۱۳۹۶ اسفند ۱۲, شنبه

تشكل چیز خوبی است و كارگران هم این را می دانند!


در اكثر اوقاتی كه مطلبی را درباره مطلوبیت تشكل‌های توده ای كارگران می خوانم، احساس می كنم كه هنوز هم جا دارد به این موضوع پرداخته شود. بعضی از این نوشته ها واقعا راه حل نشان می دهند. اما بعضی از این نوشته ها همه چیز را رازآلود می بینند. نوشته ای اخیرا به همین موضوع پرداخته بود و كل مسئله تشكل توده ای كارگران را به آگاهی كارگران ربط داده بود. تصوری كه این نوشته داده بود این است كه گویا باید رفت كارگر را قانع كرد كه تشكل چیز خوبی است! شما در ایران امروز با هر كارگری در باره خوب بودن متشكل شدن حرف بزنید، بر منكرش لعنت خواهد فرستاد. نمونه بسیار جالب این موضوع دو سندیكای موجود، واحد و نیشكر هفت تپه هستند. با تمام فشاری كه دولت بر فعالین این دو تشكل وارد آورد؛ با وجود اینكه تماس كارگران با فعالین این تشكل‌ها به معنی روبرو شدن با حراست و انجمن اسلامی و غیره بود، كارگران در این مراكز تشكل خود را ایجاد كردند و اعتصابات قدرتمندی را هم پیش بردند. در ثانی این كه تشكل، مدرسه و دانشگاه نیست كه به كارگر و فرد علی العموم یاد می دهد كه باید زندگی كند. انسان از زمانی كه پا به گیتی می گذارد، با یك بدیهیاتی روبرو می شود. كارگر به وضعش نگاه می كند و می داند كه با رقابت و قانون جنگل نمی تواند یك زندگی انسانی داشته باشد. باید در محیط كار با رفیق بغل دستی اش همكاری كند و همین یعنی نطفه متشكل شدن. این در سطح عمومی اش. در سطح تخصصی هم موانعی هستند كه باید كنار زده شوند. گفتم كه كارگر می داند تشكل و متشكل شدن چیز خوبی است، اما ابراز همین احساس فرد را با دردسر مواجه می كند. حداقل نتیجه آن بیكاری می تواند باشد. باید كسانی پا جلو بگذارند، كارهای مقدماتی یك تشكل را حل و فصل كنند و خطرات احتمالی از قبیل بیكاری، تهدید، بی احترامی، زندان، شكنجه و غیره را برای خود حل كرده و با آنها كنار آمده باشند. همین افرادی هم كه پا جلو گذاشته اند، در پروسه هائی اعتماد كارگران را به خود جلب كرده اند و با پشت گرمی توده كارگران دل به دریا می زنند. در همین ایران كسانی مثل منصور اسانلو، محمود صالحی و فعالین سندیكای نیشكر هفت تپه، معتمدین كارگران محیط كار خود بوده اند. اینها همان رهبران عملی هستند كه در غیاب تشكلهای توده ای كارهای مهمی می كنند. در نتیجه نقش فعال كارگری در ایجاد تشكل، قبل از كلاس درس آگاهی گذاشتن برای اعضاء بسیار حیاتی است.
نكته دیگری كه در این بحث عمدا و یا هم شاید سهوا مسكوت گذاشته می شود، نقش سركوب سیستماتیك دولت‌ها و از جمله دولی مثل جمهوری اسلامی است. اگر كارگر فكر متشكل شدن به سرش بزند، چاقوكشان حكومتی را سراغش می فرستند كه زبانش را ببرند. كسی سرنوشت اسانلو، مهدیه سلیمی (دختر یعقوب سلیمی)، محمود صالحی و دهها و صدها فعال كارگری در این كشور را از یاد نبرده است. راستش در برابر چنین موقعیتی، كسی كه فكر می كند توده كارگران در اثر نبود آگاهی است كه دست به ایجاد تشكل نمی زنند، فكر می كند مخاطبش چیز زیادی حالیش نیست. كارگران باید بر این نكته پافشاری كنند كه جمهوری اسلامی و ارعاب و تهدید به سركوبش را عقب برانند. این موضوع هم راههای زیادی دارد كه در دسترس ترین آن شركت در جنبش سرنگونی خیابانی است كه بیش از یك سال است راه افتاده است. فشار گذاشتن بر جمهوری اسلامی در خیابانها، گارد آن در محیط كار در برابر جنبش كارگری را باز می گذارد. یك راه مؤثر دیگر آن هم دست زدن هماهنگ به ایجاد تشكل توسط فعالین كارگری محیطهای مختلف كار است كه مسئله متشكل شدن و ایجاد تشكل را سر زبانها می اندازد و در دستور كل جامعه قرار می دهد.
مسئله مهم دیگری در رابطه با كسانی كه مسئله متشكل شدن را به آگاهی كارگران مرتبط می دانند، این است كه خود آگاهی دادن تشكل به كارگران را عوضی فهمیده است. تشكل قرار نیست كلاس درس برای كارگران بگذارد و مثلا قوانین مملكت و از جمله قانون كار آن مملكت را به كارگران بیاموزد. تشكل كارگران یك ابزار مبارزاتی كارگران است و كارگر در مبارزه است كه آگاهی كسب می كند نه در كلاس‌های درس! شاید كسی داد و فغانش دربیاید وقتی بشنود گفته‌ایم «تشكل ابزار مبارزاتی كارگران است» و آن را فقط در چهارچوب «صنفی» تعریف كند. شما یك تشكل را هر چقدر هم صنفی تعریف كنید، باید بر سر دستمزد و شرایط ایمنی محیط كار و غیره با كارفرما چانه بزند. همین چانه زدن خود نوعی افسار زدن بر تشدید نرخ سود است و این یعنی مبارزه! كارفرما حتی اگر از موقعیت ظاهرا برتر هم كه به شرایط كارگران تن می دهد، از سر تعرض و قدرت كارگر است. حتی تن دادن به دولت رفاه خود حاصل مبارزه كارگران در جامعه است.
بهرحال قصدم از این یادداشت این است كه بطور خلاصه به موضوع تشكل و از زاویه دیگری در جواب كسانی كه این مسئله را در هاله ای از راز و رمز می پیچند، بپردازم.

٢٦ ژوئن ٢٠١٠

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر