مطلبی
تحت عنوان "ضرورت تشکل مستقل زنان کارگر" روی سایتهای اینترنتی توجه ام
را به خود جلب کرد که اشاره به چند نکته درباره آن لازمند. در کنار نکات مثبت و
درستی که این نوشته به آنها اشاره میکند، نکته اصلی نوشته اما نه تنها مترقی نیست
بلکه به جنبش برابری طلبانه زنان لطمه میزند. نوشته تبلیغ میکند که زنان کارگر
برای ایجاد تشکل صف خود را از دیگر زنان جدا کنند و یا اگر این ممکن نیست، در تشکلهای
زنان فراکسیون خودشان را ایجاد کنند.
دو
موضوع را نباید قاطی کرد. در این جامعه زن بعنوان کارگر معضلات و مطالباتی دارد،
بعنوان زن هم معضلات و مطالبات دیگری. زن در ایران قانونا نصف مرد است. برده جنسی
مرد است. بدون مجوز مرد خانواده حق مسافرت ندارد. بدون رضایت مرد خانواده حق
انتخاب همسر ندارد. برویش برای رعایت نکردن حجاب اسلامی اسید میپاشند. حق آرایش
به دلخواه ندارد. حق انتخاب لباس ندارد. حق عاشق شدن و قدم زدن با دوست پسرش را
ندارد. چون زن است از اشتغال در بسیاری از کارها در آن جامعه محروم است. اینها و
دهها مورد دیگر اینچنینی معضلاتی هستند و رهائی از قید و بند آنها هم مطالباتی
هستند که کارگر و غیرکارگر نمیشناسند! جامعه علیالعموم و زن بطور مشخص باید برای
رهائی از این وضعیت مبارزه کنند. درباره تشکل کارگری هم، زن و مرد کارگر باید بطور
متحدانهای برای ایجاد تشکل خود مبارزه کنند. واضح است که هر تشکلی باید کمیته ویژهای
ایجاد کند که به معضلات جلوی پای زنان کارگر بپردازد و از میان برداشتن آنها را از
اولویتهای خود بداند. در هر صورت تکه تکه کردن تلاش و مبارزه زنان کمکی به آزادی
آنها نمی کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر