یکی از دوستان فیسبوکی من نوشتهای دراماتیک از
"دکتر عبدالرسول کشمیری" تحت عنوان "کارگران نابغه" روی
دیوارش گذاشته که توجه تعدادی، از جمله من را به خود جلب کرد. داستان از این قرار
است که ظاهرا وقتی ایشان دانشجو بوده، یکی از دوستانش که در رشته برق نابغه بوده
برای ادامه تحصیل به کانادا میرود. وی آنجا متوجه میشود که در رشتهای که ایشان
درس میخواند همه نابغهها یا پاکستانیاند، یا هندی، یا افغانی و یا بقول خودش از
همین کشورهای استعمارزده. چرا هیچ نابغهای از انگلیس، اسرائیل، کانادا و امثالهم
اینجا نیستند. بعد از کمی غور و تفحص و به اصطلاح تحقیق به این نتیجه میرسد که
نابغههای آنها میروند رشتههایی میخوانند که بتوانند سر کشورهای استعمارزده
کلاه بگذارند و چپاولشان کنند.
وقتی کمی به این تصویر و تفصیل فکر کردم، پیش
خودم گفتم که کدام آدم سادهلوحی قرار است این تصویر را بپذیرد؟! یعنی فقری که از
سر و کول مردم در آن کشورهای استعمارزده بالا میرود ربطی به زد و بند آن نابغهها
و امثال پهلوی و خامنهای ندارد؟! یعنی وجود کسانی مثل رئیسی، اسد، قذافی، مبارک،
خلخالی، ملک فهد، پاپا دوک و ببی دوک و فلان شیخ را میشود با کلاه گشادی که سر
نابغههای کشورهای استعمارزده میرود توضیح داد؟
چطور میشود رفاه نسبی در هلند، لوکزامبرگ،
اتریش، ایتالیا، نروژ، چک، استرالیا، نیوزلیند، دانمارک، سوئد، فنلاند، ایسلند و
امثالهم را با چپاولی که آمریکا و به فرض دکتر کشمیری کانادا هم راه انداختهاند،
توضیح داد؟ یعنی فقر در ایران و عراق و افغانستان را باید به پای کانادا و اسرائیل
نوشت؟! یعنی تروریسم طالبان و جمهوری اسلامی را باید به پای نابغههای کانادائی و
اسرائیلی نوشت که رفتهاند به جای برق، مدیریت و علوم انسانی خواندهاند؟!
کلاه گشادی که آقای کشمیری میخواهد سر ما
بگذارد سوراخهای زیادی دارد.
۲۳ ژوئن ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر