سالها پیش که پسرم به دنیا آمده بود، پیش دکتر خانوادگی ام رفته بودم؛ از پسرم پرسید و گفت روزی چند بار بهش می گی "دوستت دارم"!
سال نو است و
دیدارها را تازه می کنیم. آرزوی خوبیها داریم برای دوستان و آشنایانمان و دیگر
آدمها خوب! آدمهایی را که دوستشان داریم، همسرمان، فرزندانمان، پدر و مادرمان،
دیگر اعضای خانواده و همه آدمهای خوب را باید روزی، حداقل پیش خودمان، بهشان
بگوییم که دوستت دارم! دوستتان دارم! این پیام سال نو من است.
چه حقیقتی در
"خارجه نشین" نهفته است؟
زمانی با پرتاب ترمینولوژی "خارجه
نشین" به طرف فراریان از دست رژیم اسلامی اذیت می شدم. بعدا کمی در آن تعمق
کردم و به آنهایی که به ما می گویند "خارجه نشین" هم فکر کردم. "خارج"
از یک جهت اکنون برای مردم ایران رهائی از اسارت را تداعی می کند. آن کس که دستش به
خارج رسیده، از اسارت در قید و بندهای رژیم اسلامی، از زندگی تباه شده زیر چکمه
های پاسدارن جهل، از یک زندان بزرگی که به نظر نمی آید فرار از آن خیلی ساده باشد،
رها شده است. آدمهای زیادی دار و ندارشان، کس و کارشان را ول می کنند، دست به هر
ریسکی می زنند که پایشان به "خارج" برسد.
من هم یکی از آن "خارجه نشین"ها هستم.
در این سر سال و سر شروع تازه، شروع قرنی تازه، برای همه آنهایی که احساس می کنند
در ایران در تله ای گیر کرده اند، دلم گرفته است. من در این خارج هر ماه سر موقع
دستمزدم را دریافت می کنم، گرچه از میزان آن راضی نیستم. اکنون سر سال با خیالی
راحت مغازه رفته و سفره هفت سین ام را تزئین کرده ام. با خیالی راحت هرچه دلم
خواست آجیل، شیرینی، میوه و ... خریده ام. این بدیهیات را از مردم ایران دریغ کرده
اند. مریض که می شوم با خیالی راحت دکتر می روم و بدون ترس و دلهره از هزینه بیمارستان
و دوا و دکتر، به طور احسن و با تمام امکانات امروزی مداوا می شوم. این هم از آن
بدیهیات دنیا امروزی است که از مردم ایران دریغ شده است.
من فکر می کنم که یک حقیقت پایه ای تری در حالت
عصبی کسی که به طرف مقابل می گوید "خارجه نشین" وجود دارد و آن اینکه
بعضی از آن "خارجه نشین"ها اصلا آدمهایی را که در آن زندان اسیرند، درک
نمی کنند! این را باید بعدا، اگر فرصت شد، باز کنم.
فکر کنم که بخش آخر این یادداشت هم به سال نو
ربط داشت. سال نو همگی مبارک!
۲۰ مارس ۲۰۲۱
آخرین روز ۱۳۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر