۱۴۰۱ دی ۹, جمعه

آیا کمونیسم در ایران شانس پیروزی دارد؟

این سئوال از طرف کسی که تمام عمرش کار متشکل کمونیستی کرده پارادوکس به نظر می‌آید. جواب باید از طرف من "بله" باشد. و "بله" است؛ اما با شرط و شروطی اساسی.

من فکر می‌کنم اگر جامعه امروز ایران کمونیسم را با چپی به غیر از حزب کمونیست کارگری برابر بگیرد، تن به یک چنین "کمونیسمی" نخواهد داد. من خودم حاضر نیستم در جامعه ای زندگی کنم که فدائی و توده ای و امثالهم کلید امور جامعه را در دست داشته باشند. از نظر من این "کمونیسم" در ایران آینده ای ندارد، حتی اگر اعضاء و هواداران همه احزب و فرقه های موجود متحد بشوند و یک حزب و سازمان فراگیری تشکیل بدهند. ما باید کاری بکنیم (که تا بحال مشغول چنین کاری هم بوده ایم) که جامعه ما را تافته ای جدا بافته از چپ تجربه شوروی و چین و امثالهم بداند. می‌گویم تجربه شوروی، برای اینکه لنین را از این تجربه فاکتور می‌گیرم که جای بحث آن اینجا نیست.



توده های مردمی که انقلاب ۱۳۵۷ را به یاد دارند، "کمونیستها" را عصای زیر بغل آخوند جماعت می‌دانند. کمونیسمی که فرقی اساسی با جنبش اسلامی نداشت. نه در استقلال طلبی اش، نه در ضدآمریکائی گری اش، نه در احترامش به مذهب، نه در حاشیه ای دانستن مطالبات زنان و غیره فرقی اساسی و بنیادی با خمینی و جنبش اسلامی نداشت. کمونیسمی که زیر پای اعتراض زنان در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ در اعتراض به سخنان خمینی و طالقانی را خالی کرد که جامعه را برای نزدیک به نیم قرن به قهقرا برد. خوشبختانه کمونیسم نسل جوان امروز، متاثر از کمونیسم منصور حکمت است، حتی اگر خودش هم زیاد به این امر واقف نباشد. این کمونیسم باید در تحزب سازمان بیابد. این کمونیسم باید دور برنامه "یک دنیای بهتر، بسیار فراتر از تحزبی که هم اکنون موجود است، متحزب بشود.

وقتی که در آهنگ "برای" شروین حاجی پور تعمق کردم؛ آهنگی که از مطالبات مردم انقلابی است و تماما کمونیستی، واضح است که کمونیسم بر دوش این انقلاب شانس پیروزی دارد، اما باید پیشآهنگان این انقلاب از کمونیسم تجربه چین و شوروی پرهیز کنند؛ برای اینکه هیچ کسی نمی‌خواهد تجربه سیاهی استالین را جانشین سیاهی اسلامی بکند.

***

در نظر دارم در آینده، اگر مشغله های روزمره اجازه بدهند، کمی مفصلتر به "کمونیسم" پنجاه و هفت بپردازم، که فرصتی مناسب می‌طلبد.

۱ دسامبر ۲۰۲۲

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر