۱۳۹۸ آذر ۱, جمعه

توده هایی که برای کوروش مدرسی ایجاد دردسر می کنند


توده های معترض در ایران، که از ۱۸ تیر ۷۸ وارد یک جنگ سرنوشت سازی با رژیم اسلامی شده اند، دست بردار نیستند. این جنبش، که منصور حکمت آن را "جنبش سرنگونی" نام نهاد، از آن زمان تا کنون به عناوین مختلفی به خیابان ریخته و رژیم را به چالش کشیده اند. این به چالش کشیده شدن یک رژیم هاری که دهها هزار اعدام سیاسی و صدها هزار اعدام و دست و پا قطع کردن و سنگسار در پرونده اش دارد، تنها مایه دردسر برای خامنه ای، شریعمتداری و قاسم سلیمانی نشده. کوروش مدرسی را هم دچار دردسر کرده است. ایشان که پا در یک کفش کرده بود برود با حجاریان یک حکومت مدنی موقت ایجاد کند، نتوانست حزب کمونیست کارگری را تقدیم حجاریان و کرباسچی بکند، از آن زمان دائم تئوری تولید می کند که نکنید! مگر نمی بینید که کارگر در میدان نیست؟! حزب و تشکل نیست؟! مگر نمی دانید "برای پیروز شدن باید قدرت پیروزی"!
کوروش مدرسی پلخانوف ایران نیست که پدر مارکسیسم روسیه بدانند. که کورنیلوف در برنامه اش بود او را بخاطر زحماتش بر علیه بلشویکها وزیر کابینه اش بکند. کوروش مدرسی فقط می تواند دو سه نفر مثل خودش را سرگرم کند. ما کوروش مدرسی را، که هنگام رفتن چند نفری را با خود همراه کرد، شکست دادیم و اکنون به قول یکی از دوستان، مثل آدمی که جلوی آینه نشسته و دائم با خودش حرف می زند. این سرنوشت سیاسی ای که او دچارش هست، دستپخت خودش بود. هیچ آدم شریفی نباید خودش را دچار یک چنین سرنوشتی بکند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر