قاعده نامه نگاری اصولا اینگونه است که شما نامه
ای را که قرار است به اطلاع کسی برسانید، اول به خود ایشان می فرستی. اما من
متأسفانه آدرسی از سه نفری که این نامه سرگشاده را خطاب به آنها می نویسم ندارم و
چهارمی هم به بزرگواری خودش من را ببخشد.
رفقا! من در این مدتی که کار سیاسی کرده ام، با
اظهارنظراتی که اینجا و آنجا کرده ام، باعث فحش و ناسزاگوئی از جانب بعضی به شما
شده ام. دو نفر از شما شاید از این رفتارها متعجب شوید؛ اما این متأسفانه فرهنگ
محیطی است که بسیاری از مخاطبان من را پرورش داده است. در آن محیط اگر بخواهند به
کسی فحشی بدهند، به مادر و یا خواهر ایشان فحش می دهند. در موارد نادری هم به
پدرشان فحشهای نه چندان رکیک نسبت به فحش هایی که نصیب مادر و خواهر می شوند، داده
می شود. دلیلش هم این است که در آن محیط آخوند جماعت برای قرنها برو و بیائی
داشته و این را فرهنگ بسیاری کرده است که زن را تحقیر کنید؛ خشمتان نسبت به دیگران
را بر سر زنان خانواده و کوچه و خیابان نزدیک آدرس او خالی کنید، و الا آخر. نمونه
دیگر اینکه چندی پیش مادر یکی از دوستان که درباره اسلام اظهارنظر می کند، از طریق
برادرش خواسته بود به ایشان پیغامی بفرست که اینگونه مطالب باعث می شود که مردم به
شما فحش بدهند. او هم گفته بود ماما به او فحش نمی دهند، به تو و خواهرمان فحش می
دهند! بهررو خواستم که تصویر و درکی از چرائی این موضوع عجیب داسته باشید.
از این مقدمه که بگذریم، خواستم از شما بخاطر
اینکه اینقدر از طرف مخالفین و دشمنان شخص من! نه شما چهار نفر: کارل مارکس،
ولادیمیر ایلیچ لنین، نادر (منصور حکمت) و یا حمید تقوائی، بلکه بخاطر کارهایی که
من کرده ام، شما و مادر و خواهرهایتان این همه فحش خورده اند، معذرت می خواهم. من
البته احساس نمی کنم که کار خارج از قاعده ای کرده باشم. هر جا که درباره سرمایه
داری و مذهب و ارتجاع، و جهنمی که برای این جامعه به ارمغان آورده است با دریافتم
از نوشته های شما، رفیق کارل، اظهار نظری کرده و چیزی نوشته ام، تعدادی از مخاطبین
من کلی فحش نثار شما و خانمهای خانواده شما کرده اند. یا هر جائی که از انقلاب
اکتبر و انقلاب علی العموم حرف زده و دفاع کرده ام تعدادی از مخاطبینم، که بعضا
قسم خورده اند خیلی کارل را هم دوست دارند، به خواهر و مادر من و شما، رفیق ایلیچ،
فحش داده و نفرین کرده اند. تعداد کسانی که امروز با هر اظهارنظرم درباره تحزب به
رفیق نادر و اعضای مونث خانواده او فحش و بد و بیراه میگویند حتی بیشتر از رفقا
مارکس و لنین است. بعضا وقتی که جائی از تحزب دفاع کرده ام و با مهارتی که فکر می
کردم عالی است و در خیال خود فکر کرده ام توانسته ام هیچ ردی از اینکه من جائی از
شما نادر عزیز الهام گرفته ام، بدون دادن کوچکترین آدرسی! کسانی آمده اند و هر چه
که خواسته اند به شما فحش داده اند. من واقعا معذرت می خواهم، اما خالصانه بر این
عقیده هستم که شما از اینکه من از تحزب دفاع می کنم، هر کجا هم که باشید خوشحال
هستید.
در مورد رفیق حمید تقوائی، دایره دشمنان حتی گشادتر
و تعدادشان بیشتر شده است. هر جائی دفاعی از حزب کمونیست کارگری کرده ام، هر جائی
از رهائی کارگران، زنان و انقلاب در ایران حرف زده ام، علاوه بر دشمنان کارل،
ولادیمیر و نادر، دشمنان حزب کمونیست کارگری هم نه به من، بلکه به حمید تقوائی فحش
داده اند. در فیسبوک هم از شما معذرت خواستم که اینگونه رفتارهای اینجانب باعث بد
و بیراه گفتن به شما شده است، اما دیدم که شما هنوز آن را روئیت نکرده و خواستم که
از طریق این نامه شرگشاده، عذرخواهی ام را به اطلاع شما برسانم.
الان که این نامه را نوشتم و توضیح دادم چرا
بخاطر اعمال و اظهارنظرهای اینجانب به شما و کس و کارتان فحش می دهند، یقین دارم
که من را خواهید بخشید؛ برای اینکه من فقط از باورها و کارهایی که شما می خواستید
انجام دهید، دفاع کرده ام.
من به این کارها ادامه خواهم داد و یقین دارم که
من و شما و اعضای مونث خانواده های ما فحش خواهند خورد و امیدوارم که آن اعضای
مهربان خانواده هایمان هم من را به بزرگواری خودشان ببخشند!
۲ مارس ۲۰۲۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر