چندی
پیش یک استاتوسی که یکی از کاربران فیسبوک در صفحه خود گذاشته بود را بازتکثیر
کردم که نکاتی از اطلاعات مندرج در آن، مورد اعتراض بعضی از طرفداران سلطنت قرار
گرفت. یکی از خوانندگان هم کامنتی اعتراضی گذاشته بود که چرا نوک تیز حمله را از
رژیم جمهوری اسلامی برداشته بر اپوزیسیون گذاشته ام.
درباره
اطلاعات، آنجا که از مقدار پول و ثروتی که خانواده پهلوی از ایران خارج کرد، احتیاج
به دفاع و استدلال نیست. هیچ آدم منطقیای نمی تواند چپاولی را که آن خانواده و
دور و بریهایش بر آن جامعه روا داشت، حاشا کند. هیچ آدم منصفی اجحافاتی را که در
آن "گورستان آریامهری" بر جامعه و بخصوص بر کارگران و زحمتکشان رفت،
حاشا نمی کند. میشود بر سر یکسری از ارقام اختلاف نظر داشت. مثلا ریخت و پاشی که
جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برپا کرد را گوگول نوشته بود ۹۰ میلیون دلار بود که با
ارزش امروزی دلار، برابر با ۵۶۰ میلیون دلار است. دوست سلطنت طلب من اعتراض کرده
بود که باید همان ۹۰ میلیون دلار را قید کرد و به ارزش امروزی آن، که ۵۶۰ میلیون
دلار است، اشاره ای نکرد. و داستانهای شبیه به این.
پرداختن
به پهلویها اما برای من ارزش سیاسی مربوط به خود امروز دارد. جامعه ایران میرود
که باز هم انقلاب دیگری را تجربه کند. همه، از جمله محسن رضائی و حسن خمینی هم از
فروپاشی و سرنگونی رژیم اسلامی حرف میزنند. جامعه ایران دستخوش تحولات بحرانی و
انقلابی است که با اعتراضات هر روزه کارگران و معلمان و بخصوص با اعتراضات قدرتمند
کارگران گروه ملی فولاد اهواز و کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، وارد فاز دیگری شده
است. اگر تا هفت هشت ماه گذشته اعتراضات توده ای خود را با شعارهای سلبی و یا بعضا
میهن پرستانه، عرب ستیزانه، ارج نهادن به "خدمات" رضاشاه و
"بزرگواری" کورش کبیر نشان میداد، امروزه چشمها به جنبش کارگری است. اسماعیل
بخشی و میثم آل مهدی میشوند رهبر جامعه، جامعه شورائی میخواهند و کل شهر اهواز و
شوش شعارهای آنها را تکرار میکنند.
جامعه
به یک معنا دنبال یک رهبری سراسری است که با یک فوت رژیم قتل و جنایت ۴۰ ساله
اسلامی را برای همیشه، با اسلامش به گور بسپارد. جامعهای که ۴۰ سال پیش برای
خلاصی از سیستم ارباب - رعیتی پادشاهی انقلابی میلیونی کرد و شاه و اعوان و انصارش
را جارو کرد، امروز بار دیگر برای مطالبه کردن کل آزادی به پا خواسته و ما، کسانی
که ظلم و استثمار آن رژیم را تجربه کرده و در آن انقلاب شرکت کرده بودیم، باید
جلوی جلو صحنه راندن رضا پهلوی توسط بی بی سی و صدای آمریکا بایستیم و این نوع
آلترناتیوسازیها را افشا کنیم و مخاطرات آن را گوشزد کنیم. نباید بگذاریم که
بنگاههای مهندسی افکار، که یکبار خمینی و کثافاتش را به تودههای انقلابی حقنه
کردند، اینبار بازماندگان و تتمههای رژیم معدوم پهلوی را به جامعه معترض ایران
حقنه کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر