۱۳۹۳ خرداد ۱۵, پنجشنبه

سخنان تند پوتین، جنبش ضد جنگ و عقب نشینی آمریكا


تیتر اصلی اخبار چند روز گذشته مطبوعات، "حمله احتمالی آمریكا به ایران" بوده است. جورج بوش در سخنان ١٠ ژانویه خود چنان ایران را تهدید كرد كه متخصصین جنگی آن را علامت حمله به ایران دانستند. آمریكا دو ناوگان جنگی دیگر به خلیج فارس روانه كرده است. به نیروهای آمریكائی دستور داده شده كه هر ایرانی‌ای (مأموران جمهوری اسلامی) را كه در عراق دیدند به او شلیك كنند. بعدا لحنشان را عوض کردند و گفتند هرکسی که جان سربازان آمریکایی و نیروهای عراقی را به خطر می اندازد مورد حمله قرار خواهد گرفت. می‌گویند شواهد كافی در دست دارند كه دولت ایران به تروریستهای اسلامی در عراق اسلحه می‌رساند و در دامن زدن به حملات تروریستی نقش فعالی بازی می‌كند.

اما یكی دو روزی است كه تن صدای سران آمریكا، بخصوص جورج بوش، در باره حمله نظامی به ایران عوض شده است. می‌گویند این سیاستی است كه دمكراتها برای انتخابات به آن آویزان شده‌اند. می‌گویند كه خبرنگاران احتیاج به اخبار و شایعات برای فروش محصولات خود را دارند. و غیره.

سیاست نظم نوینی آمریكا سیاستی میلیتاریستی است. هنوز هم بر این باور است كه ارباب دنیاست. در برابر ضعف اقتصادی خود در مقابل رقبائی چون چین، اروپای واحد و ژاپن به سیاست نظامی كه خودشان هم اذعان می‌كنند در آن گیر كرده‌اند، روی آورده‌اند. سخنان تند پوتین، مبنی بر اینكه آمریكا عامل بی‌ثباتی درجهان است و "قلدر شده و باید جلویش را گرفت" سخنگویان كاخ سفید را به تته پته انداخت. گفته‌اند كه دنیا احتیاج به جنگ سرد دیگری ندارد. اما در عین حال دارند در روز روشن و به صراحت از موضع قلدری خود عقب می‌نشینند. گیتس، وزیر دفاع آمریكا، در مونیخ گفت كه دنیا در برابر اسلام‌گرائی احتیاج به مشاركت دارد. اما جالب اینجاست كه انگار دارند بچه فریب می‌دهند. تمام بحث پوتین و چین و فرانسه هم این است كه آمریكا مشورتی با دیگران نمی‌كند.

بدون شك اختلافات بین دولتها، بخصوص در مورد قلدرمنشی آمریكا به نفع جبهه مردم است. اما آنچه كه به نظر می‌رسد دارد آمریكا را رام می‌كند، طوری كه لحن آمریكا را ملایم كرده است، جنبش ضدجنگی است كه سخنگویان رسمی بورژوازی را هم به صدا در آورده است. در كمپین ریاست جمهوری آمریكا، آنچه كه سناتور اوباما را از دیگران، بخصوص هلری كلینتون، همسر بل كلینتون رئیس جمهور پیشین آمریكا، كه قرار بود از دیگران بسیار جلوتر باشد، جلو انداخته است، موضع ضدجنگ ایشان است كه سرها را به طرف او برگردانده است. او گفته است كه همیشه با حمله نظامی آمریكا به عراق مخالف بوده و اگر انتخاب شد، یكی از كارهای اولیه او برگرداندن نیروهای نظامی آمریكا خواهد بود. گرچه انتخابات ریاست جمهوری در آمریكا بیشتر به یك شو بی‌خاصیت، كه هر كس انتخاب شود فرق اساسی نخواهد كرد، تبدیل شده است، اما دعواهای كاندیداها بر سر اینكه در باره لشكركشی به عراق و نظرات اولیه جورج بوش در باره ایران چه فكر میكنند، دیدنی است و حكایت از فشار افكار عمومی دارد.  

(منتشر شده در "انترناسیونال" ١٧٩)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر