از دل فقر و فلاکت، برای خودش "غرور
ملی" بتراشد. انگار بیمار نیمهجانی که دارد خفه میشود، برای دفاع از دستگاه
تنفس مصنوعیاش فریاد بزند، نه برای نجات خودش.
اما موضوع فقط جمهوری اسلامی نیست. بخشی از همان
اپوزیسیون که باید پرچم مبارزه را بلند کند، حالا تبدیل شده به دستیار رسانهای
سپاه. به جای زدن رژیم، افتادهاند دنبال زدن اسرائیل. به جای افشاگری، مشغول پند
و اندرز درباره اخلاق و پرنسیپاند. وقتی از جنایت حرف میزنی، نگراناند که نکند
تند حرف زدی. یکی نیست بگوید: وقتی گلوی مردم را بریدهاند، چه توقعی از لحن
دارید؟
بیایید روراست باشیم. مردم ایران با پروژه اتمی،
موشک سازی و سیاستهای جنگ افروزانه رژیم مخالفاند. با تروریسم منطقهای، با خرج
میلیاردها دلار برای گروههای شبه نظامی در لبنان و یمن و عراق مخالفند. مردم
خواهان رفاه، آزادی، و زندگیاند. نه غنیسازی اورانیوم، بلکه غنیسازی زندگی حق
مسلم ماست. اگر کسی از
این حرفها ناراحت است، بهتر است جای شکایت از لحن، برود با رژیم حرف بزند که چرا
نان مردم را صرف پروژههایی کرده که جز نابودی چیزی به ارمغان نمیآورد. اگر امروز
فریادی بلند شده، دلیلش خشم جامعه است، نه بیادبی حزبی.
نه به غرب ستیزی، نه به اسرائیل ستیزی، نه به
پروژه اتمی، نه به سرکوب. آری به
آزادی، آری به زندگی.
۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر