۱۳۹۳ خرداد ۱۵, پنجشنبه

حقوق بشر قومی!

جمعی كه خود را طرفدار "حقوق بشر كرد" معرفی می‌كنند و بعضا با امضا "خبرگزاری دیده‌بان حقوق بشر كرد" و بعضا هم با امضا "سازمان دفاع از حقوق بشر كرد" بیانه می‌دهند، با همین اسامی به نوعی به مخاطبینشان هم می‌گویند كه چه هستند. به وبلاگشان هم كه نگاه می‌كنی، انسان چندشش می‌شود. "احكام تعلیق و توبیخ و بازداشت برای دانشجویان كرد"، "ممانعت از تحصیل دانشجویان كرد"، "سؤ استفاده پلیس تركیه از پناهجویان كرد"، "بازداشت یك شهروند مریوانی"، "فعالان كرد خواستار پایان دستگیری و بازداشتها در كردستان، شدند"، "بازداشت موقت ١١ ماهه یك شهروند سنندجی"، "اخراج و بازنشسته كردن اساتید كرد"، "تصفیه اساتید و كاركنان كرد و اهل سنت در دانشگاهها" و غیره. همه این پایمال كردن حقوق اولیه شهروندان باید محكوم شود؛ اما رنگ قومی بخشیدن به این حقوق پایمال شده، بخصوص در این دور و زمانه كه یك پای خون پاشیدن به جامعه، قومپرستی است، فقط عنوان "كریه" برازنده‌اش است.

برای اینها كه به فارسی بیانه می‌دهند و ظاهرا مردم ساكن ایران را هم مورد خطاب قرار می‌دهند، نقض حقوق اولیه انسان علی‌العموم و یا حقوق شهروندی و یا حتی همین حقوق بشر در دیگر جاهای دیگر این جغرافیا - كه هر روز بنا به میل هر پاسدار ریز و درشتی در این سرزمین پایمال می‌شود، آنها را نمی‌آزارد. اگر كسی به كرد بودن منتسب نباشد، این جماعت حتی اخبار اذیت و آزارش را دنبال هم نمی‌كنند.

زمانی كه بیانه حقوق بشر نوشته می‌شد، بورژوازی در فكر رها كردن انسان از قید و بندهای فئودالی بود. زمانی كه این بیانیه نوشته می‌شد، بورژوازی كشور می‌ساخت كه انسان حداقل از قید و بندهای روستائی و حیطه نفوذ خان‌ها نجات یابد. اینها البته همه معكوس و وارونه بودند. وارونه و معكوس بودند چرا كه قرار شد انسان از قید و بند ارباب و رعیتی رها شود؛ اما همچنان در قید بردگی مزدی دست و پا بزند. بحث در باره حقوق بشر و حقوق شهروندی و وارونه بودن این "حقوق" خود فرصت مفصل‌تری می طلبد.

حقیقتا در نیت خیر جماعت "حقوق بشر كردستانی" شك دارم. اما به "حقوق بشر" در روز روشن دارد ظلم می‌شود. دارند كشت و كشتار قومی را، خاك پاشیدن به چشم شهروندان منتسب به افغانستانی و آذربایجانی و هر كه غیركرد است را، به حقوق بشر می‌چسبانند.

"حقوق بشر" اگر دوره‌ای پیشرو و مترقی بود، امروزه و بخصوص "حقوق بشر قومی" بغایت غیرانسانی و ارتجاعی است. بشر نمی‌تواند رو به عقب برود، حتی اگر ماشین مهندسی افكار مرتب بخواهد این فرهنگ و ارتجاع را هر روزه دو باره تولید كند!

(منتشر شده در "انترناسیونال" ١٧٥)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر