روز
۱۸ سپتامبر مردم اسکاتلند به پای صندوقهای رأی خواهند رفت تا درباره جدائی و
استقلال اسکاتلند و خروج این کشور از بریتانیای بزرگ تصمیم بگیرند. استقلال کشوری
از کشور دیگر در دنیای امروز از مدرنترین شیوه هاست. جدائی چک و اسلوانیا،
رفراندوم در کبک در چند سال پیش برای جدائی از کانادا، جدائی اوکرائین از روسیه،
جدائی فنلاند و لهستان از شوروی و غیره، همه در چهارچوب این سیاست استقلال قرار می
گیرند. منتها هر کدام ویژگی خاص خود را نیز داشت که اینجا مورد بحث نیست.
خواننده
این سطور حتما به یاد دارد که چندی پیش وقتی زمزمه جدائی کردستان عراق از عراق
مطرح شد، چه الم شنگه ای به پا کرد. جمهوری اسلامی خط و نشان کشید. "اهمیت"
برخورد ترکیه مورد تأکید قرار گرفت. آمریکا و روسیه باید نظر می دادند. خلاصه آنچه
که در این میان گم بود رأی و نظر مردمی بود که قرار بود تصمیم بگیرند از عراق جدا
شوند یا نه!
من
اینجا وارد پیچیدگی های استقلال و جدائی ها نمی شوم؛ اما آنچه که دوست دارم
خواننده به آن فکر کند این است که مگر خون مردم اسکاتلند و کبک خیلی رنگین تر از
مردم کشوری مثل عراق و ایران است؟ چرا تصمیم مردم کردستان باید تابع تصمیم آمریکا
و روسیه و جمهوری اسلامی و ترکیه باشد؟ چرا شونیستها به شعور مردمی که تصمیم می
گیرند از کشوری جدا شوند، بی احترامی می کنند و شعورشان را دست کم می گیرند؟ اینها
سئوالات مقدماتی مهمی هستند که تعمق در آنها بر درک و احترام خودمان از و به
خودمان می افزاید.
۱۴
سپتامبر ۲۰۱۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر