یکی از نویسندگان سایت کارگری http://inthesetimes.com/ به نام جین میلر، می نویسد که بعد از اینکه جرمی کوربین، که با پلاتفرم مخالفت
با ریاضت اقتصادی (Austerity) وارد رقابت انتخاباتی برای ریاست حزب لیبر انگلیس شد،
او (جین میلر) هم، مثل دهها هزار نفر از اعضای چپ دیگر که از این حزب قطع امید
کرده و از آن استعفا داده بودند، دوباره به این حزب پیوسته است تا در این رقابت از
ایشان حمایت کند. پابلو ایگلسیاس از حزب پودوموس اسپانیا هم در کنفرانس پایه گذاری
این حزب گفته بود که بلند کردن پرچم اعتراض به ریاضت اقتصادی، حزب ایشان را به
قدرت خواهد رساند. حزب سریزا در یونان هم با همان پلاتفرم مخالفت با برنامههای
ریاضتی به قدرت رسید.
اینجا بحث بر سر ظرفیت و چهارچوب حزب لیبر و دو حزب نامبرده
دیگر برای مبارزه با ریاضت اقتصادی نیست. بحث بر سر این است که تودههایی که
جانشان از برنامههای ریاضت کشی اقتصادی به لبشان رسیده، به حق ریاضت اقتصادی را
همان میدانند که هست: یعنی همه مشقات سیستم سرمایهداری مثل بیکاری، فقر مطلق،
قراردادی کردن هر چه بیشتر کارهایی که جنبه دائمی دارند، سقوط وضع اقتصادی مردم کارگر
به شرایط وحشتناک دوران تکوین سرمایهداری، ساعات طولانی کار، شرایط کاری طاقت
فرسا، حذف هر چه بیشتر خدمات و حمایتهای اجتماعی و غیره. ایستادن در برابر چنین
برنامههایی می برد. کارگران به درست از کسانی که نماینده این اعتراض باشند دفاع
می کنند، اما باید ظرفی بیابند و یا آن را ایجاد کنند که بتواند نماینده واقعی این
اعتراض باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر