وقتی که یادداشت "ناسیونالیسم: لحظه ای برای
تعمق" را می نوشتم، متن سخنرانی ابراهیم علیزاده در کنگره ملی کردستان KNK را ندیده بودم. وقتی که می نوشتم: "از یاد نمیبرم
که یکی از همسایههای کردزبانم هنگام هجوم ارتش صدام حسین در اوایل دهه ۹۰ قرن
گذشته به مناطق کردنشین عراق و آوارگی میلیونها نفر، شادی میکرد که "این برای
مسئله کرد خوب است"!" منظورم ابراهیم علیزاده نبود، چرا که از متن
سخنرانی ایشان اطلاعی نداشتم. به این بخش از سخنان ایشان توجه کنید: "به هر
حال من میخواهم روی این تأکید کنم که بنظر من وضعیت تا آنجا که دیده میشود به
ضرر روژآوا نیست. این مارش جهانی که برای پشتیبانی از روژآوا در جریان است حتما
تأثیرات خودش را خواهد داشت. بدون شک سیاستمداران در کشورهای اروپایی و آمریکایی این
مارش جهانی را در نظر خواهند گرفت چون فردا روز آنها به رأی این مردم احتیاج
دارند، و در صورت سکوت این مردم به آنها رأی نخواهند داد، پس ناچار هستند که در
مقابل این جنایات که صورت میگیرد واکنش نشان دهند."
اینکه شاید سیاستمداران اروپائی به اعتراضات خیابانی در
کشورهای اروپائی واکنش نشان دهند یک چیز و اینکه وضعیتی که مشاهده میشود به ضرر
روژآوا نیست، چیز متفاوت دیگری است. آنچه که در کردستان سوریه (روژآوا) مشاهده میشود،
سلاخی کودکان و سالخوردگانی است که قلب تودههای میلیونی از مردم جهان را به درد
آورده است. مارش جهانی برای پشتیبانی از روژآوا، آنطور که ناسیونالیسم کرد و از
جمله ابراهیم علیزاده ادعا می کنند، برای به پیش بردن اهداف ناسیونالیسم کرد نیست.
برای جلوگیری از کشت و کشتار مردمی است که مثل توپ فوتبالی است بین سیاستهای ترکیه،
اسد، جمهوری اسلامی، عربستان، آمریکا، روسیه، پ ک ک، داعش و انواع و اقسام احزاب
ناسیونالیست دیگر کرد که به همدیگر پاس می دهند. واضح است که ناسیونالیسم کرد، در
هر تشکیلات و حزبی که باشد، می خواهد از این وضعیت استفاده خودش را بکند. اما زمانی
که آبها از آسیاب خوابید، زمانی که مردم فرصت کردند اشکهایشان را بر مزار قربانیان
این سلاخی پاک کنند، به اهداف دو کمپ ناسیونالیسم درگیر در این درگیریها فکر
خواهند کرد و تنفرشان را به انحاء مختفلی از اظهارات سخیف آنها ابراز خواهند کرد.
۱۹ اکتبر ۲۰۱۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر