۱۳۹۹ آذر ۱, شنبه

جامعه ای که صدها هزار "مجید شریف" دارد

ماه آذر، ماه سالگرد "قتلهای زنجیره ای" است. ویکی پدیا درباره "قتلهای زنجیره ای" نوشته است: "قتل‌های زنجیره‌ای، به کشتار برخی از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی، در داخل و خارج از ایران، گفته می‌شود که به گفتهٔ برخی از منابع، با فتوای برخی از روحانیون بلندپایه و به دست پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی) و قربانعلی دری نجف‌آبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) انجام شد." در کنار اسامی قربانیان شناخته شده تر این جنایت مثل داریوش و پروانه فروهر، جعفر پوینده و محمد مختاری، در فیسبوک با نام "مجید شریف" که او هم یکی دیگر از آن قربانیان بود، برخورد کردم. در یادداشتی درباره او نوشته بودند: "در روز ۲۸ آبان ۱۳۷۷، مجید شریف نویسنده و مترجم، با لباس گرم‌کن از منزل مادرش در یوسف‌آباد خارج شد و هرگز به خانه بازنگشت. نزدیکان او شش روز بعد جسدش را در پزشکی قانونی پیدا کردند. ... مهرداد عالیخانی از عاملان قتلهای سیاسی سال ۱۳۷۷ نحوه‌ی قتل مجید شریف را این‌گونه توضیح می‌دهد: «بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیاده‌رو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.» مجید شریف که از سال شصت‌ودو از ایران خارج شده  بود و به مدت دوازده‌سال در فرانسه زندگی کرد، در آبان هفتاد‌وچهار به ایران بازگشت و سه سال بعد به قتل رسید."



مجید شریف یکی از صدها هزار سربه نیست شده ای است که در دستان خونین شکنجه گران نماینده خدا روی زمین به قصد کاری از خانه بیرون رفتند و هرگز به آغوش مادران داغدیده برنگشتند. هر کدام از شکنجه گران وحشی در آن مملکت؛ خمینی، خامنه ای، رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد، روحانی؛ و هر کدام از اینها به نوبه خود شکنجه گران جزء خود را به جان آن جامعه انداختند که دنیا فقط انگشت به دهن مانده که این همه قساوت را چگونه می شود توجیه کرد؟!

۲ آذر ۱۳۹۹ (۲۲ نوامبر ۲۰۲۰)



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر