کارل
مارکس روز ۱۴ مارس ۱۸۸۳ در شهر لندن چشم از جهان فروبست. در هر فرصتی باید نام و زندگی مارکس را به
جامعه یادآوری کرد. درباره زندگی و فعالیت سیاسی مارکس کتابهای زیادی نوشته شدهاند.
بسیاری از آنها روی یک جنبه از فعالیت او تأکید گذاشته و با این کار، در آخر خواننده
را، به نظر من، گمراه میکنند. یکی از کتابهای فوق العاده خواندنی از زندگی مارکس
و انگلس، کتاب KARL MARX and FREDERICK ENGELS, An Introduction to Their Lives and Work (مدخلی
بر زندگی و آثار کارل مارکس و فردریک انگلس) از دیوید ریازانف است. ریازانف یکی از
اعضای رهبری حزب بلشویک بود که کتاب مزبور از مهمترین کارهای او به شمار می رود. او
همه جوانب زندگی سیاسی مارکس و انگلس (بخصوص مارکس) را بررسی میکند که در آخر هر
مبارزهای فعالیت سیاسی و سازمانی – حزبی مارکس برجسته میشود. در جنگش با لاسال،
وایتلینگ، باکونین، پرودون، ناسیونالیستهای ایتالیا، فوئرباخ، وگت و غیره، این
فعالیت سازمانی است که برجسته است. در هر گام و هر تاکتیکی این تلاش برای رهائی
طبقه کارگر است که راهنمای فعالیتش است. تمام زندگی سیاسی مارکس جنگ و جدال برای
متشکل و متحزب کردن است. چه آنجا که در رهبری اتحادیه کمونیستهاست، چه آنجا که
جنگش با لاسال و طرفداران او در حزب سوسیال دمکرات کارگری آلمان است، و چه آنجا که
باکونین و طرفدارانش را از انترناسیونال اول اخراج می کند، این تحزب طبقه کارگر
است که این "فیلسوف، مورخ، اقتصاددان، ژورنالیست و سیاستمدار" را خار
چشم دول اروپائی کرده است.
در
سالروز مرگ این رهبر بزرگ طبقه کارگر، هر کارگری لازم است که مارکس را بهتر
بشناسد. کتاب "سرمایه" و "مانیفست کمونیست" او را بخواند و در
کنار آن برای شناخت بهتر، لازم است کتاب دیوید ریازانف را هم بخواند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر