ما سیاسیون کمونیست در همه عرصههای مبارزه حضور داریم. هدف
نهایی ما برپائی یک جامعه آزاد و لغو کار مزدی است. در ایران مرکز ثقل مبارزه
سرنگونی جمهوری اسلامی، با هدف ایجاد یک جامعه سوسیالیستی است. در این مبارزه باید
سدهایی را شکست. باید سنگرها و خاکریزهایی را فتح کرد و از آنها عبور کرد. باید
تابوهایی را شکست و سنتهایی را جواب داد. دائم در حال کنار زدن دست اندازهایی هستیم
که در مبارزه حقیقتا حاشیهای هستند. دائم در حال تکاندن سنتهای دست و پا گیری از
خود هستیم. سنتهایی که چپ را یک عمر حاشیهای کردهاند.
من نمیخواهم به کسی که هر بار خواست یک جمله بنویسد به خود شک میکند که نکند به اندازه کافی ضد استثمار نیست، دو بار "مرگ بر استثمار" بگوید، خرده بگیرم. شاید لازم میداند به خودش یادآوری کند. نمیخواهم به هر کسی که یک شخصیت هنری و ادبی فوت کرد کل برنامه زندگیاش را تعطیل میکند و هفتهها درگیر، له و یا علیه آن میشود، خرده بگیرم. شاید این عرصه را خیلی تعیین کننده میداند. نمیخواهم به هر کسی که با هر نوشتهای از عضو و کادری از کومهله، بقیه دنیا را از یاد میبرد و ماهها درگیر بگو و مگوهای آنها میشود، خرده بگیرم. شاید هنوز تعلق خاطر و یا تعلق سیاسیای ویژهای به آن کمپ دارد.
برای کمونیسم و کمونیستی که مشغلهاش رهائی کارگر، زن، کودک،
و در یک کلام انسان از دستان خونین جمهوری اسلامی است، مرکز ثقل مبارزه سرنگونی
جمهوری اسلامی است. درباره شجریان و کومهله هم حرف میزند، اما همانند اتفاقاتی
مثل بقیه اتفاقات اجتماعی در ایران که رنگ و روی فرهنگ حاکم آن جامعه را بر خود
دارند!
۱۲ اکتبر ۲۰۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر