مینا احدی امروز
در صفحه فیسبوکش، و همچنین در کامنتی که زیر نوشته من گذاشته است، چند نکته را
مطرح کرده که لازم میدانم روشن به آنها پاسخ بدهم.
نخست لازم میدانم
تأکید کنم که یکی از کامنتهایی که زیر نوشته من آمده بود و در آن، مینا احدی در
کنار جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، نظر من نیست و من هیچ مسئولیتی در قبال نوشته
دیگران ندارم. من چنین مقایسهای را نه درست میدانم و نه میپسندم. چنین کامنتهایی
فضا را مسموم می کند و جائی برای بحث سالم نمی گذارد. من صمیمانه از ایشان می
خواهم که خودش بیاید آن کامنت را پاک کند! مینا احدی سالها علیه جمهوری اسلامی
فعالیت و مبارزه کرده است. اگر خود من ارزیابی دیگری داشتم، بیهیچ ملاحظهای آن
را بیان میکردم؛ نه از ابراز عقایدم خوفی دارم و نه ضرورتی برای پنهان کردن چیزی
میبینم.
اما درباره
موضوع اصلی: نوشته من و یکی دو کامنتی که در پاسخ به دوستان گذاشتهام، برخلاف
برداشت مینا احدی، این نبود که "چرا حزب را مطرح نکردید". نکته من این
بود که وقتی کسی در مورد "جدی بودن احزاب اپوزیسیون درباره مبارزه با حکم
اعدام" پرسشی طرح میکند، به همان اندازه لازم است خود نیز به این پرسش پاسخ
بدهد؛ وگرنه تکرار همان پرسش برنامه "پرگار" خواهد بود. اکنون مبارزه بر
علیه احکام قرون وسطائی اعدام، بسیار فراتر از احزاب و فعالین منفردی تبدیل است و
به یک جنبش اجتماعی وسیعی تبدیل شده است. بحث من در مورد برخورد مشخص مینا احدی و
بی جواب گذاشتن سئوالی که هسته اصلی سیاسی بحثش بود، می باشد. خوشبختانه مینا احدی
در ویدیو کلیپ بعدی که منتشر کرده است، به نوعی اشکال مورد انتقاد من را برطرف
کرده است و از این بابت باید هم خوشحال بود و هم من، از ایشان تشکر می کنم.
مینا احدی در
دوران عضویتش در حزب کمونیست کارگری، نقش بسیار فعالی در مبارزه با احکام اعدام و
سنگسار داشت و هیچکس منکر این تلاشها نیست. اما همانطور که در نوشته و کامنتهایم
اشاره کردهام، این فعالیتها بر دوش شبکهای از فعالان حزبی انجام میشد؛ شبکهای
که بخش وسیعی از آن هنوز هم در حزب حضور دارد. این نکته، انتقاد یا یادآوری است -
نه تخطئه. به جای آنکه مینا احدی کامنت نامناسبِ فرد دیگری را به بحث بر علیه من
تبدیل کند، بهتر است به اصل این نکته پاسخ بدهد.
طبیعی است که هر
فعالیت گسترده و پرقدرت علیه جمهوری اسلامی نیازمند شبکهای از فعالان، امکانات
لجستیکی و سازمانیافتگی سیاسی است. در مورد فعالیتهای آن دوره مینا احدی، این
شبکه و امکانات به روشنی از بستر حزب کمونیست کارگری و فعالان آن فراهم شده بود.
بنابراین وقتی مینا احدی از دستاوردهای گذشته سخن میگوید، انتظار اینکه یادآوری
شود این دستاوردها محصول یک کار جمعی، سازمانیافته و متکی به یک شبکه حزبی بود،
نه تنها غیرمنطقی نیست بلکه بخشی از انصاف سیاسی و تاریخی است.
امیدوارم این
توضیح، فضا را به سمت گفتوگویی روشنتر، صمیمانهتر و کمتنشتر ببرد. هدف من نقد
سیاسی صریح است، نه بیاعتبار کردن تلاشهای فردی هیچکس.
ناصر اصغری
۵ دسامبر ۲۰۲۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر