اول ماه مه دیگری از راه می رسد
و در موقعیت متفاوتی به استقبال آن می رویم. اعتراض به نفس سرمایهداری، چه در
ایران و چه در بیرون مرزهای این جغرافیا، به مرحله دیگری پا گذاشته است. دمکراسی
پیروز جنگ سرد که با پیروزی بر بلوک رقیب قرار بود یکه تاز میدان باشد و هیچ امیدی
به زندگیای بهتر را هم وعده نمیداد، امروز این پا و آن پا میکند که با این همه
اعتراض به نفس سرمایهداری، چه از نوع دیکتاتوری نظامی و یا مذهبیاش و چه از نوع
دمکراسیاش چکار کنند! بار دیگر دفاع از سرمایهداری مشکل شده است. به نظر میرسد
که دنیا بار دیگر به راه حل طبقه کارگر خیره شده است!
اول ماه مه امسال در بعدی جهانی
امسال در بعد جهانی در شرایطی
به استقبال اول ماه مه می رویم که نه تنها اعتراضات کارگری به معضلاتی که سرمایهداری
به جامعه تحمیل کرده در هر چهار گوشه جهان گسترش یافتهاند، بلکه بحرانهای سیاسی
و اقتصادی گریبان حکومتها را بطور مستمر و بی وقفهای می فشارند. بورژوازی حاکم هم
ادعای داشتن راه حلی برای برون رفتن از این وضعیت را ندارد. جامعه را با وحشیگری
نوع داعشی و بوکوحرامی از یک طرف، و با راسیسم و فاشیسم اروپامحور از طرفی دیگرروبرو
کردهاند. اما انصافا بعضا اقرار کرده اند که خود مبتکر داعشهای گوناگون بودهاند
و آنجا که اقرار نکردهاند، لحظات جشن گرفتن و فشردن دست نازیستها و فاشیستها در
جاهایی مثل اوکرائین و یونان را، مدیای اجتماعی برایشان عکس گرفته و به سراسر دنیا
مخابره کرده است.
این اما تمام واقعیت دنیای
امروز نیست. دنیا در روزهای منتهی به اول ماه مه ٢٠١٥ شاهد روآوری تودههای
میلیونی به چپ رادیکال در یونان و اسپانیا بود. شاهد اعتراضات میلیونی در برزیل،
فرانسه، بریتانیا، پرتغال، ایتالیا، ترکیه، مصر، روسیه و کشورهای زیاد دیگری بر
علیه طرحهای ریاضتی و فضای سیاسی - حکومتی حاکم بود.
اول ماه مه ٢٠١٥ در ایران
امسال در ایران هم شرایط کاملا
متفاوت است. اعتراضات وسیع کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان در پایان سال ٩٣
و همچنین از سر گرفته شدن این اعتراضات در اوایل سال ٩٤ و بخصوص اعتراض سراسری
معلمان به وضعیت معیشتی بر این شرایط متفاوت گواهی می دهند. از طرف دیگر جامعه با
حکومتی ضعیف تر که جوابی به معضلات کارگران ندارد و در مقابل رقیب بین المللی خود
نیز جام زهر سر کشیده، روبروست. کارگران که بخوبی می دانند وضعیت فلاکتباری که به
آنها تحمیل شده با شروع تحریمها و ماجراجوئی هایی بین المللی و هسته ای بر آنها
نازل نشده، بر وسعت و شدت اعتراضات خود، چه قبل از و چه بعد از توافقات هسته ای
افزودند و مطالبات خود را مطرح می کند. در برابر شعار حکومت "انرژی هستهای
حق مسلم ماست" کارگران فریاد می زنند "معیشت و منزلت حق مسلم
ماست!"
اولویتها
شرایط سیاسی حاکم بر دنیا
فعالین و اکتیویستهای زیادی را به فکر واداشته (یا حداقل چنین به نظر می رسد) که
در اول ماه مه ٢٠١٥، چه چیزهایی را باید در اولویت گذاشت. برای ما در جنبش کارگری
ایران اولویتها به یک معنا در ارتباط مستقیم با اولویتها در بعد جهانی قرار دارند.
سیستم بردگی مزدی سرمایهداری
به اوج کثافت خود رسیده و دخالت برای خلاصی از این وضعیت در دستور روز قرار گرفته
است. اکنون دیگر هیچ آدم سیاسی جدی به فکر تلاش و گذاشتن همه تخم مرغهایش در سبد
دخالت دادن دوباره دولت در اقتصاد و یا برگرداندن دوباره اقتصاد کینزی نیست. داعش
و تفکر داعشی که جزئی از سیستم کارگرکش سرمایه داری است، در حال زوال است. همه از
عبور از سیستم سرمایه داری حرف میزنند و تلاشهایشان هم در سازمان دادن این عبور
است.
در ایران هم که گفتم تلاش برای
یک دنیا بهتر و عبور از سرمایهداری مثل هر جای دیگر دنیا مرکز توجه فعالین کارگری
و اجتماعی است. در عین حال اولویتهای مختص جامعه ایران نیز در دستور هستند. یکی از
این اولویتها مبارزه برای تحمیل دستمزدی مکفی، که اعتراضات دو سه ماه گذشته
کارگران حول آن بوده است. در عین حال بیکاری در ایران بیداد می کند و مطالبه کار و
یا بیمه بیکاری مکفی از دیگر اولویتهای مبارزه کارگران و مطالبات اول ماه مه
کارگران ایران است.
در عین حال جمهوری اسلامی زندانهایش
را پر کرده است از فعالین کارگری که به دنبال ضرب و شتم و حکم شلاق راهی زندان شدهاند.
خاتمه دادن به این اذیت و آزار از دیگر اولویتهای جنبش کارگری در اول ماه مه امسال
است. هر جا که صدایمان برسد، اعلام خواهیم کرد که، در ایران کارگری که دستمزد مکفی
مطالبه کرده است را شلاق می زنند!
جنبش کارگری ایران گرچه پراکنده
و زیر فشار سرکوب است اما در اول ماه مه امسال توان خودنمائی شایستهای را دارد که
نشان دهد بیش از سه دهه سرکوب و فقیر کردن مستمر نتوانسته است مرعوبش کند و از تاب
و توان بیاندازد و همچنان در حال پیشروی است. جنبش کارگری ایران، بخصوص در منطقه
پر تحول و حساس خاورمیانه میتواند چشم انداز و راه حل متفاوتی در برابر دنیا قرار
بدهد. اول ماه مه ٢٠١٥ می تواند سرآغاز این چشم انداز باشد!
١٩ آوریل ٢٠١٥
(کارگر کمونیست ۳۵۸)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر