۱۳۹۹ آذر ۵, چهارشنبه

درباره نامه مهم کامران ساختمانگر؛ نباید واکنشی کار کرد!

نامه فعال کارگری کامران ساختمانگر، که به دنبال اذیت و آزار او و پرونده سازی برایش و احکام زندان به "بهانه" اتهام عضویت در  یک جریان سیاسی مخالف رژیم منتشر شد، نکات مهمی دارد که در نظر گرفتن آنها می تواند جنبش کارگری را گامهای بلندی به جلو براند. نقطه قوت نامه کامران فراخوان به یک اعتراض سازمان یافته به همه انسانهای آزادیخواه در سراسر جهان به حمایت از فعالین کارگری است، که بسیار حائز اهمیت است.

این یادداشت من خطاب به فعالین جنبش کارگری مثل کامران ساختمانگر است، که اکنون جامعه آنها را با صدای بلند به رهبری برای گذر از این وضعیت هولناک و اسفبار فرا می خواند.

فعالین جنبش کارگری و به یک معنا فعالین همه جنبش های اعتراضی نباید واکنشی فعالیت کنند. این مسئله را اگر بعنوان یک اصل بپذیریم، برای شرایط امروز ایران و تجارب چندین ساله احضار و اذیت و آزار فعالین جنبش های اعتراضی در ایران و مشخصا در کردستان، این موضوع هزار برابر بیشتر صدق می کند. فعالین جنبش کارگری اکنون این اصل را قبول کرده و به کار می برند که نمی شود در یک جامعه ای که رژیم آن برای سرکوب و کنترل جامعه سر هر کوچه و خیابانی ده نفر اجیر شده را گمارده که مواظب فعل و انفعالات جامعه باشند، در خفا کار کرد که کسی نداند آنها کی هستند و چکار دارند می کنند. اکنون جامعه ایران هزاران فعال کارگری و فعال جنبش های اعتراضی دارد که با اسم و رسم خود فعالیت می کنند و جامعه را بر علیه این همه ظلم و اجحاف سازمان می دهند.



نکته دیگر من درباره واکنشی کار کردن این است که همین فعالین کارگری، که اتفاقا در سنندج و دیگر شهرهای کردستان از آنها پر است، نباید منتظر بمانند که پاسداران جنایتکار اسلامی سراغشان بیایند تا بعد شروع کنیم به ایجاد نهاد و کمک خواستن از جامعه و دیگر فعالین اجتماعی. اگر سازمان دادن جامعه و جنبش کارگری برای افزایش دستمزد، برای متشکل شدن و غیره یک کار روزمره این فعالین است، آماده بودن برای مقابله با اذیت و آزار باید به همان اندازه اولویت داشته باشد. فعالین کارگری این اصل را باید به یک داده جامعه تبدیل کرده باشند که فعالیت برای بهبود زندگی و برای اعتراض به اجحافات بر علیه زنان، کارگران و کل جامعه یک حق است و دست درازی به آن باید با یک موج وسیع اعتراض روبرو شود. این را همچنین باید به فرهنگ جامعه تبدیل کرده باشیم که از حق و حقومان متشکل، به این معنا که در یک نهاد و سازمانی، دفاع کنیم و به دست درازی به آنها متشکل و متحدانه اعتراض کنیم.

نکته مهم دیگر که رژیم اسلامی آن را یک گناه نابخشودنی کرده و سالهاست با چنین "جرمی" فعالین جنبش های اعتراضی را اذیت و آزار می کند، عضویت در احزاب است. باید این را طلبکارانه رو به قضات و بازجویان اسلامی دائم بگوئیم که چرا عضویت در گروههای تروریستی مثل حزب الله، حوثی، حشد الشعبی، این و آن جریان آدمکش اسلامی آزاد است و میلیاردها تومان هزینه از قبل کار و زحمت کارگران به فعالیتهای این جانوران وحشی اسلامی اختصاص داده می شود، اما عضویت در احزاب کارگری جرم محسوب شود؟ چرا عضویت در سازمانها و محافل طرفدار همین رژیم اسلامی در همه کشورهای غربی آزاد و قانونی است، اما عضویت در یک حزب سیاسی جرم؟ چرا ایجاد تلویزیون برای طرفداری از چپاولگران اسلامی حاکم بر ایران آزاد و قانونی است، اما مصاحبه با تلویزیون های احزاب سیاسی و یا هر رادیو و تلویزیون دیگری جرم؟ کارگران نباید این را از رژیم بپذیرند و با سری بلند از حق عضویت در هر حزب و سازمانی و از حق فعالیت سیاسی خود، هر طوری که خود تشخیص می دهند، دفاع کنند.

۲۳ نوامبر ۲۰۲۰

ایسکرا ۱۰۶۱

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر