۱۳۹۹ آبان ۵, دوشنبه

انحلال طلبی به سبکی عقبمانده

یک سبک عقبمانده انحلال طلبی نق زدن حول این است که تعدادی "رهبران مادالعمر" در مرکزیت احزاب سیاسی قرار دارند. کسانی که نتوانسته اند در قامت رهبرانی در چشم تشکیلاتی ظاهر شوند را نمی شود به زور رهبر آن تشکیلات کرد. تشکلات کمونیستی فونکسیون و سنتی در انتخاب رهبران خود دارند. اعضا و کادرهائی با سابقه ای شناخته شده و با ارائه خط و متدی طی دوره ای قادر می شوند اعتماد اعضا و کادرهای سازمان و تشکیلات مشخصی را جلب کنند. بعضی از کسانی که اصولا در نقد خود به آن کادرهای رهبری ناتوان می مانند، یا فاقد اعتماد در همان احزاب هستند، و یا بعضا هم برای توجیه انزوای خود در فعالیت سیاسی، اعتراض می کنند که این احزاب رهبران مادالعمر دارند. اینها اگر واقعا مشغله شان همانی است که ابراز می کنند، راه حلهای متعددی برای فائق آمدن بر این مشکل وجود دارد. دو راه حلی را که تا بحال بعضی از فعالین سیاسی جدی تر بکار برده اند، یکی ایجاد احزابی با فونکسیونی است که آنها فکر می کنند کارآمدتر است، و دومی تلاش برای جا انداختن راه حل و آلترناتیو خود در احزابی است که خودشان هم اکنون در آن عضویت دارند. بخش عظیمی از آنهایی که اینگونه به توجیه انزوای سیاسی خود مشغولند، خارج از احزاب سیاسی هستند که ابراز وجود سیاسی خارجی شان به درد هیچ کار سیاسی ای که خشتی را بر خشتی بگذارد و یا دردی از هزاران درد جامعه را درمان کند نمی خورد!

در جامعه و دنیائی زندگی و فعالیت می کنیم که از هر گوشه و کنارش خون می بارد. از هر منفذش اجحافی بر کارگری، زنی، کودکی، و علی العموم بر انسان می رود. اینها مشغول نق زدن هستند و خودشان را با اینکه بیست و چند سال پیش دو سه ماه و یا دو سه سالی جائی فعالیتی کرده اند، حق به جانب معرفی می کنند، که خوشبختانه تا بحال دو نفر  آدم جدی خریدار توجیهاتشان نبوده اند.

انحلال طلبی و تلاش برای انحلال تشکلات چپ یک میراث جنگ سردی است، اما انحلال طلبی ای که ذکرش رفت زیادی عقبمانده است.

۲۶ اکتبر ۲۰۲۰


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر