از قرار معلوم دانشجویان دانشگاه علامه شعار خیابانی دادهاند: "سلطنت، ولایت، یکصد سال جنایت" و قبلتر هم شعار داده بودند: "مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر". من هم، مثل بسیاری از آدمهای دیگری که بر علیه سلطنت انقلاب کردیم و سرنگونش، و مثل تمام کسانی که عقلشان سر جایش است در حال مبارزه بر علیه ستمگر و ستم هستیم، مشکلی با مضمون این شعارها نداریم. چه بسا دشمنان دیگری هم داریم که باید بر علیهشان مبارزه کرد. مثل آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، آلمان و چین که هر کدام چه اکنون و چه در گذشته دشمنی خود را به مردم ایران ثابت کردهاند و بیشترین بهره را از بیحقوقی مردم ایران بردهاند. حقیقتا امروز همه کشورهای منطقه و فراتر از منطقه هم با این انقلاب دشمن هستند. یعنی باید با ترکیه، عربستان، اسرائیل، بحرین، هند، افغانستان، اتیوپی، جیبوتی، آفریقای جنوبی، مغولستان و غیره هم مبارزه کرد. اصلا چه کسی با انقلابی جهانی مخالف است؟!
سر پوچی یک چنین "انقلابی" لازم نیست
کسی را قانع کنیم. هر آدم جدی میداند که اول باید با حکومتی که سر راه خود دارد،
تعیین تکلیف کند. اما عجالتا بگویم که شعار بر علیه سلطنت، مجاهد، علینژاد، آمریکا
و غیره شعارهای صادراتی به صف انقلاب هستند. میتواند شعار بسیج دانشجوئی،
دانشجویان تحیکم وحدت، دانشجویان خط امامی، دانشجویان عدالتخواه، انجمن اسلامیها،
دانشجویان خروس بی محل و غیره باشد، اما شعار انقلاب علیه جمهوری اسلامی نیست. این
شعارها گرچه ظاهری سوپر چپ دارند، اما فوقالعاده راست و بودار هستند. اینها شعارهایی
هستند که تمرکز مبارزه را از روی جمهوری اسلامی بر میدارند و در نتیجه در خدمت
ادامه این وضعیت و سوپر راست هستند. کسی که جمهوری اسلامی را سرنگون نکرده، بر
علیه دشمنان بعدی خودش در خیابان جنگ حیدری نعمتی راه میاندازد، عملا نمیخواهد
جمهوری اسلامی را بیاندازد و به ماندن آن کمک کرده است.
نماینده
"نه" خیابان و "نه" این انقلاب باشیم
چپ باید نماینده "نه" مردم در خیابان
باشد و این "نه" امروز؛ "زن، زندگی، آزادی" است. مرگ بر
جمهوری اسلامی است. با شعار "مرگ بر استثمار" در خیابان کسی رهبری این
انقلاب را به دست نخواهد آورد. کسی اگر در خیابان شعار "مرگ بر پهلوی" و
یا "مرگ بر مجاهد" سر میدهد، و ته ذهنش فکر میکند بر علیه سرمایهداری
میجنگد، اولین واکنش طرفداران پهلوی و مجاهد، مرگ مقابل بر او خواهد بود و چه بسا
جمهوری اسلامی را به کلی فراموش کنند و همدیگر را زیر مشت و لگد بگیرند. چیزی که
جامعه امروز میخواهد، "نه" به جمهوری اسلامی است. نماینده این
"نه" که تظاهراتهای فردا و پسفردا را رهبری میکنند فعالینی هسستند که
بعضی از آنها فرموله هستند و بعضیها هم نیستند. روی چیزی که توافق دارند مرگ بر
جمهوری اسلامی است. این وضعیت را نمیخواهیم است. آنی که فرموله است، آن کس که چپ
است، باید راه حلهای جنبشهای دیگر را نقد کند و فعالین کف خیابان که به این نقد
قانع شدند، انقلاب را هم رهبری خواهند کرد. این را بارها گفتهایم که اگر توانستیم
رهبر "نه" خیابان به جمهوری اسلامی باشیم، خیابان راه حلت را هم برای
فردا قبول خواهد کرد. رهبری انقلاب فقط و فقط اینگونه تضمین خواهد شد. تاریخ این
را بارها و بارها ثابت کرده است. حتما یکی میگوید این که خیلی کار میبرد و خیلی
سخت است! بله سخت است، برای اینکه انقلاب کردن و زیر و رو کردن این مناسبات سخت
است. حوصله و پشتکار و بلوغ سیاسی میخواهد.
۸ نوامبر ۲۰۲۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر