۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

اقدامات مؤثر برای آزادی فعالین كارگری دربند

ایسکرا: تنها در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی است که سالهاست ما شاهد زندانی شدن تعداد زیادی از فعالین کارگری در زندانها هستیم. در آستانه روز جهانی کارگر چگونه می توان برای آزادی این کارگران اقدامات موثر و کارسازی صورت داد؟

 


ناصر اصغری: گفتن نكته ای در همین خصوص اهمیت دارد كه ما در ایران با قوانینی مواجه هستیم كه در دنیای امروزی كمتر به چشم می خورند. مثلا فعالین كارگری را بخاطر شركت در مراسم اول ماه مه دستگیر كرده و شلاقشان می زنند! باور كردن این حقیقت توسط كسی كه در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی زندگی نكرده سخت است.

اما چه اقدامات مؤثری برای آزادی فعالین كارگری دربند می شود كرد؟ شاهرخ زمانی اكنون حدود ٤٠ روز است كه در اعتصاب غذا به سر می برد و چند ده كیلو وزن كم كرده. رضا شهابی در حال فلج شدن است و علیرغم توصیه های پرسنل درمانگاه زندان اجازه معالجه و مرخصی استعلاجی به او داده نمی شود. فرزند بهنام ابراهیم زاده سرطان دارد و پزشكان توصیه كرده اند كه برای بهبودش بهنام باید در كنارش باشد، اما رژیم اسلامی تماما به این مسئله بی اعتنائی كرده است. خود بهنام بخاطر شكنجه های شدیدی كه دیده از سر درد شدید رنج می برد. محمد جراحی از سرطان رنج می برد و باید به بیرون از زندان انتقال یابد و تحت مداوا باشد. اینها فقط نمونه هایی هستند كه هم اكنون فعالین كارگری دربند با آنها درگیرند.

من قبلا هم گفته ام كه یكی از مطالبات اصلی جنبش كارگری ایران باید آزادی فوری و بدون قید و شرط این فعالین كارگری باشد. باید آزادی بی قید و شرط آزادی بیان و تشكل باشد كه دیگر هیچ فعالی از جنبش كارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی مورد تعرض و دست درازی قرار نگیرند. فعالین كارگری در همه مراكز كارگری به دفاع از این كارگران اعتراض سازمان بدهند. اینها نكاتی است كه جنبش كارگری در ایران می تواند در دستور بگذارد.

در خارج از ایران به نظر من می توان بسیار قوی تر در این مورد ظاهر شد و اقدامات بیشتری را در دستور گذاشت. وقتی كه موضع و موقعیت فعالین كارگری در ایران و فعالین هم اكنون دربند و زندانی را برای اتحادیه های كارگری و افكار عمومی در كشورهای غربی بازگو می كنیم، می بینیم كه احساس همدردی هست و حتی می خواهند بدانند كه چه كمكی از دست آنها ساخته است. با یكی از فعالین سرشناس جنبش كارگری در آمریكا تماس گرفتم و وضعیت شاهرخ را برایش گفتم كه باید كاری كرد. چند لینك انگلیسی هم در اینترنت پیدا كردم و برای اطلاعش فرستادم كه سریع جواب داد یكی از لینكها طوماری بوده كه امضا كرده بود و پرسیده كه چكار دیگری ازش ساخته است. من هم نكات خودم را بهش گفتم. گفتم كه نامه ای اعتراضی بنویسد و از طریق روابطی كه دارد هم آن را به امضا دیگر فعالین كارگری برساند و هم نظر كل فعالین جنبش كارگری آمریكا را به این مسئله جلب كند. گامهای بعدی را نمی دانم چه خواهند بود، اما این را می دانم كه این موضوع به یك كمپین قدرتمند مثل كمپینی كه حزب كمونیست كارگری حول سركوب اعتراض كارگران نفت در دهه ٩٠ قرن گذشته (از اواخر دسامبر ۱۹۹۶ تا اوايل آوريل ٩٧) نیاز دارد. به یك كمپین مثل كمپین آزادی محمود صالحی نیاز دارد. اینها بهرحال كمپینهایی بودند كه كل دنیا را بر علیه جمهوری اسلامی بسیج كردند. این شدنی است؛ چرا كه همچنانكه گفتم در موارد مختلفی، از جمله در مورد كارگران نفت و آزادی محمود صالحی انجام داده ایم.

(ایسكرا ٧٢٣)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر