انتخابات ریاست جمهوری اسلامی دور سیزدهم با همه انتخابات تاکنونی این رژیم متفاوت بود. اگر مردم در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، با رفراندوم "جمهوری اسلامی: آری یا نه؟" به نه به رژیم شاه رأی دادند، در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به نه به جمهوری اسلامی رأی دادند. من این اشتباه را نمیکنم که بگویم در آن رفراندوم (۱۳۵۸) به آری به جمهوری اسلامی رأی دادند؛ چرا که خود سئوال طوری طرح شده بود که نه به جمهوری اسلامی، آری به رژیمی که چند هفته قبلش با یک انقلاب میلیونی سرنگون شده بود و کسی حاضر نبود به برگشت آن رأی مثبت بدهد تعبیر میشد! جمهوری اسلامی انقلاب تودههای عاصی از وضعیت غیرقابل تحمل دوران شاه را در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شکست داد و برای یک دورهای خودش را به مردم تحمیل کرد. رژیمی که به هیچ عنوان و به هیچ شیوهای با زندگی، آمال، مطالبات و فرهنگ تودههای این کشور خوانانی نداشته است.
اگر همه رئیس جمهورهای این رژیم، قاتل مردم و
دستشان تا آرنج در خون تودههای مردم این کشور بوده است، این آخری خود بلاواسطه
قاتل است و سردسته کسانی است که رسما هزاران زندانی سیاسی را به پای چوبههای دار
بردند. و انصافا باید گفت که نه تنها کسی از سران رژیم قصد قایم کردن این جنبه از
پرونده این جانی را نداشته، بلکه رسما در رسانههایشان از آن مقطع از زندگی این
قاتل بعنوان "نقطه مثبت" برایش یاد کردند و آن را برجسته کردند که جامعه
بداند!
جمهوری اسلامی نه!
انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نه به جمهوری اسلامی
بود. اینکه جمهوری اسلامی بتواند یک، دو، سه و یا ده سال دیگر با قتل و جنایت و به
کمک پوتین به عمر ننگینش ادامه بدهد، چیزی از این حکم تودهها که این رژیم را نمیخواهند،
کم نمیکند. حکم رفتن این رژیم را دادهاند. عرصه را بر آن تنگ کردهاند. هیچکس از
جیرهخواران این رژیم هیچگونه احساس امنیتی نخواهد کرد. هیچ آدم شرافتمندی در این
کشور به این امید که با وجود این رژیم بهبودی در وضعیت زندگیاش ایجاد خواهد کرد، متوهم
نیست.
از این به بعد کار چپ جامعه که میخواهد زندگی شایسته
انسان امروزی را به این جامعه برگرداند، باید سازمان دادن همین تودههایی باشد که
رژیم را شکست دادهاند. ما باید بتوانیم به یک قدرت دوگانهای که توان یکسره کردن
کار این رژیم را داشته باشد، دامن بزنیم. باید در همه عرصههای زندگی رژیم را دور
بزنیم. و این نه یک توهم است؛ برای اینکه در عالم واقع رژیمی که کوچکترین توجه و
اهمیتی به زندگی انسانهای این جامعه میکند، وجود خارجی ندارد. آنچه که اکنون در
قدرت است، فقط به فکر سرکوب است. باید با همین قدرت دوگانه نشان داد که جامعه توان
سازمان دادن خود و دور زدن جمهوری اسلامی را دارد. راه دیگر و میانبری وجود ندارد!
۲۰ ژوئن ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر