۱۳۹۲ دی ۲۱, شنبه

در حاشیه اعتراض و اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در تركیه


وقتی كه پسرم اولین جزوه تكالیف مدرسه اش از موضوع "زبان فرانسوی" را به خانه آورد، هم من و هم مادرش ماندیم كه چگونه كمكش كنیم. معمولا در مواقعی كه با درسهای دیگرش كه انگلیسی هستند با مشكلی بر می خورد، یا من و یا مادرش به كمكش می رفتیم؛ اما این یكی را نه من چیزی از آن سر در می آوردم و نه كس دیگری در روابط پیرامونی مان. خودبخود به یاد دوران كودكی ام افتادم وقتی كه اولین روزی كه به مدرسه رفتم، با عموی هم سنم وارد كلاس درس شدیم كه تمامی بیش از ٣٠ دانش آموز دیگر ترك زبان بودند و معلم كه سعی می كرد خود و كلاس و غیره را به ما معرفی كند ابتدا با زبان فارسی با ما حرف زد كه دید نمی فهمیم چه می گوید، خواست با تركی با ما مراوده كند كه باز هم مشكلی حل نشد. ما را به حال خود رها كرد. روزهای زیادی مثل دو آدم كر و لال سر كلاس درس می نشستیم و به دهان معلم خیره می شدیم. بعدا كه متوجه شدیم معلم دارد درباره چه حرف می زند، گامها از بقیه عقب بودیم. این مشكل فقط مشكل ما نبود، مشكل میلیونها كودك دیگری نیز بود و هنوز هم هست كه در یك خانواده ای به دنیا آمده بودند كه پدر و مادرشان با زبانی غیر از فارسی با آنها راحت بوده صحبت كنند. كودكانی كه به شیر، گربه، سگ و مامان و بابا و دیگر الفاظ شیرین كودكی، با زبانی به غیر از فارسی آشنا هستند. این كودكان كسانی اند كه ابتدائی ترین حقشان كه مراوده به زبان مادریشان است از آنها دریغ شده است. اما اشتباه است اگر فكر كنیم این فقط ایران و یا كشورهای مثل ایران و تركیه است كه چنین زورگوئیهایی را به كودكان اعمال می كنند. در خود كانادا كه اكنون پسرم باید با زبان فرانسوی سر و كله بزند، كودكان بومیان سرخپوست را در سنین كودكی از والدینشان جدا می كردند و در كمپهای مخصوصی وادار می كردند كه با زبان انگلیسی و یا فرانسوی دنیا را بشناسند! دنیا اما از فرهنگ و زورگوئی نوع فئودالی مدتهاست فاصله گرفته است. این فرهنگ عهد بوقی در جاهایی مثل ایران و تركیه اما هنوز جان سختی می كند.

***

چندین دهه است كه زندانهای تركیه مملوست از زندانیانی كه خواسته اند در دادگاه به زبان كردی از خود دفاع كنند. مملوست از زندانیانی كه گفته اند دوست دارند كودكانشان به زبان مادری در مدرسه درس بخوانند، مملوست از زندانیانی كه در خیابان با پلیس بر سر ابتدائی ترین موضوعات درگیر شده و با زبان كردی به آنها چیزی گفته اند. مملوست از كسانی كه به خبرنگار فلان روزنامه و رسانه نان به نرخ روز خور گفته كه مادرم نمی تواند با من تركی حرف بزند. این واقعیت زندگی در تركیه امروزی است كه هزاران انسان بخاطر ابتدائی و طبیعی ترین حق باید در زندانها جان بكنند!

از اوایل دهه ٩٠ قرن گذشته تا سال ١٩٩٩، صدها تن از اعضای احزاب سیاسی اپوزیسیون در كردستان توسط دسته های متخصص ترور و پلیس سیاسی مخفی ترور شدند. صدها فعال سیاسی با بدترین شرایط زندان و شكنجه روبرو شدند. از سال ٩٩ تا كنون گرچه مسئله كرد هنوز لاینحل مانده اما حداقل فعلا آن ترورها در دستور دولت تركیه نیستند. اما از سال ٢٠٠٩ تا كنون، بیش از ٨٠٠٠ نفر از وكلا، دانشگاهیان، خبرنگاران و نویسندگان كرد زبان در تركیه به دنبال "پروژه سركوب و از بین بردن PKK و KCK" دستگیر و به زندانهای تركیه افتاده اند.

 

اعتراض و اعتصاب غذا به ستم ملی در كردستان تركیه

بیش از ٧٠٠ زندانی سیاسی كرد زبان در تركیه و به حمایت از آنها دهها هزار مردم شهرهای مناطق كردنشین این كشور از روز ١٢ سپتامبر ٢٠١٢ دست به اعتراض و اعتصاب غذا زده اند. مطالبات این زندانیان و معترضین سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، خواندن و نوشتن به زبان مادری، آزادی عبدالله اوجالان كه اكنون حتی حق دیدار با وكیل خود را نیز ندارد، برخورداری از حقوق برابر شهروندی و هچنین آزادیهای سیاسی و اجتماعی اعلام شده است. یكی از اساتید حقوق دانشگاه دیاربكر می گوید كه مردم این منطقه شاید از دفاعشان و نوع دفاعشان از سیاستهای احزاب هم‌رأی نباشند، اما همه ماها در اعتراض به اجحافاتی كه این زندانیان سیاسی به خاطر آنها دست به اعتصاب غذا زده اند شریكیم و مطالبات آنها مطالبات همه مردم این منطقه نیز هست. این زندانیان سیاسی برای اینكه توجه ها را بیشتر به موقعیت سیاسی این منطقه جلب كنند و علیرغم اینكه جملگی تسلط كامل بر زبان تركی دارند خواهان دفاع از خود در دادگاههای تركیه به زبان كردی شده اند. مسئله بی اعتنایی و فشارهای سنگین بر زندانیان سیاسی بنزینی شده بر اعتراضات هر روزه در كردستان تركیه. در ماه ژوئیه ٢٠١٢ نیز، صدها نهاد غیر انتفاعی در كردستان تركیه با صدور بیانیه مشتركی به بازداشت و نگه داشتن به قول بیانیه غیرقانونی عبدالله اوجالان و در قرنطینه نگه داشتن وی اعتراض كردند.

مهمترین پیروزی اعتصاب این دوره، این است كه بخش زیادی از روشنفكران ترك زبان و نهادهای غیرانتفاعی مردم ترك زبان نیز از خواست این اعتصابیون حمایت كرده اند. تظاهراتهای مهمی در همبستگی از اعتصاب و اعتراض این زندانیان سیاسی در دانشگاههای مهم استانبول و آنكارا سازمان داده شده اند. ما در تركیه تاریخا شاهد چنین همبستگی هایی به این وسعت نبوده ایم. گرچه PKK بعنوان نیروی اصلی طرف دولت تركیه برای اعتراض به بیحقوقی مردم كرد زبان شناخته شده است، و در بین بخش وسیعی از مردم تركیه، بخصوص بخش غیر كرد زبان، بدنام است، اما بخش بسیار وسیعی از مردم این كشور به این نتیجه رسیده اند كه حل مسئله كرد راه حل نظامی ندارد. این موضوع در بین خود هیأت حاكمه هم منعكس شده و مذاكراتی پشت پرده بین PKK و دولت تركیه در جریان بوده و از نظر دولت تركیه هم حل مسئله كرد و یا به معنای دیگری سركوب مطالبات مردم كردزبان، راه حل نظامی ندارد!

 

معامله بر سر مسئله كرد

در كنار بی حقوقی مطلق مردم كرد زبان كردستان تركیه، چه در محافل هیأت حاكمه، از اسلامیون و هم كمالیستها و چه در بین تحلیلگران سیاسی، دائم با این گفته مشمئز كننده روبروئیم كه "بی حقوقی مردم مناطق كردنشین و كنار نیامدن با احزاب ناسیونالیستی كردستانی، سدی است بر سر راه ورود تركیه به بازار مشترك و اتحادیه اروپا!" انگار فقط نگرانی از ورود تركیه به بازار مشترك اروپا و آن اتحادیه است كه باید فكری هم به بی حقوقی مطلق سیاسی بیش از ٣٠ میلیون مردم در این كشور كرد! انگار فقط نگرانی از این معامله است كه باید به این هم اندیشید كه با زندانیان سیاسی وحشیانه برخورد نكرد!

 

راه حل مسئله كرد

تا جائی كه به خود مسئله كرد برمی گردد، عدم سركوب بخاطر خواستن مكالمه به زبان مادری و آزادیهای سیاسی و فرهنگی، و حق برابر شهروندی، گام اولی است در راه حل این مسئله. منتها این مسئله صرفا با ژاندارم شدن مقامات محلی جواب درخور برای مردم این منطقه به ارمغان نخواهد آورد. مسئله كرد كه در عراق ظاهرا حل شده است، اما واضح است كه كسانی كه اكنون در این جغرافیا حكومت می رانند، زندگی را بر مردم این كشور راحت تر از زمان صدام حسین نكرده اند. ما در برنامه "یك دنیای بهتر" درباره حل مسئله كرد گفته ایم: "نظر به سابقه طولانى ستم ملى بر مردم کرد در همه کشورهاى منطقه و سرکوب خونين خواست هاى حق طلبانه و جنبش هاى اعتراضى و خودمختارى طلبانه در کردستان ايران در رژيم هاى سلطنتى و اسلامى، حزب کمونيست کارگرى بعنوان يک اصل، حق جدايى از ايران و تشکيل دولت مستقل از طريق يک پروسه انتخاب آزاد و عمومى را براى مردم کردستان به رسميت ميشناسد و هر نوع اقدام قهرآميز و نظامى براى جلوگيرى از اين انتخاب آزادانه را قويا محکوم ميکند. حزب کمونيست کارگرى خواهان حل فورى مساله کرد در ايران از طريق برگزارى يک رفراندم آزاد در مناطق کردنشين غرب ايران، زير نظارت مراجع رسمى بين المللى است. ...

حزب کمونيست کارگرى در هر مقطع تنها در صورتى به جدايى کردستان راى موافق ميدهد که قويا محتمل باشد چنين مسيرى کارگران و زحمتکشان در کردستان را از حقوق مدنى پيشروتر و موقعيت اقتصادى و مناسبات اجتماعى برابرتر و ايمن ترى برخوردار خواهد ساخت. ...

حزب کمونيست کارگرى طرح هاى مختلف خودمختارى کردستان را که از جانب نيروهاى خودمختارى طلب در کردستان ارائه ميشود را نه فقط گامى به پيش در امر حل مساله ملى کرد تلقى نميکند، بلکه آنها را نسخه اى براى دائمى کردن هويت هاى ملى کرد و غير کرد در يک چهارچوب کشورى واحد، ابدى کردن و قانونيت بخشيدن به جدايى هاى ملى و زمينه اى براى تداوم تخاصمات و کشمکش هاى ملى در آينده ارزيابى ميکند.

حزب کمونيست کارگرى هر نوع ترتيباتى در مورد آينده سياسى کردستان را که بدون مراجعه به آراء عمومى خود مردم کردستان و صرفا بر مبناى تصميمات دولت مرکزى و يا توافقات از بالا ميان دولت و احزاب محلى به اجراء گذاشته شود، فاقد مشروعيت و غيرقانونى ميداند."

اشاره به راه حل حزب كمونیست كارگری در این رابطه از این جهت مهم است كه گروههای ناسیونالیست دخیل در كردستان تركیه از جمله PKK، KCK و BDP به نوعی مشغول مذاكره و رایزنی های پشت پرده با دولت تركیه و مشخصا با حزب اسلامی AKP هستند. این شیوه شاید راه حلی برای محكم شدن پای این احزاب در بخشی از هیأت حاكمه تركیه باشد، اما ابدا رفاهیاتی به زندگی مردم این منطقه معرفی نخواهد كرد. "راه حل"های نوع مسعود بارزانی و PKK و احزاب و محافل قومپرست در كردستان ایران را نه ما در ایران قبول می كنیم و نه آن را به مردم كرد زبان مناطق كردنشین تركیه توصیه می كنیم.

 

اعتصاب غذا بهترین شیوه اعتراض نیست

اعتصاب غذا به هیچ وجه شیوه درستی در مبارزه سیاسی نیست. اعتصاب غذا آسیبهای جدی ای به سلامتی جسمی و روحی زندانیان وارد می كند. اگر بشود اعتراضاتی مثل اعتراضی كه هم اكنون در بیرون از زندانهای تركیه به راه افتاده است را سازمان داد، این بهترین شیوه مبارزه است. من اما اعتصاب غذای این زندانیان را نه محكوم می كنم و نه مورد شماتت قرار می دهم. یكی از زندانیان اعتصابی از دیاربكر طی نامه ای كه در روزنامه های تركیه نیز انعكاس وسیعی یافته است، نوشته بود: "در این چهاردیواری كار دیگری از دستمان ساخته نیست. مجبوریم با ذوب كردن بدنمان پیغاممان را به بیرون از زندان انتقال دهیم." باید این پیغام زندانیان سیاسی را به همه رساند. باید از همه خواست كه از مطالبات این زندانیان سیاسی بدون قید و شرط دفاع و حمایت كنند. اعتصاب زندانیان سیاسی مذكور و مطالباتشان شایسته بیشترین حمایتها هستند.

١٠ نوامبر ٢٠١٢
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر