۱۳۹۴ آذر ۱۱, چهارشنبه

آن ٣٠ نوامبر!

٣٠ نوامبر ١٩٩١ اطلاعیه اعلام موجودیت حزب کمونیست کارگری که توسط منصور حکمت نوشته شده بود، منتشر شد. دنیا از آن روز تا به امروز فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است. اما حزب کمونیست کارگری درست در دوره‌ای اعلام موجودیت کرد که موجی از قهقرا دنیا را فراگرفته بود و امید به زندگی و رهائی به مرز صفر رسیده بود! با حزب کمونیست کارگری امید به اینکه آن دوره سیاه نیز خواهد گذشت، زنده شد. امید به اینکه جامعه باز هم مبارزه طبقاتی را آشکارا از سر خواهد گرفت، زنده شد. با این حزب بار دیگر رجوع به طبقه کارگر رو آمد.
حزب کمونیست کارگری اما صرفا حزب انتظار روبرو شدن کارگر و سرمایه دار در آینده ای نامعلوم و در فلان کارخانه و مزرعه نیست. حزبی است که همین امروز اگر کسی را در فلان گوشه از دنیا مورد ستم قرار داده باشند، دخالت می‌کند. حزبی است که در مبارزه هر روزه کارگر برای افزایش دستمزد، و مبارزه زنانی که برای لغو حجاب اجباری تلاش می کنند، دخالت مستقیم دارد. حزبی است که در دل زندانها امید آزادی زنانی است که به سنگسار محکوم شده اند. امید کسانی است که زیر چوبه دارهستند و می‌خواهند زنده بمانند!

بقول منصور حکمت: "اگر فردا سر این حزب را ببرند یک بلائی سر زندگی شما میآید، مطمئن باشید. اگر حزب کمونیست کارگری را فردا تعطیل کنند توی کوچه شما یک اتفاقی برای شما میافتد. آنوقت ایرانی باید خودش را با مصدق تعریف کند. آنوقت ایرانی باید خودش را با داریوش همایون تعریف کند، آنوقت باید بگوئیم فرهنگ بومی ما میگوید زن باید برود در مطبخ قرمه سبزی درست کند و چه غذای جالبی است داریم میخوریم چون مال خودمان است! آنوقت میشود پذیرفت خانواده اسلامی باید خودش تصمیم بگیرد که بچه‌اش چه میپوشد."

حزب کمونیست کارگری، حزب امیدهاست! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر