به مناسبت اتفاقات و اظهارات اخیر حول و حوش "اعتراضات
و انقلاب کارگری" در ایران
جنگ
جهانی اول ۳ سالی بود که از کارگران و توده مردمی که نفعی در کشتن و کشته شدن
نداشتند، قربانی میگرفت. حزب سوسیال دمکرات سوئیس لنین را به یک سخنرانی برای روز
۹ ژانویه (تقویم قدیم روسیه)، برای جوانان آن حزب دعوت میکند که درباره انقلاب
۱۹۰۵ سخنرانیای بکند.
لنین
خود را برای یک انقلاب کارگری آماده میکرد؛ اما فکر نمیکرد که این انقلاب به این
زودیها اتفاق بیافتد. در دقایق پایانی سخنرانیاش میگوید که اروپا در آستانه یک
انقلاب عظیم کارگری قرار دارد. میگوید که نسل او شاید این شانس را نداشته باشد که
آن انقلاب را تجربه کند!
لنین
روز ۳ آوریل ۱۹۱۷ وارد پتروگراد میشود. هنگام ورودش به پتروگراد، حزب بلشویک – از
نظر کادر و سازمانی – وزنهای نبود. اما دشمنانش پتانسیل لنین و حزب بلشویک را خوب
حدس زده بودند. اعضای رهبری "شورای پتروگراد" هم، همراه اعضا و کادرهای
بلشویک و توده وسیعی از کارگران، به استقبال وی رفتند. علاقهای به دیدن لنین، به
عنوان یک بلشویکی که از ذره ذره وجودش نفرت از بورژوازی و جنگ جهانی و وضعیت موجود
میبارید، نداشتند. آنجا بودند که او را به هر وسیلهای شده – حتی با خواهش و تمنا
- متقاعد کنند که از دولت موقت حمایت کند. حداقل در صدد براندازی آن نباشد!
لنین
با متانت به حرفهایشان گوش داد. وقتی که حرفهای این "سوسیالیستهای طرفدار
سلاخی فرزندان کارگران و دهقانان در جبهه، و دولت کادتها" تمام شد، لنین بدون
اینکه چیزی به آنها بگوید، رو به رفقای بلشویکش کرد و مشغول خوش و بش با آنها شد.
حزب
بلشویک در مدت کوتاهی، در شرایطی که جامعه لنین و اهداف او را فرامیخواند، به یک
حزب عظیم تودهای تبدیل شد که کرور کرور از کادرهای احزاب "سوسیالیست میانهرو"،
احزاب طرفدار جنگی که منافع امپریالیستها را دنبال میکرد، جدا شدند و به فعالین
بلشویک در کمیتههای کارخانهها و شوراها تغییر موضع دادند. در کمتر از ۸ ماه به
چنان حزبی تبدیل شد که همه نیروهای طرفدار وضع موجود را جارو کند و از حافظه
کامپیوتر تاریخ پاکشان کند.
جان
رید، نویسنده "ده روزی که دنیا را لرزاند"، بعد از سخنرانی لنین در ۲۵
اکتبر در شورای پتروگراد، مینویسد: مرگ در چنین سرزمینی افتخار آدمیزاد است.
***
· هوشنگ
امیر احمدی در برنامه "پرگار" تلویزیون بیبیسی میگوید: انقلاب آینده
ایران انقلاب کارگری خواهد بود.
· اعتراضات
کارگری رژیم جمهوری اسلامی را چنان به وحشت انداخته که هر کارگر معترضی را کمونیست
کارگری میداند. اقرار میکند که این حزب، حزب سازمان دادن اعتراضات کارگری است.
زندگی
برای مائی که برای چنین روزهایی خون دل خوردیم، خسته نشدیم و بهانه نیاوردیم،
حزبیت را کنار نگذاشتیم؛ چقدر شیرین و افتخارآمیز است!؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر