۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

زنان و حوادث ناشی از کار؛ واقعیت پنهان آمارها

جرس: نگاهی گذرا به اخبار و آمار حوادث شغلی کارگران که در رسانه‌های داخلی منتشر می‌شود نشان می دهد که حوادث شغلی مربوط به کارگران زن تا چه حد به حاشیه رانده شده‌اند. چشم پوشی غیرمسئولانه دست اندرکاران نسبت به انتشار جزئیات مرتبط به آمار و ارقام حوادث شغلی کارگران روزمزد و فصلی که بیشتر زنان کارگر هستند، بیانگر بی‌توجهی مسئولان دولتی نسبت به وضعیت و مشکلات مضاعف زنان کارگر است.
هرچند در گزارش‌های دولتی نشانی از اطلاعات مربوط به نابسامانی وضعیت شغلی، نابرابری دستمزد و نبود بیمه نیز نمی‌یابیم. البته در این میان، نباید آزار‌ها و تبعیض‌های رسمی و غیررسمی جنسیتی که از سوی کارفرما و مردان کارگر بر زنان کارگر اعمال می‌شود نادیده گرفته شود.
اگرچه برپایه قانون کار ایران، زنان کارگر، اجازه انجام کارهای زیان آور و سخت نظیر کار در کنار کوره‌ها، معادن، تونل‌ها، کشتارگاه‌ها، جوشکاری و سایر مشاغل سخت و زیان بار را ندارند، با این وجود برخی از گزارش‌های رسمی و غیر رسمی بیانگر اشتغال غیرقانونی آن‌ها در مشاغل زیان بار نظیر کوره پزخانه‌ها و کوره‌های آجرپزی در نقاطی چون، قیام دشت، خاتون آباد و کرج است. بیشتر زنان کارگر شاغل در این مراکز، کودکی خود را با همین کوره ‌ها آغاز کرده‌اند.
هنگامی که سال ۱۳۸۹ سهم زنان کارگر در حوادث شغلی ۲۲ درصد اعلام شد؛ این مساله که وضعیت حوادث ناشی از کار برای کارگران زن در ایران بسیار وخیم‌تر از میزان مورد انتظار بود، بیشتر خودنمایی کرد.
اردیبهشت ماه سال جاری، افشین حبیب‌زاده، عضو هیات مدیره خبرگزاری کارایران در مورد دستمزد مساوی برای کار مساوی با مردان، گفته بود: « درکارگاه‌های کوچک زیر ۱۰ کارگر دستمزد پایینی به کارگران زن پرداخت می‌شود که بعضاً به نصف حداقل مزد مصوب شورای عالی کارهم نمی‌رسد.» البته باید این نکته را نیز یادآور شد که به طورحتم، زنان کارگری که در این گونه کارگاه‌ها مشغول به کار هستند به طور حتم از داشتن حق بیمه و خدمات پزشکی رایگان نیز محروم‌ هستند.
فعالان حقوق کارگران در ایران براین باورند که تبعیض‌های رسمی و غیررسمی جنسیتی بسیاری در مورد زنان کارگر اعمال شده و می‌شود. آن‌ها نه تنها از جایگاه شغلی و حقوقی کمتری نسبت به کارگران مرد هم طراز خود برخوردار هستند بلکه همواره در زمره فهرست نخستین تعدیل نیرو در بازار کار نیز قرار دارند.
این درحالی است که در برخی موارد از سوی تعدادی از کارفرمایان نیز مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند که در بیشتر موارد از ترس آبرو و به دلیل روابط پیچیده اجتماعی از شکایت و پیگرد قانونی صرف نظر می‌کنند. براین اساس هیچ گونه گزارش و آمار رسمی در این زمینه موجود نیست.
افزایش حوادث شغلی یکی از موارد مهمی است که زندگی وجان کارگران ایرانی را به خطرانداخته است.
خبرگزاری کار ایران، به نقل از رئیس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی نوشته است که « در دو ماهه نخست سال جاری ۲۶۳ مرد و دو زن در حوادث کار جان باخته‌اند.»
این خبرگزاری به نقل از روایط عمومی سازمان پزشکی قانونی ایران، آمار تلفات حوادث ناشی ازکار در سال ۱٣۹۱ را ۱۷۹۵ نفر اعلام کرده و گفته است ۲۵ نفر از این تعداد زنان بوده‌اند که نسبت به سال پیش از آن، ۱۹درصدافزایش داشته است.
سال ۱۳۸۷ درمجموع، ۲۲ هزارو ۱۳۴ حادثه کار، ثبت شد که سهم زنان ۳۱۵ تن گزارش شده بود.
فعالان حقوق کارگران معتقدند حوادث ناشی از کار و عوارض ناشی از نبود ایمنی و استاندارد در محیط کار، وضعیت سلامتی جسمی و روحی زنان کارگر در ایران را به مخاطره انداخته است.
ناصر اصغری، فعال حقوق کارگران در این زمینه به جرس می‌گوید: «در آماری که سازمان‌های دولتی از سوانح محیط کار منتشر می کنند، همیشه تعداد زنان بسیار کمتر از آنچه که واقعا هست گزارش می‌شود. چند واقعیت در این آمار دخیل هستند: یک، کارهایی که مثل قصاب خانه از کارگران قربانی می‌گیرد، کارهای ساختمانی و معادن هستند که معمولا زنان در این مراکز کمتر درگیر کارند. زنان بیشتر درگیر کارهای خدماتی مثل پرستاری، معلمی، منشی دفا‌تر و غیره هستند که مثلا حمله و ضرب و شتم پرسنل بیمارستان‌ها از طرف خویشاوندان عصبانی بیماران هیچ وقت گزارش نمی‌شوند.»
مشکلاتی نظیر ناراحتی‌های جسمانی اضطراب و اختلال خواب، افسردگی، ابتلا به بیماری، کاهش سلامت عمومی زنان کارگر و در نتیجه فشارهای ناشی از کار، افزایش ساعات کاری و نیز نبود امنیت شغلی از جمله مواردی هستند که همواره به سلامت جسم و روح زنان کارگر در ایران آسیب رسانده است.
به گفته اصغری، «زنان معمولاً آخرین کسانی هستند که استخدام می‌شوند و اولین کسانی هم هستند که اخراج می‌شوند. در نتیجه به خاطر شکنندگی موقعیت شغلی، بسیاری از ناامنی‌های محیط کار و اذیت و آزار جنسی زنان توسط مدیران مرد گزارش نمی‌شوند تا موقعیت اشتغالشان به خطر نیافتد. در حالی که در کشورهای غربی به خاطر این‌که همه مواردی که کارگر دچار حادثه می‌شود گزارش می‌شوند، معمولاً آمار زنانی که دچار حادثه می‌شوند به‌‌ همان اندازه مردان است.»
اصغری با بیان این‌که در وضعیت بحرانی و فقر مطلقی که جامعه ایران را فراگرفته است، بخش وسیعی از زنان برای سیر کردن شکم فرزندانشان به کار فروش سکس روی می‌آورند تاکید می‌کند که «نه تنها قتل و اذیت و آزار این زنان توسط مشتری‌هایشان اصلاً گزارش نمی‌شود، بلکه زنان درگیر این کار مورد پیگرد قانونی قرار می‌گیرند و با مجازات سنگین زندان، شلاق، سنگسار، اعدام و غیره روبرو می‌شوند. »
مهدی، مهندس مکانیک شاغل در یکی از کارخانجات تهران در این زمینه به جرس می‌گوید: «در برخی از فرایندهای تولیدی نظیر مونتاژ قطعات الکترونیکی که به دقت، تمرکز و حوصله بیشتری نیاز است از کارگران زن استفاده می‌شود. به عنوان نمونه بیش از ۸۰ درصد از کارکنان قسمت تولید بزرگ‌ترین قطعه ساز الکتریکی ایران (شرکت کروز) را زنان تشکیل می‌دهند. »
به گفته وی، «کارگران زن بیشتر در حوزه کاری خود در صورت عدم از استفاده مزایایی نظیر بیمه، عدم دریافت به موقع حقوق و یا دریافت حقوق کمتر از ضوابط وزرات کار واکنشی نشان نمی‌دهند و یا واکنش آن‌ها شدت کمتری نسبت به همکاران مردشان دارد. عموم این کارگران افراد سرپرست خانواده هستند بنابراین نسبت به حفظ موقعیت شغلی خود اهمیت بیشتری قایل می‌شوند.»
وی با اشاره به این‌که در برخی از حوزه‌ها مثل پرسکاری جوشکاری و... اساساً امکان استفاده ازکارگر زن وجود ندارد، تاکید کرد: «در بسیاری از کشورهای شرق آسیا از کارگران زن در خطوط تولید خودرو استفاده می‌شود ولی در ایران در صنعت خودرو اساساً در صنایع سنگین، کارگران زن حضور کم رنگ تری دارند ولی به عنوان نمونه در صنایع غذایی یا دارویی بیشتر از آن‌ها استفاده می‌شود به طوری که تفاوتی بین بخش خصوصی و دولتی نیست. »

تردید در وعده های دولتی
با توجه به آمارهای منتشر شده مربوط به حوادث ناشی از کار در ایران و از سوی دیگر ادعاهای دولت یازدهم مبنی بر بهبود شرایط کار و رفاه اجتماعی کارگران، آیا می‌توان چشم انداز روشنی برای بهبود وضعیت شغلی و سلامت جسمی و روحی زنان و مردان کارگر در ایران ترسیم کرد؟
بررسی کوتاه گزارش‌های غیردولتی و یا مصاحبه‌های خبرگزاری‌های رسمی داخلی با فعالان و دست اندرکاران حوزه کارگری نشان می دهد که بدبینی و بی اعتمادی به وعده‌های مسئولان و دست اندرکاران دولتی مبنی بر « بهبود شرایط کار» کارگران تا چه حد عمیق و رسیدن به شرایط مطلوب تا چه میزان دشوار است.
۲۸ مهر ۱۳۹۲
برگرفته از سایت "جرس"


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر