۱۳۹۳ آبان ۱۰, شنبه

۱۰ نفر در ارومیه اعدام شدند. اینها قربانی چه سیاستی شدند؟

خانمی به نام هیلا صادقی به دنبال اعدام ریحانه جباری نوشته است که: "عصبانی ام ... و هی دارم با خودم کلنجار میروم که این استاتوس رو ننویسم و هی خودم رو سانسور میکنم ... وقتی توی همین صفحه هی مینوشتم از پرونده‌های جنایی و جزایی استفاده‌های سیاسی نکنید و ریحانه رو هم مثل دلارا و بهنود و بقیه قربانی نکنید ..."
من هیلا صادقی را نمی شناسم و اگر اینجا قصد جواب دادن به این موضع سیاسی ایشان را دارم، صرفا به این خاطر است که اینگونه حرفها را آدمهای دیگری هم زده اند و لازم است که کوتاه جواب بگیرند.
مرکزی خبری کمیته بین المللی علیه اعدام روز ۲۶ اکتبر خبر داد که همانروز ۵ نفر به اسامی حاجی رشید علیزاده، لطیف محمدی، یونس گل بابا، رضا طهماسبی و علاءالدین بهنام و هفت گذشته هم ۵ نفر دیگری به اسامی نجات کریمی، اسفندیار قهرمانی، بهرام صدیقی، آرش سیگار و فخرالدین زنده دل در زندان ارومیه اعدام شدند. ۸ نفر دیگر هم به انفرادی منتقل شده اند که اعدام بشوند.
تا جائی که من خبر دارم هیچکسی درباره این قربانیان نه تنها "استفاده سیاسی" نکرد، بلکه حتی خبر زیر اعدام بودند آنها را هم منتشر نکرده بود!
کسی که می گوید درباره قربانیان توحش رژیم اسلامی سکوت کنید، یا خیلی ساده لوح است، یا اینکه دیگران را ساده لوح می پندارد. کسی که اینگونه "ساده لوحانه" نظر میدهد، بهتر است در خلوت خود به این فکر کند که جمهوری اسلامی حداقل در یک سال گذشته چند نفر را اعدام کرده است و از این تعداد اعدامی، از چند "پرونده جنایی و جزایی استفاده‌های سیاسی" شده است؟ اگر جمهوری اسلامی صرفا به این خاطر ریحانه جباری را اعدام کرد که بعضی ها از پرنده او استفاده سیاسی کردند و ایشان "مثل دلارا و بهنود و بقیه قربانی" این سیاست بازی شد، پس چرا آن ۱۰ نفر را در ارومیه در یکی دو هفته گذشته اعدام کرد؟
من قبول دارم که در بین افرادی که فکر می کنند جمهوری اسلامی بخاطر همان چیزی که هیلا صادقی می گوید اعدام کرد، تعداد انگشت شماری اینگونه تحلیلهای ساده لوحانه ای دارند که تحلیلهایشان دو وجب آنورتر بینی شان نمیرود. اما بخش اعظم کسانی که این موضع را می گیرند نگران افشاء و بی آبروتر شدن هر چه بیشتر رژیم اسلامی هستند. همین هیلا صادقی در این نوشته کوتاهش بجای اینکه رژیم اسیدپاشان را نشانه برود، درباره اپوزیسیون مخالف اعدام می گوید: "برای من کامنتها و مسیج های مختلف فرستادند و تهدید کردند و تهمت زدند تا مبادا صدای همفکران من به گوش مردم برسه." همینها در باره جنایات اسیدپاشی رژیم اسلامی خفقان گرفته اند.
از این جماعت باید پرسید که اگر واقعا با اعدام "پرونده های جنایی و جزائی" مخالفتی دارید، چرا در همین سطح کاری نمی کنید؟ چرا به شرایطی اعتراض نمی کنید که زمینه ساز اینگونه جنایات هستند؟ چرا نوک تیز حمله شما همیشه متوجه قربانی و فعالین عرصه لغو اعدام است؟ جامعه شاهد کارهای شما و همدستی شما با جانیان است؛ حتی اگر خودتان چنین ارزیابی ای از تحلیل و اظهارنظرهای خود نداشته باشید.
انسان شعور دارد. اگر به شعور دیگران بی اعتنائید، حداقل به شعور خودتان احترامی بگذارید!
۲۸ اکتبر ۲۰۱۴

(مندرج در نشریه "نه به اعدام" شماره ۶)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر