فعالین کارگری باید ویژهگیهائی داشته باشند که واقعا نادرند. باید روئینتن باشند؛ مثل سهراب که ضعفش فقط در چشمانش بود و آن را هم کمتر کسی میدانست. مثل آشیل که ضعف او هم فقط در پاشنه پایش بود و آن هم بر بسیاری پوشیده بود. ماکسیملین روبسپیر هم، که معرف حضورتان هست، روئینتن، اما از جنس دیگری بود. او را “the Incorruptible” هم لقب داده بودند. کسی که امکان نداشت فاسد بشود.
فعالین کارگری هم، بخصوص در ایران روئینتن
هستند؛ یا حداقل باید باشند. کسی که مثل اسانلو توزرد از آب در آمد، ابتدا به
موسوی توهم داشت و بعد سلطنت طلب شد نمیتواند فعال کارگری باشد. اسماعیل بخشی که
گفت "والاسلام" و خلع ید را جشن گرفت، نمیتواند فعال کارگری باشد. محمد
خنیفر هم که در نشست طرفداران رئیسی شرکت کرده، نمیتواند فعال کارگری باشد.
اسماعیل عبدی هم، که در روز کورش کبیر در آن تجمع حضور بر سر قبر کورش کبیر شرکت
کرده بود، نمیتواند فعال کارگری باشد. محمود صالحی که شلوار گل و گشاد کردی میپوشد
و اینجا و آنجا اشتباهاتی ازش سر میزند، نمیتواند فعال کارگری باشد. فعال کارگری
باید طرفدار شورا و مجمع عمومی باشد. فعال کارگری نمیتواند برای ایجاد تشکلش به
وزارت کار مراجعه کند. فعال کارگری باید به فکر خود و خانواده و کار و زندگی خود
نباشد. فعال کارگری نمیتواند مذهبی باشد. نمیتواند ناسیونالیست باشد. مذهب او
فعال کارگری بودن است. او هم کورش دارد؛ اما کورش او کبیر نیست، بخشنده است.
فعال کارگری نمیتواند فاسد بشود. فساد فقط برای
فعالین جنبشهای دیگر معنا میدهد.
فعال کارگری نمیتواند حبوبات هم بخورد؛ چرا که
حبوبات نفخ میآورند و فعال کارگری نمیتواند اینگونه ریسکها را بکند.
فعال کارگری فقط باید تو خانه اش پشت کامپیوتر
بنشیند، در فیسبوکش از دیگران بل و فول بگیرد.
۱ ژوئیه ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر