در
این یادداشت وارد دلایل سیاسی ای که چرا یک فیلم ایرانی در جشنواره ای سر و صدا می
کند نمی شوم. در نوشته دیگری تحت عنوان "جایزه اسکار و فیلم اصغر فرهادی"
نکاتی را که فکر می کردم لازم به گفتن دارند، نوشتم. اما نکته ای که واقعا نمی
دانم چطور جایزه دهندگان و منتقدین فیلمهای ایرانی در دادن جایزه، ظاهرا، در نظر
نمی گیرند – و این در مورد بقیه فیلمها که مسائل سیاسی را دخالت نمی دهند، ردخور
ندارد – این نکته پیش پا افتاده است که چگونه یک زن و مرد – محرم – در یک صحنه از
فیلم، که فرضا کاملا دور از چشم مأموران "گشت ارشاد" و "امر به
معروف و نهی از منکر" است، هنوز نمی توانند با هم مثل دو انسان برخورد کنند؟
چگونه است که مادری نمی تواند در حضور پسرش روسریش را پائین بیاورد؟ چگونه است که
مادری بعد از اینکه سالهاست پسرش را ندیده و در موقع مواجه با او نمی تواند او را
در بغل بگیرد و ببوسد، و حتی نمی تواند به او دست بدهد؟ چگونه است با همه این
"گافها" فیلم ایرانی در جشنواره های مثل اسکار، کن، تیف و ونیز و غیره
اصلا برای جایزه در نظر گرفته می شود؟
همین
چند نکته پیش پا افتاده است که دیدن یک صحنه چند دقیقه ای از فیلم ایرانی را برایم
واقعا زجرآور می کند. واقعا چطوری است که رأی دهندگان به جوایز فیلمها، که گاها با
دیدن یک ردی از چرخ ماشینی در یک فیلم مثلا واقعه تاریخی ماقبل اختراع ماشین، با دیدن
این اشکال از کنار آن رد می شوند، ولی اینگونه گافها را در فیلمهای ایرانی نمی بینند؟
باید
به گردانندگان مناسک اسکار، مناسک دهن کجی به مردم ایران و به شعور هر انسانی که
برای خودش ارزشی قائل است، گفت که واقعا خودتان بی شعورید یا شعور دیگران را دست
کم گرفته اید؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر