چپ و راست در انقلاب جاری در حال سازماندهی هستند و قبل از اینکه انقلاب را سازماندهی کنند، دارند خودشان را سازمان میدهند. در این یادداشت به نقاط قدرت و ضعف چپ نمیپردازم؛ میخواهم نگاهی گذرا به راست و نقطه قدرت و نقطه ضعف اصلی آن اشاره کنم.
راست هم، درست مثل چپ در این انقلاب یک نیروی
واقعی است. تمام رسانههای جمعی شناخته شده اصلی (مین استریم) پشت آن رفته و دائم
در ابداع تاکتیک کمکش میکنند. برایش رهبر میتراشند و کارشناسان متعددی برای
توضیح و توجیه اعمال شخصیتهای آن را تو حلقوم مخاطبین خود میکنند. این یکی از
نقاط قوت راست است. نقطه قدرت اصلی آن، اما، این است که در چشم جامعه کشورهای غربی
پشت آن هستند و میتوانند با پشتگرمی به آن، آلترناتیو مقبولی در جهان باشند که
بتواند اقتصاد و سیاست بین المللی داغان ایران را بعد از چهار دهه ویرانی سر و
سامانی بدهد.
نقطه ضعف و یا شاید بشود گفت نقاط ضعف راست عمده
تر و جدی تر از نقاط قوت آن هستند. یکی از نقاط ضعف راست عدم اعتماد شخصیتهای آن
به خود در رهبری آینده این نیرو در سرنوشت جامعه است. این را حتی قبل از دور تازه
اعتراضات که نقطه شروع آن ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ بود، در بیانات مختلف نیروهای راست میتوان
نشان داد که اقرار میکردند مطالبات جامعه چپ است.
اما نقطه ضعف اصلی و یا چشم اسفندیار راست شخص
رضا پهلوی است. به صف پراکنده شخصیتها و سلبرتیهایی که خودشان را با راست تعریف میکنند
نگاه کنید که چقدر از رضا پهلوی دلخورند. هیچ فردی از این جنبش که عقل سالمی در
جمجمهاش دارد نمیتواند به رعیت بودن خود ابراز خوشحالی کند. که وکالتش را به کسی
بدهد که افتخارش رژیمی و دم و دستگاهی است که با یک انقلاب تودهای عظیم سرنگون
شد. رژیمی که با کودتا سر کار آمد و لیست بالا بلندی از قتل و جنایت و آدمکشی در
پروندهاش دارد. پاشنه آشیل این جنبش شخصی است که حتی نمیدانند بهش بگویند
"شاهزاده" یا یک فعال سیاسی!؟ کسی که پرونده سیاسیاش را هر چقدر هم
بالا و پائین کنی، چیزی جز "شاهزاده" و مفتخور بودن در آن نیست! یک فعال
سیاسی از گرایش راست، که سیاست را درک میکند، میداند که نمیشود یک چنین فرهنگی
را به انقلابی قالب کرد که شعارش "زن، زندگی، آزادی" است.
۲۵ ژانویه ۲۰۲۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر