یکی
از اعضای حزب کمونیست ایران بخشی از مصاحبه ابراهیم علیزاده، دبیر اول کومه له را
از کتاب "خهبات بهرهو سهرکهوتن" نقل قول کرده است. این بخش از
مصاحبه با علیزاده چنین است: "منصور حکمت جایگاه و نفوذ قابل تاثیری در حزب
کمونیست ایران داشت. بر اساس مدارکی که موجود میباشد در آخرین انتخاباتی که برای
انتخاب دفتر سیاسی این حزب صورت گرفته است، منصور حکمت بیشترین رای (به دست آورد)،
شما و کاک عبدالله مهتدی نفر پنجم و ششم بودید. با وجود اینکه منصور حکمت تا این
حد تأثیرگذار و توانا بود چرا او حزب کمونیست را ترک کرد، و بعدتر نیز ۲۰ نفر از
اعضای کمیته مرکزی این حزب را با خود از این حزب برد؟ چرا منصور حکمت که این همه
امکانات و توانایی را از لحاظ فکری، ایدئولوژیک و نیروهای انسانی داشت از حزب کمونیست
ایران انشعاب کرد، چرا او شما را که در اقلیت بودید اخراج نکرد؟
ابراهیم
علیزاده: او میخواست که از تمام سنتها و پیشینه حزب کمونیست ایران فاصله بگیرد.
... حزب کمونیست ایران برای او مثل یک جریان دست و پاگیر شده بود. قسمت اعظم حزب
کمونیست ایران را کومهله تشکیل داده بود و کومهله در کوردستان کلی مسئولیت داشت.
او میخواست شانه از زیر بار این مسئولیتها خالی کند و به گفته خودش کومهله را
بسپارد به صاحبان واقعی خودش. به خاطر دارم که در آخرین پلنوم کمیته مرکزی حزب
کمونیست ایران قبل از انشعاب، منصور حکمت از ما خواست که باید به صورت رسمی قول دهیم
که امنیت نیروهایش را در کمپهای کومهله در جنوب کوردستان تامین کنیم. که من با
صراحت این قول را بهش دادم که امنیت نیروهایش را تامین کنیم و با بهترین شیوه ما این
کار را انجام دادیم و تا زمانی که در کمپهای کومهله بودند امنیت آنها را تامین
کردیم. اما در همان پلنوم یکی از اعضای کمیته مرکزی که به خط فکر منصور حکمت گرایش
داشت با حالتی نیمه عصبی گفت من نمیدانم منطق این حرف منصور حکمت چیست؟ ما در
کوردستان در همین کمپها اکثریت هستیم، تمام امکانات مادی تشکیلات در اختیار ماست،
چرا باید از فلانی درخواست کنیم که به مال قول بدهد که امنیت نیروهایمان را تامین
کند. منصور حکمت در جواب گفت: اینجا بحث اکثریت و اقلیت نیست، مسئله این است که به
طور واقعی کومهله مال ما نیست و کومهله با ما نیست.
ابراهیم
علیزاده: منظورم از بازگو کردن این خاطرات که احتمالا جملات آن را دقیق یادم نباشد
این است که به طور واقعی او میخواست خودش را از مسئولیتی که کومهله داشت دور
کند. او همیشه از این نگران بود که اگر احیانا کومهله در آینده شکست بخورد، مسئولیت
آن را گردن او میاندازند. میگفت کومهله را تحویل صاحبان واقعی خودش میدهیم،
بگذار هر کاری دلشان میخواهد باهاش بکنند و به هر سو که میخواهند آن را ببرند.
من میروم و حزب خودم را بر اساس خط فکری تازه دوباره از اول بنیاد مینهم."
در
مورد این نقل قول نسبتا طولانی میخواهم چند نکته را که بارها درباره آنها بحث شده
است، یادآوری کنم. اینکه منصور حکمت و رفقای همنظرش در حزب کمونیست ایران و کومهله
اکثریت بودند و جناح ناسیونالیسم کرد در رأی گیریها همیشه در اقلیت بود، چیزی نیست
که گویا واقعیتش را باید از زبان ابراهیم علیزاده بشنویم. اسناد آن علنی هستند. وقتی
که منصور حکمت، با این واقعیت که قطعنامههای ایشان و جهتگیریای که او پیشنهاد میکرد
و جلو میگذاشت رأی میآورد، میگوید صاحبان اصلی کومهله ابراهیم علیزاده و عمر
ایلخانیزاده هستند، دارد از یک واقعیتی حرف میزند که او را مجبور کرد حزب
کمونیست ایران و کومهله را برای همان "صاحبان اصلی" بجا بگذارد و برود حزب
دیگری درست کند. گرچه قطعنامهها و به اصطلاح جهتگیریهای کومهله ظاهرا روی خط
منصور حکمت و رفقای همنظر او بودند، اما فعالیت عملی این جریان همیشه روی خط و
جهتگیریهای "صاحبان اصلی" بود. این دیگر از اسراری نیست که من اینجا
علنی میکنم. خود منصور حکمت بارها و بارها در همان دورهای در رهبری حزب کمونیست
ایران و کومهله بود اعلام کرد.
وقتی
که ابراهیم علیزاده میگوید: "منصور حکمت همیشه از این نگران بود که اگر احیانا
کومهله در آینده شکست بخورد، مسئولیت آن را گردن او میاندازند." واقعیتی
است که امیدوارم دوستان امروز کومهله از "شکست کومهله" انحلال و از
بین رفتن فیزیکی آن را درک نکرده باشند. دنیای سیاست به این صورت کار نمیکند. یک
جریان سیاسی میتواند ماهیت سیاسی اش طوری تغییر کرده باشد که به زحمت بشود از
دیروزش تشخیص داد، اما همچنان به موجودیت سیاسیاش ادامه بدهد. از نظر من خطوطی را
که امروز همه سازمان و احزاب "کومهله" بر مبنای آنها فعالیت سیاسی میکنند
با خط کومهله سالهای دهه ۶۰ شمسی صد و هشتاد درجه متفاوت است و این از نظر من یک
شکست سیاسی کامل است. مسئولیت این وضعیت هم بر عهده افرادی مثل ابراهیم علیزاده و
عمر ایلخانیزاده است.
ابراهیم
علیزاده و رفقایش میتوانند هر کاری را که میخواهند با تشکیلات امروز کومهله و
حزب کمونیست ایران بکنند و به هر سو که دلشان می خواهد ببرند. متنها این به این
معنا نیست که بخواهند یک سیاست ناسیونالیستی و مماشات جویانه را به نام سنت کمونیستی
کومهله قدیم به خورد جامعه کردستان بدهند که گویا این کومهله همان کومهله است.
این دیگر کاری است که به همه کمونیستها مربوط است که سنت و سیاستهای جدید کومه له
را نقد کنند و در معرض دید جامعه قرار بدهند.
۱۴
اکتبر ۲۰۱۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر