ماه ژوئن ٢٠١٠ بعنوان یك ماه
تاریخی در تاریخ مبارزه طبقاتی در كانادا و مشخصا شهر تورنتو به ثبت خواهد رسید.
وقایع این ماه اما فراتر از یك كشور خاص بودند. هم كانادا و هم شهر تورنتو اتفاقات
مهمی از منظر اعتراضات تودهای در تاریخ خود دارند؛ اما اعتراضات روزهای ٢٥، ٢٦،
٢٧ و ٢٨ ژوئن ٢٠١٠ نشانه از بروز دوره دیگری از تاریخی متفاوت است. ٢٦ ژوئن پایان
دوره ای است و ٢٨ آن هم آغاز دورهای دیگر.
آماده به سوی اجلاس ریاضت
كشی
اجلاس سالانه كشورهاي صنعتي
گروه های ٨ و ٢٠ (G8 & G20)
امسال در شهر تورنتو كانادا برگزار شد. از ماهها قبل این شهر برای این موضوع
آماده میشد. قریب به اتفاق ساكنین این شهر مثل نویسنده این سطور، قبل از اینكه
خبر برگزاری این اجلاس را بشنویم، خبر آماده شدن پلیس از یك طرف و معترضین به این
اجلاس از طرف دیگر برای جنگی تن به تن را شنیدیم. هرچه به هفته آخر این ماه نزدیكتر
میشدیم، فضای شهر میلیتاریزهتر میشد. با چنین میلیتاریزمی البته بحثهای سیاسی،
و شك و تردید درباره دلیل این میلیتاریزم و اهداف پشت پرده آنها نیز آغاز میگردد.
هیچ كسی، نه مدیا، نه مردم، و نه حتی مقامهای دولتی از موضوعات احتمالی مورد بحث
در این اجلاس و «اهمیت» آنها چیزی نمیگفتند. هر آنچه كه بود بحث درباره بیربطی
آنها به زندگی مردم و دور گرفتن دوره دیگری از اعتراضات بود. پلیس شهر تورنتو، به
ادعای رقمی كه خودشان ارائه داده اند، ١،٢ میلیارد دلار (١۲۰۰ میلیون دلار) فقط
خرج به اصطلاح امنیت شركت كنندگان و مهمانان این اجلاس كرده بود. این رقم هزینه
اقدامات پنهانی را شامل نميشود. هزینه
مسدود كردن نصف شهر ٥ میلیونی و اینكه در این مدت بزرگترین شهر كانادا و یكی از
بزرگترین شهرهای آمریكای شمالی، حالت یك شهر جنگ زده بخود گرفته بود را هنوز كسی
جائی اعلام نكرده است. سال گذشته این اجلاس در شهر پیتزبورگ آمریكا برگزار شد و هزینه
اقدامات انجام شده برای تورنتو در آنجا ١٨ میلیون دلار اعلام شد. بزرگترین رقم
اعلام شده در این خصوص در تاریخ این اجلاس ١٠٠ میلیون دلار اعلام شده است. با این
١،٢ میلیارد دلار اما چكار كردند؟! در چشم مردم قدرت سركوب خود را مانور دادند.
جامعه به درست بر ولخرجی از كیسه خلیفه ابراز تنفر كرد و مرتب به مقامات دولت این
را یادآوری كرد كه تا بحال یك چنین شل كردن سر كیسه را به هیچ منظوری شاهد نبودهاند.
هر دو نفری كه به هر دلیلی انجمن و جمع و نهادی درست كرده اند، خود را در مقابل این
"سخاوتمندی" دولت فدرال دید. در شهری كه در چند سال گذشته چندین نهاد علیه
فقر و بیكاری و ریاضت اقتصادی و سیاسی تشكیل شده است، چنین هزینه كردنی برای سركوب
از انظار دور نمیماند.
پایان یك دوره
روز ٢٦ ژوئن در كانادا پایان یك
دوره بود. نگرانی دیوید میلر و بسیاری از كسان مثل ایشان بیجا نبود كه خود را
ناگهان با جمعیتی روبرو میدیدند كه نه تنها در خیابانها این وضعیت را دیگر قابل
تحمل نمیدیدند و برای جنگی تن به تن با پلیس آماده شده بودند، بلكه آنچه كه توسط
مدیا از افكار عمومی هم مخابره شد، برایشان خوشایند نبود. گرچه پلیس و مدیای
طرفدار ایشان سعی كردند بر "خشن" بودن اعتراضات و به آتش كشیده شدن چند
ماشین پلیس و شكستن شیشه بانكها و دیگر مظاهر سركوب تمركز كنند، مردم خشم مردمی
را دیدند كه از وضعیت زندگی و ریاضتی كه بر آنها تحمیل شده است جانشان به لبشان رسیده
است. در عرض چند ساعت تغییری واضح در شیفت كردن از مقابله با اعتراض به همدردی با
اعتراضات در رادیو و تلویزیونها مشاهد شد. مردم كه به صفحه تلویزیونهایشان چسبیده
بودند، ناگهان صحنههای دل خنك كننده حمله به بانكها و دیگر مظاهر سرمایه داری را
دیدند. حمله پلیس به هر جنبندهای و دستگیری بیش از ٩٠٠ نفر و از جمله تعداد وسیعی
از خبرنگاران، دیگر شك و تردیدی برای كسی باقی نگذاشت كه عناوینی چون دمكراسی و حق
و حقوق مدنی و آزادی بیان و آزادی اعتراض و غیره، فقط به درد ویترینهای پارلمانی
و عكس گرفتن با این عناوین میخورند. در عرض فقط چند ساعت، و این اغراق نیست كه میگویم
چند ساعت، شیفت عجیبی در افكار عمومی مشاهده شد. حتی كسانی كه یكی دو ساعت پیش
رتوریكهای شهردار و رئیس پلیس و رئیس كنگره كار كانادا را قورت داده بودند كه
«معترضین كانادا را به كشوری از نوع "جهان سومی" تبدیل كردهاند"»
اكنون به این فكر میكردند كه هزینه اعتراض در این كشور چقدر بالا رفته است؟ كه حد
و حدود قلدری پلیس و دولتش چیست؟
دوره رخوت سیاسی و دست روی دست
گذاشتن به پایان رسیده است و این مختص كانادا نیست. در عرض چند روز گذشته اعتراضات
عظیمی در دستور جامعه در اروپا و مشخصا در ایتالیا، اسپانیا، یونان و بسیاری از
جاهای دیگری قرار گرفته است.
این حكایت دنیای امروز ماست
شهردار شهر تورنتو اعتراضات
روز ٢٦ ژوئن را محكوم كرد و گفت كه «این تورنتوی ما نیست. تورنتوئی ها گردنگذار به
قانون و حاكمیت قانون هستند.» و «شركت كنندگان در این اعتراض جنایتكارانی هستند كه
با آنها به شدت برخورد خواهد شد.» این شهردار كه نیروهای مترقی از جمله فعالین
اتحادیههای كارگری تا چندی پیش از ایشان حمایت میكردند، متوجه این موضوع نیست كه
در عرض ده پانزده سال گذشته وضع معیشت مردم «تورنتوی ایشان» با شدتی باورنكردنی
تنزل كرده است. قدرت خرید مردم عادی (٨٠ درصد) به حداقل نصف آن ده پانزده سال پیش
رسیده است. اكنون هر رقم از اجناسی را كه ٥ سال پیش یك دلار خرید و فروش میشد،
امروزه به حداقل دو دلار رسیده است. دستمزد هیچ كارگر و كارمند جزئی در این ٥ سال
١٠ درصد هم افزایش نیافته است. در این ٥ سال حداقل ٣٠ درصد مردم «تورنتوی ایشان»
كارهای با درآمد و مزایای نسبتا بهتر و شرایط كاری دوره نسبتا غیربحرانی خود را از
دست داده و به بازار كارهای با حداقل دستمزد و حداقل مزایا و شرایط كاری «جهان سومی»
پیوستهاند. مردم به این شرایط اعتراض خواهند كرد و هیچ ربطی هم به تورنتوئی و یا
غیرتورنتوئی بودن ندارد. مردم بیخود به مظاهر سركوب و ثروت حمله نمیكنند.
هیچكدام از آنچه را كه مردم در
این مدت به آن اعتراض كردهاند، از سر تحلیل نیست. اقداماتی است كه مقامات رسمی
اعلام كردهاند كه ریاضت كشی را بر سر میز خود گذاشتهاند. نخست وزیر كانادا در یكی
از این نشستهای این دو اجلاس گفت كه دولت ایشان در نظر دارد در عرض چند سال آینده
كسری بودجه را به حداقل نصف برساند! و این را جز با زدن خدمات عمومی و معیشت مردم
نمیتواند تأمین كند. مارك كارنی، رئیس بانك مركزی كانادا روز ١٦ ژوئن در یك
سخنرانی رسما اعلام كرد كه كانادا رهبری كشورهای غربی برای كنترل كردن این وضع را
در دست خواهد گرفت. رسما گفت كه این عصر «عصر ریاضت» است و «عصر ریاضت» بدون دردسر
پیش نخواهد رفت. این «عصر» اعتراض، و اعتراض تند و رادیكالی را هم به دنبال خواهد
آورد. این حكایت عصر ماست.
بروید كیك تان را بخورید!
شبكه های تلویزیونی برنامه های
عادی خود را در این مدت تعطیل كرده و به پوشش خبری اعتراضات پرداختند. یكی از شبكههای
نسبتا محافظه كار تورنتو برای اینكه "تعادل" را حفظ كند، دو خبرنگار ویژه
برای پوشش اخبار به خیابانها فرستاد. كرگ كیلبرگر (Craig Kielburger) را شاید تعدادی از
خوانندگان این مقاله بخاطر داشته باشند. وی زمانی كه كودكی بیش نبود، در دورهای
كه اقبال مسیح در اوایل دهه نود قرن گذشته در پاكستان بخاطر مقاومت در برابر زورگویان
كشته شد، كمپینی را بر علیه كار كودكان و برای گرامیداشت اقبال مسیح به پیش برد.
همان زمان در كانادا فعالین حزب كمونیست كارگری با وی مصاحبه ای در نشریه
"كارگر امروز" آن دوره ترتیب دادند. از شرح حال كرگ بگذریم. ایشان
خبرنگار چپ، عامل "تعادل" شبكه تلویزیونی مزبور بود. كرگ با معترضینی كه
در اعتراضات شركت كرده بودند و از جمله تعدادی از كسانی كه از زندان آزاد شده
بودند، مصاحبه كرد و به نظر من تأثیر خوبی هم در انعكاس واقعی وضعیت هولناك زندانها
و برخورد پلیس با تظاهرات كنندگان داد. بخش "راست" پوشش خبری بر عهده یک
افسر بازنشسته پلیس بود. او پیغام یكی از مخالفین تظاهرات كنندگان را قرائت كرد كه
میگفت: «این معترضین بجای اینكه شهر را شلوغ كنند، بهتر است بروند كار كنند.» طنز
مسئله هم همینجاست. ژان ژاك روسو در جائی میگوید به شاهدختی گفتند مردم گرسنهاند.
بعدها معلوم شد كه این شاهدخت همان مری آنتونت، همسر لوئی ١٦، پادشاه فرانسه در
انقلاب ١٧٨٩ بود. جواب آن شاهدخت به مسئله گرسنگی مردم این بوده كه «چرا گرسنگی میكشند،
بروند كیك با شیر بخورند.» تمام مسئله هم همینجاست. مردم اعتراض میكنند چرا كه
شغلشان را از دست دادهاند؛ چرا كه زندگیشان را همین مصوبات جی ٢٠ و جی ٨ تباه
كرده است. گرسنهاند برای اینكه دیگر كیك و شیری در چنته ندارند! پلیس با تمام وحشیگریای
كه فقط از پلیس سر میزند، با معترضین برخورد كرد. هیچكدام از معترضین كوچكترین
توهمی به پلیس و پدیده پلیس نداشت. كسی نمیخواهد بیخود با باتوم و وحشیگری پلیس
روبرو شود. شرایط وحشتناكی را كه «تدابیر» سازمان بین المللي پول توسط دولتهای
امروزی به زندگی انسانها تحمیل میکند، هر تورنتوئی و غیرتورنتوئی را به مبارزه دعوت
میكند و این روبروئی را اجتناب ناپذیر میكند.
شبح رادیكالیسم چه كسانی را
رم داد؟
هر كسی كه خود را پاره ای از
تن نظم موجود میدانست رسما بر علیه رادیكالیسم اعتراضات تورنتو ایستاد. شهردار
تورنتو كه شهرداری رادیكال نسبت به چند شهردار قبل از خود است، با آن زبان ذكر شده
با تظاهرات كنندگان حرف زد. برخورد رؤسای اتحادیهها برای كسی جایی برای شك و شبهه
باقی نگذاشت كه در كجای دنیای سیاست ایستادهاند. كن جورجیتی (Ken Georgetti)، رئیس «كنگره كار
كانادا» در بیانیهای گفته است كه «كنگره كار كانادا از خرابكاری معترضین در
اعتراضات ابراز انزجار می كند.» سید رایان (sid ryan) رئیس «فدارسیون كار انتاریو»
هم در اولین حرفی كه در تلویزیون محلی زد، همین ابراز انزجار و محكوم كردن آن بود.
شبح رادیكالیسم همه را بر علیه خود متحد كرد: رئیس پلیس، شهردار، نخست وزیر
كانادا، نخست وزیر استان انتاریو، رئیس فدارسیون كار و تعداد كمی از روزنامهنگاران
محافظهكار هم. اما این شبح جامعه را به تكان در آورد. تكانی همچون زلزله ٥ و نیم
ریشتری ای كه یك هفته پیش تورنتو را لرزاند.
آغاز دوره ای دیگر
گفتم كه ٢٦ ژوئن پایان یك دوره
بود؛ دوره رخوت. اما دورهای دیگر كه شروع شده است، دورهای است كه سیستم سرمایهداری
را به چالش طلبیده است. این موضوع صرفا با اعتراض به اجلاس جی ٢٠ و جی ٨ شروع نشد.
حداقل در كانادا با تظاهرات روز ٢٨ ژوئن شروع شد. تمام شركت كنندگان در اجلاس جی
٢٠ و جی ٨ روز ٢٧ ژوئن شهر را ترك كرده بودند. جو شهر اما همچنان در حال و هوای
اعتراض بود. بیش از ٩٠٠ تن از رفقایمان را در شرایطی وحشتناك زندانی كرده بودند.
صبح روز ٢٨ ژوئن در سطحی وسیع خبر برداشتن قدمی دیگر برای آزادی آنها دهن به دهن و
ایمیل به ایمیل شد. ساعت ٥ و نیم عصر هزاران نفر جلوی ستاد مركزی پلیس شهر تجمع
كردند. حدود ١٠ هزار نفر در عرض چند ساعت از این موضوع خبردار شدند و خود را به این
مركز رساندند. شعارهای تندی بر علیه حكومت پلیسی و در محكومیت دستگیریهای سیاسی
سر داده شد. هزاران پلیس خود را برای مقابله با این تظاهرات، كه دیگر ظاهرا بهانهای
نداشت كسی را دستگیر كند، دست بر باتومها آماده بودند. جمعیت خشمگین خود را برای
حمله به پلیس آماده كرده بود. سخنرانان یكی بعد از دیگری از ضرورت مقابله با حكومت
پلیسی و دفاع از آزادیهای سیاسی تأكید كردند. هر كدام به نحوی بر ضرورت مبارزه بر
علیه ریاضت و نظم موجود تأكید كردند و با شعارهای كوبنده و تأیید كننده تجمع
كنندگان جواب مثبت گرفتند.
یكی از خبرنگاران شبكه رادیو و
تلویزیون CBC
در مصاحبه كوتاهی نظرم را از این اعتراضات پرسید. گفتم كه اینجا هستیم و خواهان
آزادی زندانیان سیاسی در كانادا هستیم. گفتم كه شاهد محدود شدن حقوق مدنی و آزادی
های سیاسی در چند سال گذشته بودهایم. مردمی كه شاهد كاهش قدرت خرید خود هستند، به
این وضعیت اعتراض خواهند كرد. آزادی سیاسی چه موقعی قرار است آزاد باشد؟ در روزهای
آفتابی؟ گفتم كه به درد چنین روزهائی میخورد و وقتی كه این نقض بشود، یعنی حكومت
پلیسی و ما اینجا دقیقا شاهد یك حكومت پلیسی هستیم كه برای اعتراض به آن اینجا جمع
شدهایم. با اشاره به اسمم، پرسید كجائی هستم. گفتم كه زاده شده ایران؛ همانجائی
كه در عرض یكسال گذشته مبارزهای سخت و میلیتانت بر علیه وضعیت غیرانسانی و بر علیه
حكومت پلیسی در جریان بوده است. گفتم كه جهان امروز وارد عرصه دیگری از مبارزه شده
است و ابدا به مبارزهای دفاعی نمیماند!
جهان وارد تقابلات حاد دو
قطب شده است
می گویم این حكایت عصر ماست.
حكایتی مهم. با تمام رقص و پایكوبیای كه به راه انداخته بودند، معلوم بود كه آمدن
و رفتن شوروی پایان كار نیست؛ گرچه تئوريسينهاي سطحیتر رفتنش را پایان تاریخ
خواندند. یك مسئلهای كه برای بسیاری از تحلیلگران مدیای رسمی جا نمیافتد این است
كه چرا دولت مركزی كانادا تصمیم گرفت جلسه جی ٢٠ را در مركز شهر تورنتو برگزار
كند. شهر چندین میلیونی تورنتو از ٢٣ نماینده مجلس فدرال در چند دوره گذشته حتی یك
نماینده از حزب محافظه كار به پارلمان نفرستاده است. چرا حزب محافظه كار این چنین
از امن بودن فضای شهر در رابطه با طرحهای خود اطمینان دارد؟ وقتی كه كسی همه تكههای
این معما را جلو خود میگذارد، به نظر میرسد كه میخواهند «عصر ریاضت» خود را
بدون پرده پوشی جلو ببرند. وقتی كه رئیس بانك مركزی كانادا استارت «عصر ریاضت» را
میزند و این چنین اعلام هم میكند و میداند كه این عصر بدون تقابل رادیكال از سر
گذرانده نخواهد شد، بورژوازی خود را رسما برای تقابل با اعتراضات آماده میكند.
بورژوازی نمیتواند اعلام كند كه میخواهد از هر طرف خدمات اجتماعی را بزند و سطح
زندگی مردم را به دوره قرن ١٩ برگرداند، اما انتظار مقابله به مثل نداشته باشد.
اگر چنین اجلاسی را در اروپا شروع میكردند، با تقابلاتی كه در یونان، ایتالیا و
اسپانیا شروع شده است، دامن آن بسیار فراتر میرفت و چه بسا كه از دستشان هم در می
رفت. مجبورند كه از موش آزمایشگاهی كانادا شروع كنند و عواقب آن را برای بعدها
بسنجند.
دوره حاد شدن تقابلات بین دو
قطب طبقه كارگر و بورژوازی شروع شده است. باید به جوانب بیشتر این موضوع پرداخت و
زوایای پوشیده آن را باز كرد. فعلا آنچه را كه كم داریم، احزاب قدرتمندی هستند كه
قطب طبقه كارگر را در كشورهای غربی نمایندگی كنند.
٣٠ ژوئن ٢٠١٠
(شماره ٣٥٥ انترناسیونال)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر