ایلنا روز ١٧ خرداد ٩٣، گوشه
هایی از صحبتهای حسین اكبری، یكی از خط دهندگان سندیكالیسم ایرانی كه سخنگوی
"هیأت مؤسس سندیكاهای كارگری" نیز است را، درباره بیكاری در ایران منعكس
كرده است. در جائی به نقل از حسین اكبری آمده است: "تجار گرد آمده در اتاق
بازرگانی به عنوان اتاق فكر سرمایه داری با پیروی از اصل سود بیشتر با هزینه كمتر
در زمان كوتاه تر، با واردات بی رویه كالا از كشورهای دیگر به خصوص چین، چوب حراج
را به تولیدات داخلی نواختند، به گونه ای كه كارخانه ها یكی پس از دیگری یا تعطیل
و یا به انبار كالاهای وارداتی چینی، تركیه ای و سایر كشورها بدل شدند."
"اصل سود بیشتر با هزینه كمتر در زمان كوتاه تر" فقط اصل تاجر و سرمایه
دار بدصفت نیست؛ اصل سیستم سرمایه داری است و خوب و بد هم نمی شناسد. اعتراض كارگری
فشار بیاورد و گوش سرمایه داران و دولتشان را بكشد، عقب می نشینند و سر كیسه را
برای یك دوره ای شل می كنند. اما اصل مهم و پایه ای این سیستم آدمكش بر همان سود
بیشتر با هزینه كمتر و در زمان كوتاه تر است. اگر حسین اكبری در بین این جماعت
زالوصفت كه زندگی كودكان ما كارگران را گرو گرفته و به تباهی كشانده و خون ما را
در شیشه كرده اند، یك سرمایه دار خوب می شناسد كه اصل برایش چیز دیگری است به ما
هم معرفی كند كه بدانیم چگونه موجودی مورد نظرشان است.
نكته دیگر در بحث حسین اكبری
معرفی واردات و صادرات بعنوان ریشه بیكاری و تعطیلی كارخانجات است. این البته همان
گله و غرولند همیشگی خانه كارگریها و عوامل شورای اسلامی كار است كه حسین اكبری و
دیگر رفقایش ارادت خاصی به آنها دارند. در ایران امروزه تعداد كسانی كه از بیكاری
رنج می برند و بار زندگی كردن بدون حداقل بیمه و تأمین اقتصادی و اجتماعی آنها هم
بر عهده بخش كاركن آن افتاده است، بیشتر از تعداد كسانی است كه هم اكنون شاغلند.
بخشی از كسانی كه به اصطلاح شاغلند ماهها پرداخت دستمزدهایشان به تعویق می افتد.
اكثریت كسانی كه شاغلند دستمزدشان زیر خط فقر است. كار و شغلشان هیچ بیمه ای
ندارد. در معرض دائم ناامنی شغلی و بیكاری قرار دارند. این موقعیت وحشتناكی كه بر
این جامعه تحمیل شده است، حاصل سیاستهای یك دولت خاصی از جمهوری اسلامی نبوده است.
حاصل سیاستهای كل رژیم جمهوری اسلامی است. اگر در كشورهای دیگر آمار بیكاری بین ١٠
تا ٢٠ درصد است، رقم مربوطه در ایران بسیار بالاتر از این است! سیاستهای جنگ
طلبانه و شاخ به شاخ شدن با غرب و صدور كثافات تروریسم اسلام طی ٣ دهه و نیم عمر
جمهوری اسلامی، سرمایه داری ایران را از ادغام در چرخه عادی سرمایه داری جهانی دور
نگه داشته، طوری كه سرمایه داران داخلی و خارجی را از سرمایه گذاری در این كشور با
شك و دودلی روبرو كرده است. بحث اصلی همه كارشناسان مسائل اقتصادی در ایران این
است كه این وضعیت سیاسی، اقتصاد هم اكنون داغان ایران را با فروپاشی كامل روبرو
كرده است.
كسی كه به فكر كارگر و معیشت
كارگران است و دلش برای بیكاران می سوزد، اگر نمی خواهد شریك تلاش كارگر برای
خلاصی از این وضعیت باشد، حداقل باید از خاك پاشیدن به چشم كارگران و آدرس غلط
دادن بپرهیزد. منتها این انتظار بیجائی از سندیكالیسم ایرانی است كه در تمام این ٣
دهه و نیم عمر جمهوری اسلامی، عصای دست این رژیم كارگركش بوده است. سندیكالیسمی كه
نگرانی اش از رادیكالیزه شدن جنبش كارگری بسیار بیشتر از نگرانی از موقعیت معیشتی
كارگران است.
٢١ ژوئن ٢۰١٤
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر