۱۳۹۶ مهر ۴, سه‌شنبه

نکاتی درباره و در حاشیه رفراندوم کردستان عراق

اکنون که دارم این یادداشت را می نویسم، در کردستان عراق صبح ۲۶ سپتامبر است. من هنوز نمی دانم که چه بلائی بر سر آرا مردم آمده است.
اما آنچه که احساس کردم به آن جواب بدهم، دو سه نکته هستند که توسط نیروهای چپ مخالف استقلال کردستان و مخالف رفراندوم ابراز می شوند.

۱ – یکی از این نکات دو قطبی ای است که بعضی از دوستان به خود تحمیل کرده اند. دو قطبی "بارزانی – رفراندوم". می گویند که مسئله بر سر استقلال کردستان نیست، بلکه بارزانی این مسئله را علم کرده که موقعیت بحرانی او تغییر کند. در اینکه بارزانی حساب و کتابهایی برای خودش دارد، شکی که نیست. اما چرا باید یک مسئله سیاسی مهم مثل استقلال کردستان عراق که دهها سال قبل از بارزانی و داعش و حکومت کنونی بغداد هم مطرح کرده بودیم را به یک حکومت فکسنی و هیچ و پوچ بارزانی گره بزنیم؟ چرا باید خودمان را اسیر دوره دوره بکنیم، که منتطر بمانیم طالبانی بیاید سر کار و یا گوران و این و آن لات و لمپن که مسئله حل شود؟ کی گفته که آنها بهتر از این یکی هستند؟ کی گفته که آنها پروسه دمکراتیک و سوسیالیستی فراهم می کنند؟

۲ – نکته دیگری در حاشیه این رفراندوم، قهرمان شدن بارزانی است. در همه وقایع مهم تاریخی مثل جنگها و یا این یکی، قهرمانان بعضا از میان خود بورژواها و حکومتداران بلند می شوند. تزار را بخاطر بسپارید! در شروع جنگ جهانی اول تا یکی دو سال اولش، تزار قهرمان ملی شد و مخالفین جنگ دنبال سوراخ موش بودند. هر جائی که یکی از آنها گیر جمعیت جوگیر می شد، تکه بزرگش گوشش بود. اما دیدیم که چگونه همان جنگ باعث شد که روسیه بر سرش خراب شود. تحلیلا باید گفت که استقلال کردستان عراق و یا کلا وجود کشوری به نام کردستان، ناسیونالیسم کرد و قهرمانان آن را لخت و عور خواهد کرد. برای مردم متوهم "قدر مسلم" می شود که قهرمان ملی همین بود؟! که سهمشان در تمام این دعوا و جنگ بر سر "حقوق ملی" همین بود؟!

۳ – نکته آخری که بعضی از چپها را ترسانده و مقهور کرده، تهدیدات جمهوری اسلامی، ترکیه و دولت مرکزی عراق است. "نکنید که حمام خون به پا می شود." بله حمام خون به پا می شود. مگر دستگیری کسانی مثل رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده و واله زمانی و غیره، از همان جنس نیست!؟ حتما کسی می گوید که اینها چند نفر انگشت شمارند، اما در کردستان عراق میلیونها نفر تهدید می شوند. درست است؛ اما هیچ منطقی توش نیست. بورژوازی، چه در کشتن فعالین کارگری و چه در نقض حقوق ابتدائی دمکراتیک توده ها، به حمام خون نیاز دارد. کار ما نباید تسلیم شدن باشد. حتما باید مقابله کرد.

۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر