۱۳۹۳ مهر ۳۰, چهارشنبه

پاسخ به چند سئوال درباره شعار "کارگران ایران متحد شوید"

بهروز ناصری، سردبیر نشریه "مبارزه طبقاتی" یادداشتی را که حاوی سئوالاتی در مورد طرح شعار "کارگران ایران متحد شوید" بود برای چند نفر و از جمله من، ناصر اصغری، فرستاده و خواسته بود که اظهار نظر کنیم.
***
مبارزه طبقاتی می پرسد:
رفیق ناصر اصغری
 با درودهای گرم،
میخواستیم که نظر شما را در مورد شعار«کارگران ایران متحد شوید» جویا شویم. وقتی شما این شعار را می شنوید، چه نظر یا عکس العملی در شما بوجود می آید.
طبیعی است که شعار تاریخی جنبش کارگری و سوسیالیستها تاریخا «کارگران جهان متحد شوید» است. اما امروز با توجه به وضعیت زیست و مبارزاتی که طبقه کارگر در سطح بین الملل در آن قرار دارد، سوالات متعددی در رابطه با چگونگی متحقق شدن اتحاد جهانی طبقه کارگر بوجود می آید.
اولین سوال اینست که کارگران جهان با توسل به کدام مکانیسمها و استراتژی ها میتوانند در این مقیاس جهانی متحد شوند؟ راه کار عملی برای این اتحاد چیست؟
تحلیل در مورد وضعیت زندگی و مبارزه طبقه کارگر در ایران و کشورهای مختلف، و تفاوت بین سطح معیشت و مبارزه کارگران در کشورهای مختلف و همچنین در شرایط عدم فقدان یک انترناسیونال کارگری که حافظ و سخنگوی منافع کارگران در سطح جهانی باشد، این استنتاج را بدست داده است که بایست برای رسیدن به آن هدف بزرگ و تحقق کارگران جهان متحد شوید، زیر مجموعه هایی بوجود بیاید که این شعار کلی را در سطح نقشه عمل ریز کند.
اولین مسئله اینست که کارگران در سطح جهان نمیتوانند به صورت انفرادی متحد شوند. مکانیسم اتحاد طبقه در سطح بین الملل تنها تشکل های سراسری کارگران است. مثلا در ایران، که طبقه کارگر فاقد تشکل سراسری و طبقاتی خویش است، اولین کار بزرگ تلاش و فعالیت و داشتن نقشه برای دامن زدن به نهضت تشکل سازی  در محیط های کاری است، تا بستری بوجود بیاید تا تشکل سراسری از پایین و از سوی تشکل های کارگری در شهرهای مختلف (یعنی نمایندگان این تشکل ها) بوجود بیاید.
با این تعبیر، شعار «کارگران متحد شوید» عنوان زیر مجموعه شعار مادر و تکمیل کننده آن عمل میکند. بعضا طرح این شعار مورد نقد قرار گرفته و اینطور القاء شده که چون بحث «ایران» را بطور مشخص طرح میکند، پس این شعار ناسیونالیستی است، یا اینکه این شعار آلترناتیو و جایگزینی برای شعار «کارگران جهان متحد شوید» است. هر کدام از این نقدها در جای خود نادرست و تصویر وارونه ای از این موضوع بدست میدهند.
اگر کارگران ایران نتوانند متحد شوند، اگر کارگران متشکل فردای ایران نتوانند در ایجاد مناسبات کارگری و سوسیالیستی با کارگران کشورهای همسایه خود موفق شوند و نتوانند شبکه های همبستگی نیرومند تشکیل دهند و ... کارگران جهان چگونه میتوانند متحد شوند؟
اولین قدم برای تامین اتحاد بین المللی کارگران اینست که کارگران در هر کشوری صاحب تشکل سراسری خود باشند. اگر این نباشد وضع موجود کماکان به همین شکل ادامه خواهد یافت.
نظر شما در مورد «کارگران ایران متحد شوید» چیست و چگونه این طرح را ارزیابی میکنید؟
با تشکر از پاسخ و شرکت شما در این بحث مهم.
به امید اینکه شعار «کارگران ایران متحد شوید» به پرچم مبارزاتی کارگران ایران تبدیل شود.
***

ناصر اصغری:
اجازه می خواهم که نکات متعددی را که در این یادداشت فرستاده اید یک به یک بررسی کنم.

اولین سئوال این است که وقتی که شعار "کارگران ایران متحد شوید" را می شنوم، چه نظر یا عکس العملی در من بوجود می آید؟ این شعار برای من جدید است. اولا کلمه "ایران" بجای "جهان" در شعار کلاسیک مارکسیستی، "کارگران جهان متحد شوید!" نشسته است؛ که به نظر می آید تأکیدی است بر جغرافیای ایران. کسی که با این شعار مواجه می شود، مگر توضیحاتی همراه باشد، شاید به این نتیجه برسد که گوینده اش دارد خودش را در تقابل با مارکسیسم و مانیفست مارکس تعریف می کند که به خودی خود هیچ ایرادی ندارد.
پائین تر گفته اید که "بعضا طرح این شعار مورد نقد قرار گرفته و اینطور القاء شده که چون بحث "ایران" را بطور مشخص طرح میکند، پس این شعار ناسیونالیستی است ..." این می تواند یک گرایش دیگر در جنبش کارگری را در ذهن تداعی کند، اما الزاما نمی شود ناسیونالیسم را از آن استنتاج کرد. من نمی‌دانم چه کسی شنیدن نام "ایران" را با "ناسیونالیسم" قاطی می کند. درک کسی که چنین نقدی از شعار شما دارد، از ناسیونالیسم نادقیق است که وارد شدن به این بحث اینجا ضرورتی ندارد. ما کمونیستهایی هستیم که در کشور مشخصی به نام ایران فعالیت کمونیستی می کنیم و نام احزاب مان هم اسم ایران را یدک می کشند.
ناسیونالیسم گرچه یک جنبش قوی در جوامع امروزی است، اما در جنبش کارگری ناسیونالیسم خودش را با قومی گری نشان نمی دهد. امروزه ناسیونالیسم در جنبش کارگری خودش را بیشتر با پروتکشنیسم تعریف می کند تا با کلمات.

سئوال دیگری در رابطه با شعار "کارگران جهان متحد شوید!" مطرح می کنید که: "طبیعی است که شعار تاریخی جنبش کارگری و سوسیالیستها تاریخا "کارگران جهان متحد شوید!" است. اما امروز با توجه به وضعیت زیست و مبارزاتی که طبقه کارگر در سطح بین الملل در آن قرار دارد، سوالات متعددی در رابطه با چگونگی متحقق شدن اتحاد جهانی طبقه کارگر بوجود می آید. اولین سوال اینست که کارگران جهان با توسل به کدام مکانیسمها و استراتژی ها میتوانند در این مقیاس جهانی متحد شوند؟ راه کار عملی برای این اتحاد چیست؟" من یک چنین درکی از شعار "کارگران جهان متحد شوید!" ندارم. شعارها می توانند اعلام یک موضعگیری باشند. "کارگران جهان متحد شوید!" شعار کمونیستهاست که بر چند نکته مهم تأکید دارد. اول اینکه کارگران در تشکل‌های خودشان متشکل و متحد شوند. دوم کارگران ورای منافع صنفی، منافع طبقاتی مهمتری برای رهایی واقعی دارند. سوم کارگران کشورهای مختلف با همدیگر منافع مشترک بیشتری دارند تا با دیگر اقشار و طبقات در چهارچوب کشور خاصی. وقتی که مارکس و انگلس بحث "کارگران جهان متحد شوید!" را در مانیفست کمونیست اعلام می کردند، منظورشان چیزی که شما در این سئوال مطرح کرده‌اید نبود. داشتند یک افق را اعلام می کردند که به نظر من هم به شعار فوق باید از این زوایه نگاه کرد.
استنتاج دیگری که از این تحلیل می شود کرد این است که در برابر این تحلیل که تا کارگران در سطح جهان متحد نشوند، در سطح محلی هم نمی توانند متحد بشوند مرزبندی می کنید. من اطلاع ندارم که کسی این موضوع را اینچنین فرمولبندی کرده باشد. در سطح بین المللی هستند کسانی که در مقابل بحث ناسیونالیستی استالین پیچیده در زرورق "سوسیالیسم در یک کشور"، با استنتاجات بورژوائی از پلمیکهای تروتسکی و اپوزیسیون "چپ" درون حزب بلشویک، بحث انقلاب جهانی را مطرح می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که سوسیالیسم یک امر جهانی است و نمی‌شود سوسیالیسم را در یک یا دو کشور پیاده کرد. اینها در واقع تلاش کارگران برای رهایی در چهارچوب کشوری را تلاشی بیهوده می‌دانند. هیچ دو کارگری که مسئله نان دارند اینها را جدی نگرفته‌اند و من توصیه‌ام این است که شما هم جدیشان نگیرید. بحث مارکس و کلا کمونیستها از "کارگران جهان متحد شوید!" همانی است که بالاتر خدمتتان عرض کردم.

نوشته‌اید: "تحلیل در مورد وضعیت زندگی و مبارزه طبقه کارگر در ایران و کشورهای مختلف، و تفاوت بین سطح معیشت و مبارزه کارگران در کشورهای مختلف و همچنین در شرایط عدم فقدان یک انترناسیونال کارگری که حافظ و سخنگوی منافع کارگران در سطح جهانی باشد، این استنتاج را بدست داده است که بایست برای رسیدن به آن هدف بزرگ و تحقق کارگران جهان متحد شوید، زیر مجموعه‌هایی بوجود بیاید که این شعار کلی را در سطح نقشه عمل ریز کند." یعنی استنتاج شما این است که در فقدان یک انترناسیونال کارگری، شعار "کارگران ایران متحد شوید" و یا "کارگران لهستان متحد شوید" زیر مجموعه شعار "کارگران جهان متحد شوید!" می‌باشند. به نظر من این استنتاج درست نیست. بالاتر عرض کردم که شعار "کارگران جهان متحد شوید!" چه معنایی برای کارگران دارد. اما این تحلیل به نظر می‌آید بر این مشاهده سوار است که در وجود یک انترناسیونال کارگری، سازمان‌های کارگری در هر کشوری زیر مجموعه انترناسیونال بین المللی کارگران هستند. انترناسیونال کارگری یک سازمان کارگری است که سیاستهای کلی برای طبقه کارگر می‌ریزد و سازمان‌های کشوری هم بنابه شرایط کشوری دنبال آن سیاستها را می‌گیرند. شعار "کارگران ایران متحد شوید" چنین کارکردی را ندارد. یک شعار است که استنتاج گوینده این است که این شعار توان متحد کردن کارگران را دارد، که ندارد. کسی که خود را متعلق به گرایش "کارگران جهان متحد شوید!" بداند، بدون اینکه شعار دیگری ابداع کند، می‌رود کارگران را حول مسائل حاد پیش روی جنبش کارگری متحد می‌کند. حول پرداخت دستمزدهای معوقه. حول آزادی تشکل. حول افزایش دستمزد و هزار و یک مطالبه دیگر.

گفته‌اید: "اولین مسئله اینست که کارگران در سطح جهان نمیتوانند به صورت انفرادی متحد شوند. مکانیسم اتحاد طبقه در سطح بین الملل تنها تشکل‌های سراسری کارگران است. مثلا در ایران، که طبقه کارگر فاقد تشکل سراسری و طبقاتی خویش است، اولین کار بزرگ تلاش و فعالیت و داشتن نقشه برای دامن زدن به نهضت تشکل سازی در محیط های کاری است، تا بستری بوجود بیاید تا تشکل سراسری از پایین و از سوی تشکل های کارگری در شهرهای مختلف (یعنی نمایندگان این تشکل ها) بوجود بیاید." و پائین تر هم می گوید: "اولین قدم برای تامین اتحاد بین المللی کارگران اینست که کارگران در هر کشوری صاحب تشکل سراسری خود باشند. اگر این نباشد وضع موجود کماکان به همین شکل ادامه خواهد یافت." استنتاج من از این تحلیل این است که شعار "کارگران ایران متحد شوید" راه میانبری است به متشکل شدن کارگران. اما متأسفانه یک چنین راهی وجود ندارد. برای متشکل کردن کارگران در هر کشوری و از جمله در ایران، فعالین کارگری و احزاب کارگری باید طرح‌های مشخص عملی لازم را بریزند که بتوانند فعالین و رهبران کارگری را حول مسائل عاجل جلوی پای توده کارگران متحد کنند. باید با نقشه عمل‌های مشخص بتوانند اعتراضات پراکنده را به هم متحد کنند. من فکر نمی کنم که با یک شعار چنین چیزی به دست آید.
در جنبش کارگری ایران بدون تغییر شعار "کارگران جهان متحد شوید!" به شعار "کارگران ایران متحد شوید"، که ظاهرا نظر شما هم چنین نیست و یا ابداع شعار دیگری، شعار کارگران و فعالین کارگری "چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است!" بوده است. کسی شاید به درست بگوید که شعارهای "کارگران جهان متحود شوید!" و "چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است!" راه گشا نبوده و باید شعار دیگری مثل شعار "کارگران ایران متحد شوید" گذاشت. از ملزومات این کار یکی این است که شعارهای فوق نقد شوند و نشان داده شود که این شعارها کارآمد ندارند و یا سد راه متحد شدن کارگران بوده اند. منظورم این نیست که شما چنین چیزی را گفته اید. بلکه منظورم این است که حتی بطور ضمنی، این به خواننده القاء می شود که حتما شعارهای فوق در نظر گوینده شعار تازه، دیگر کارآمد ندارد و باید بخاطر شعار تازه کنار گذاشته شوند.
مهمتر اینکه طبقه کارگر، بخصوص در سطح رهبران و فعالین کارگری، یک توده یکدست نیستند. گرایشات متفاوتی راه حل و نقشه عمل‌های متفاوتی را جلو می‌کشند. واضح است که هر گرایشی کارگران را برای اهداف سیاسی متفاوتی می‌خواهد متشکل کند و به صحنه بیاورد. در همین ایران گرایشی هست که می‌خواهد کارگران را پشت سر موسوی و کروبی بکشاند. گرایش دیگری هست که می‌خواهد کارگران را برای خلاصی از این وضع متحد و متشکل کند. یکی می‌گوید اگر جمهوری اسلامی به دست موسوی بیافتد، کشور دارای قانون می‌شود و این قانونمداری می‌تواند به نفع کارگران تمام شود. و شما همین طنین را در صف تعدادی از سازمان‌ها و محافل چپ در خارج کشور هم می بینید.
شعار "کارگران جهان متحد شوید" نه تنها مخالفتی با متحد شدن کارگران ایران ندارد، و شعار گرایشی سوسیالیستی در درون جنبش کارگری است، بلکه بیشترین تلاش را تاکنون همین گرایش برای متحد کردن کارگران به عمل آورده است. اگر از کارگران بخواهیم که این شعار را به نفع شعار دیگری که ظاهرا این شعار مانع متشکل شدن کارگران در این برهه از تاریخ است بشویم، داریم از کارگران می خواهیم که تفاوت گرایشات درون جنبش کارگری را زیر فرش کنند. این برای آزادی واقعی کارگران سم است.


(برگرفته از شماره ٢٠ نشریه "مبارزه طبقاتی"، به سردبیری بهروز ناصری)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر