امروز روز کریسمس است.
سال ۱۹۱۴، کشورهای امپریالیستی وارد جنگی
شدند که در عرض ۴
سال جان نزدیک به ۲۰
میلیون نفر را گرفت و به همان تعداد هم زخمی شدند. جنگی بود که منفعت سرمایه داران
کشورهای درگیر را در نظر داشت، اما کارگران و دهقانان فقیر گوشت دم توپ بودند.
تاریخ جنگ جهانی اول
مد نظرم نیست. در این روز کریسمس، که سنتا شادی کردن و دید و بازدید خانواده گی
است، میخواهم عکسی را به نمایش بگذارم که نشانه تنفر کارگر از سرمایه دار و آدمکشی
آنها برای منفعت شخصی شان است.
اولین کریسمس چهار سال
جنگ (۱۹۱۴ - ۱۹۱۸)،
شاهد اشتیاق بی حد سربازان برای پایان جنگ و برگشتن به آغوش خانوادههایشان بود. در
حالی که فرماندهان و اربابانشان در فکر جنگ جنگ تا پیروزی بودند و برای آن هم از
جان سربازانی که هیچگونه نفعی در این پیروزی و یا هم شکست طرف مقابل نداشتند، مایه
می گذاشتند. در آن کریسمس سربازان هر دو طرف جبهه ها از فرمان حمله و تیراندازی
سرپیچی کردند و در عوض به دیدار هم رفته و عکس, سیگار، دگمه پیراهن و آدرس رد و
بدل کردند که بعد از پایان جنگ به دیدار خانوادههای همدیگر بروند. در یکی از جبهه
ها سربازان انگلیسی و آلمانی یکی یکی لوله های تفنگهایشان را پایین آورده و سپس
سنگرهایشان را ترک کردند و یواش یواش به طرف همدیگر رفتند. از روی جنازه های یخ
زده در گل و لای رفقایشان عبور کرده، به هم دست داده و سلام و تبریک کریسمس به طرف
مقابل کردند. هر چه که داشتند به همدیگر هدیه دادند. عکس عزیزانشان که صدها کیلومتر
از آنها دور شده بودند را به همدیگر نشان داده و اشک ریختند. از خانوادهها و
سنتهای خود به طرف مقابل گفتند. ناگهان هر دو طرف متوجه شدند که طرف مقابل هم از یک
خانواده کارگری آمده؛ پدر ایشان هم معدنکار است و برای گرفتن دو شاهی با پلیس دست
به یقه شده و اعتصاب کرده اند.
چند ساعتی از این حال
و احوال پرسی گذشت تا ناگهان یکی از سربازان پیشنهاد مسابقه فوتبالی داد، اما توپی
نداشتند. سرباز دیگری یک قوطی کنسروی را به جای توپ پیشنهاد کرد و این “دشمنان” ساعتها
مشغول “توپ”زنی شدند. این عکس یادگاری آن “توپ”زنی است.
۲۴ دسامبر ۲۰۱۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر