۱۴۰۴ تیر ۲۱, شنبه

نه به خط اطلاعاتی، آری به آزادی بی‌قید و شرط بیان

نوشته‌ی اخیر اسد گلچینی در نقد اطلاعیه حزب کمونیست کارگری درباره دفاع از آزادی بیان شبکه ایران اینترنشنال، در ظاهر ردای چپ‌گرایانه به تن کرده و از "استقلال رسانه" و نقد "وابستگی به دولت‌ها" می‌گوید؛ اما در محتوا، چیز زیادی نیست جز نسخه نرمال‌شده همان گفتمان امنیتی جمهوری اسلامی که با برچسب "افشای رسانه‌های وابسته" دنبال ساکت‌کردن صداهای مخالف است.

بیانیه‌ی ۴۵۰ نفره‌ای که خواهان تحریم و حذف ایران اینترنشنال شده (با فرض اینکه همه امضاها واقعی باشند)، درست در شرایطی منتشر شده که دستگاه ترور جمهوری اسلامی برای حذف فیزیکی مجریان این شبکه در خارج از کشور برنامه‌ریزی کرده بود. حالا وسط این بساط، هر موضعی که، دانسته یا نادانسته، این فضای رعب‌ و حذف را مشروع جلوه دهد، عملا شده شریک جرم وزارت اطلاعات. دفاع از آزادی بیان یعنی دفاع از حقِ نفس کشیدن حتی برای آن‌هایی که نظراتشان روی اعصاب ماست. یعنی حمایت از رسانه‌ای که شاید بوی دلار سعودی بدهد، اما اگر قرار باشد به همین بهانه حذف شود، فردا نوبت همه صداهای "نامستقل" دیگر می‌رسد؛ از رادیو زمانه گرفته تا تلویزیون من و تو و حتی کانال تلگرام "سند و مدرک از درون نظام"!

بله، اگر ایران اینترنشنال وابسته است، خب نقدش کنید. با سند، با استدلال، با گفت‌وگوی علنی. نه با فراخوان تحریم و حذف و سانسور. نه با در خطر انداختن جان و زندگی وابستگان کارمندان آن. این کار نه چپ بودن می‌خواهد، نه جسارت. فقط کافیست چند صفحه از دفترچه دستورالعمل وزارت اطلاعات را حفظ باشید.

طنز ماجرا آنجاست که دوستانی که با دست‌های لرزان از "رسانه‌های وابسته" شکایت می‌کنند، خودشان صبح تا شب در فیسبوک، توییتر، یوتیوب و تلگرام، شیرجه زده‌اند. همان ابزارهای "امپریالیستی" که جمهوری اسلامی فیلترشان کرده و مردم داخل کشور با هزار وی‌پی‌ان، نیم‌سوز و فیلترشکن چینی دارند به آن‌ها وصل می‌شوند تا صدای دیگری را بشنوند. اگر معیار آزادی بیان، استقلال مالی و سیاسی محض باشد، دیگر چیزی از جهان رسانه باقی نمی‌ماند جز صداوسیما، آن هم به شرطی که بتوان آن را رسانه نامید!

مشکل اصلی نوشته‌ی گلچینی، نه نقد به رسانه‌ها، بلکه کلافگی سیاسی است. گیجی در تشخیص صفبندی میان یک رژیم خونریز و جامعه‌ای که لبریز از خشم و سرکوب است. دفاع از رسانه‌ای که تهدید به ترور شده، دفاع از آزادی است. حمله به آن، از زبان کسی که خود را "کمونیست" می‌داند، فقط یک کارکرد دارد: آب ریختن به آسیاب مأموران امنیتی.

واقعا اسد گلچینی لازم نیست برود کنار شمس‌الواعظین عکس یادگاری بگیرد که بگوید با حزب کمونیست کارگری اختلاف دارد. همان پست فیسبوکی کفایت می‌کند برای فرستادنش به ته چاه بی‌پرنسیپی. بیایید رسانه‌ها را نقد کنیم، اما با شرافت و سند. بیایید چپ باشیم، نه شاگرد روزنامه‌ی کیهان.

۱۲ ژوئیه ۲۰۲۵



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر