نوروز
دیگری سر رسید و فعالین کارگری دربند زیادی، نوروز دیگری را دور از خانواده و در
غل و زنجیر هستند. رسول بداقی، بهنام ابراهیم زاده، کورش بخشنده، شاهرخ زمانی، رضا
شهابی، محمد جراحی، یوسف آبخرابات، محمد مولائی، واحد سیده، و بسیاری دیگر بخاطر
دفاع از حقوق خود و همطبقه ای های خود در زندانند و در این ایام عیدی و دید و
بازدید، از آغوش گرم خانواده بدور مانده اند.
بهار
دیگری آمد و خانه از گرمای محبت شما محروم است. چشمان کودکان همه ما کارگران به
درهای زندان است که کی این قفلهای لعنتی شکسته می شوند و شما را بار دیگر در
کنارمان برای راه نشان دادن خواهیم داشت! هر کس که در این ایام به یاد روز شادی
بیافتد، به شما فکر می کند که شما پیام آور شادی برای ما کارگران هستید. شما دنیا
را با وضعیت فعلی اش شایسته ما کارگران ندانستید و جانانه برای تغییر آن جنگیدید.
ایران
این روزها برای کارگران زندان بزرگی است با اعمال شاقه. بار سنگین بحران اقتصادی و
بچاپ بچاپ سران رژیم اسلامی بر دوش کارگران است، بدون کوچکترین پاداشی! تصویب
دستمزد بارها زیر خط فقر جائی برای شادی و به اصطلاح عید برایمان نگذاشته است.
فعالین کارگری دربند، اما کسانی هستند که در برابر این شرایط زندان بزرگ و این
وضعیت فلاکتبار، زبان به اعتراض گشوده و با تهدیدهای حراست و مدیریت و اداره
اطلاعات سکوت نکرده و عقب ننشستند.
کارگران،
رهبران خود را از یاد نبرده و نمی برند. هراعتراضی که از ما کارگران، علیه هر گوشه
از فلاکتی که به ما تحمیل شده است سر بزند، فریاد آزادی فعالین کارگری یکی از
شعارهای ما در این اعتراضات خواهد بود.
۲۹
مارس ۲۰۱۵
(کارگر کمونیست ۳۵۵)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر