امروز بعد از سالها یکی از دوستان نازنینی که از زمان شاه
فعال سازمان چریکهای فدائی خلق بود را تصادفی در یک کافی شاپ دیدم و گپی زده و از
سیاست حرف زدیم. بعد از جدائی های اکثریت و اقلیت، فعال جناح اقلیت آن سازمان شد.
تا همین چند سال پیش، سفت و سخت با این جریان فعالیت می کرد. حرف تازه و بسیار
زیبائی، به نظر من، زد که من تا بحال از کسی از فدائیان که سابقه طولانی فعالیت با
این جریان داشته باشد را نشنیده بودم. پرسیدم که سازمان اقلیت هنوز هست؟ چکار می
کند؟ گفت: "کل جریان و سازمان فدائیان رسالتش همان سرنگونی رژیم شاه بود. بعد
از اینکه این رسالت به فرجام رسید، وجود آن هم دیگر لزوم خودش را از دست
داد!" هر دو توافق داشتیم که مجاهدین هم همینطور!
منصور حکمت چیز جالبی درباره جریان فدائی می گوید. می گوید
بعد از انقلاب مارکسیسم و بطور مشخص مارکسیسم انقلابی شروع به رشد کرد و توجه تمام
جریانات چپ را بخود جلب کرد. از سازمانهای مختلف اسم می برد که تأثیرش چطور بود.
می گوید تنها جریانی که گوشش را بسته و سرش را تو برف کرده بود، جریان فدائی بود
که انگار نه انگار از مارکسیسم ملی باید عبور کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر