۱۳۹۳ اردیبهشت ۳, چهارشنبه

كارگران صاحب جامعه هستند


ایسکرا: کارگران خواستها و مطالبات زیادی برای طرح در روز جهانی کارگر دارند که در بخشهای قبلی این میزگرد به مهمترین آنها پرداختیم. اما هر سال شاهد طرح مطالبات اجتماعی بخشهای محروم جامعه در سطحی وسیعتر و در بیانیه ها و قطعنامه تشکل‌های کارگری بوده‌ایم که جنبش کارگری و تشکل‌هایش بدرست بعنوان صاحب جامعه و در دفاع از این خواستها ظاهر شده‌اند. شما اگر بخواهید بر این خواستهای عمومی و اجتماعی مردم تاکید مجددی داشته باشید این مطالبات را چگونه بر می شمارید؟

 

ناصر اصغری: همانطور كه در جواب به سئوالات پیشین هم گفتم، تعدادی از مطالبات مطالبات همیشگی كارگران بوده و تا بحال بیجواب هم مانده اند كه كارگران حتما باید آنها را باز هم مطالبه كنند. مثل افزایش دستمزدها طوری كه یك زندگی انسانی را تأمین كند. بیمه بیكاری مكفی، امنیت شغلی، آزادی تشكل‌های مستقل كارگری و غیره. اما مطالباتی هستند كه بقول شما مطالبات كل جامعه هستند و كارگران هم بعنوان رهبران و صاحبان این جامعه باید آنها را در روز جهانی كارگر مطالبه كنند. مثل آزادی بیان، آزادی پوشش، دفاع از محیط زیست، برابری كامل زنان و مردان، لغو حكم ضدانسانی اعدام، دفاع از كرامت انسانی سالمندان و كودكان، دفاع از حق آزادی و برابری كامل برای پناهندگانی كه در ایران زندگی می كنند، نخواستن ماجراجوئیهای جنگی مثل تروریسم اسلامی و هسته‌ای كه تحریم‌ها را به دنبال داشته، جدائی دین از دولت، اخراج پاسداران و آخوندها و دیگر پادوهای رژیم از مدارس و دانشگاهها، آزادی كلیه زندانیان سیاسی، جدائی كامل دستگاه قضائی از دولت و آخوند جماعت. اینها صرفا نكاتی نیستند كه وقتی ما در بیانیه هایمان می آوریم بعنوان نكات تزئینی و یا لوكس و به اصطلاح چپ نشان دادن خودمان این كار را می كنیم. خیر. وقتی كه جامعه ای آزاد داشته باشیم اول از همه كارگران از آزادی بیشتری برخوردار خواهند بود. وقتی كه بتوانیم آزادی بیان را به دولتی تحمیل كنیم، كارگران امكان آزادی اعتصاب و تشكل و بیان و غیره را می یابند. وقتی كه سالمندان و بازنشستگان از یك زندگی انسانی شایسته برخوردار می شوند، كارگر بعنوان كسانی كه آینده بازنشستگی در انتظارش است خیالش راحت می شود كه اگر فردا سالمند و بازنشسته شد زندگی اش انسانی و تأمین خواهد بود. اگر آزادی پوشش در جامعه به رسمیت شناخته شد، كودكان مان فرصت می كنند شاد باشند و شاد بپوشند. وقتی كه آخوند جماعت از مدارس گورشان را گم كنند، كودكان ما مجبور نیستند كه ترهات مذهبی یاد بگیرند. برابری زن و مرد، یعنی برابری همه انسانها در زندگی و در برابر قانون و غیره. یعنی عدم دست درازی به جان و آزادی زنان كه در ایران زن اصلا انسان بحساب نمی آید. دفاع از حقوق شهروندی پناهندگانی كه در ایران زندگی می كنند، یعنی انسان صرفنظر از اینكه كجا بدنیا آمده، صرف انسان بودنش باید برابر باشد و از هرگونه تعرض به امنیت و شان انسانی اش در امان باشد. لغو حكم اعدام یعنی دفاع از جان انسان و گرفتن حربه ایجاد رعب و وحشت در جامعه از دولت.

اینها نكاتی هستند كه كارگران عملا و هر جائی كه فرصت كرده اند خواهان آن بوده اند. در برابر دست درازی دولت به آزادی و رفاه، به سركوب كارگران و زندانیان سیاسی مقاومت كرده اند. شما در چند سال گذشته هیچ بخشی از جامعه را نمی بینید كه به اندازه جنبش كارگری و فعالان و نهادهای این جنبش از حقوق انسانی كودكان، زنان، سالمندان و كارگران افغانستانی دفاع كرده باشد. هیچ بخشی از جامعه را نمی بینید كه در اعتراضش به اندازه اعتراضات كارگران خواهان عدم دست درازی رژیم به جان و مال و امنیت زنان، كودكان و كل جامعه بوده باشد. "انرژی هسته ای" نخواسته است. در برابر ماجراجوئی جنگی رژیم، خواهان رسیدگی به رفاه كل جامعه بوده. در برابر كمك به تروریسم اسلامی در منطقه، خواهان رسیدگی به وضعیت جامعه بوده است. كارگران و رهبران كارگری امسال هم باید بعنوان رهبران كل جامعه و بعنوان آلترناتیو این رژیم، مطالبات كل جامعه را مطرح كنند و جامعه را حول این مطالبات دور خود گرد آورند.

(ایسكرا ٧٢٤)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر