در شماره ٢ "پیک سندیکا" که "خبرنامه داخلی
برای اعضای سندیکای کارگران شرک واحد اتوبوسرانی تهران و حومه" معرفی شده
است، مطلبی هست به نام "سند خیانت شورای فرمایشی به کارگر زحمت کش". در
این "سند" نامهای از شورای اسلامی کار شرکت واحد منتشر شده که در آن
اخراج یکی از کارگران را تأیید کرده است. در کامنت زیر این "سند" آمده
است: "این سند نشان میدهد که شوراهای فرمایشی همچون ابزاری بیاراده در خدمت
کارفرما و مدیریت بوده و برخلاف قانون، مقررات، اخلاق و وجدان اقدام به بریدن نان
کار و زن و بچه اش می کنند."
دو نکته: ١) شوراهای اسلامی برای همین هدف سرهم بندی شدهاند
که با مدیریت و کارفرما همدستی کنند و بر اقدامات آنها، به نام نماینده کارگر، مهر
تأیید بزنند. نه تنها در حرف، بلکه بارها در عمل ثابت کردهاند که "بازی
توانائی مدیریت" هستند. اتفاقا اعضای شورای اسلامی مد نظر "پیک
سندیکا" هیچگونه کاری برخلاف قانون، اخلاق و وجدانشان انجام ندادهاند.
قانونا به آنها دشمنی با کارگر تفویض شده است. اخلاق و وجدانشان هم اخلاق و وجدان
اسلامی است که ضد انسان و ضد کارگر است. ٢) در جنگ بین کارگر و کارفرما
"خیانت" معنا ندارد. "خیانت" یک مقوله اخلاقی است و اخلاق
جایگاهی در سیاست ندارد. و در مورد شوراهای اسلامی کار، "خیانت" وقتی
معنا میدهد که انتظار دیگری از آنها میرفت! اتفاقا اگر بر اقدام مدیریت و
کارفرما در اخراج کارگر مورد نظر مهر تأیید نمی زدند، به وظیفه ای که به آنها محول
شده است، خیانت کرده بودند. در نتیجه برای ما در جنبش کارگری، هر وقت با شوراهای
اسلامی کار برخورد کنیم باید بعنوان ارگانی از مدیریت و کارفرما، مانند مثلا
حراست، با آن برخورد کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر