انقلاب مصر كه
بدون وجود یك حزب كمونیستی رادیكال و كارگری و بدون تشكلهای مستقل و رادیكال
كارگری شروع شد در فاز اول به سرنگونی شخص حسنی مبارك محدود شد و قدرت همچنان در
دست دوستان دور و نزدیك او، چه در ارتش و چه در دادگاهها و زندان و مدارس و غیره
باقی ماند. قریب به اتفاق وزرا از افراد نزدیك به حسنی مبارك و حزب ان دی پی او
هستند. ارتش همچنان حكومت میكند و ظاهرا قوانین سركوبگرانه آهنینی مثل قوانین
دوره حسنی مبارك را وضع كردهاند. اما دخالت و تحرک جدی طبقه کارگر در جریان
انقلاب و ایستادگی کارگران بر سر مطالباتشان انقلاب را دارد وارد فاز جدیدی میكند
و بنظر میرسد که اوضاع به سمت دیگر و امیدوار كنندهای در حال سیر است.
تا قبل از ٢٥
ژانویه ٢٠١١ كه تاریخ رسمی پیروزی انقلاب مصر بر حسنی مبارك است؛ جنبش كارگری مصر
فقط دارای ٣ تشكل مستقل كارگری بود. الاهرام اما در مطلبی در روز ١٨ سپتامبر
درباره اعتصاب معلمان در روز بازگشائی مدارس، تعداد تشكلهای مستقل كارگری را
حدودا ١٥٠ عدد عنوان كرده است. از ٣ تا ١٥٠ صرفا یك آمار خشك و خالی نیست؛ جنبش
كارگری مصر در عین حالی كه دولت عصام شرف، نخست وزیر مصر را در یك مخمصه و بن بستی
قرار داده است، دارد گامهای بلندتری برمیدارد و اکنون از آن مملكت زمزمه اعتصاب
عمومی هم به گوش میرسد!
در تاریخ ١٨
سپتامبر كه به اخبار اعتراضات كارگری در مصر نگاهی انداختم، چندین اعتراض مهم
كارگری توجهم را بخود جلب كردند. اعتصاب سراسری معلمان كه از سال ١٩٥١، اکنون برای
اولین بار منجر به تعطیلی مدارس میشد. اعتصاب اساتید دانشگاهها، اعتصاب كارگران
حمل و نقل عمومی كه باعث اختلال جدی در سوخت و ساز روزمره در آن كشور شده است؛
اعتصاب كارگران پست مصر، اعتصاب كارگران نفت شركت مصر اللصیانه، اعتصاب كارگران
شركت عظیم لوازم خانگی ایدیال (Ideal) و اعتصاب
كارگران «شركت نساجی مصر»، بزرگترین نساجی مصر با ٢٢ هزار كارگر در شهر المحله
الكبری، كه در اوایل سپتامبر اعتراضی را شروع كردند و تنها با به توافق رسیدن با
وزیر نیروی انسانی به اعتصابشان پایان دادند اما احتمال بازگشت به اعتصاب در این
مركز را همچنان بالای سر مدیریت و دولت نگه داشته است.
منابع نه چندان
دلسوز به جنبش كارگری گفتهاند كه مصر در ماه اوت شاهد ٦٥ اعتصاب مهم كارگری بود.
همین منابع گفتهاند كه این رقم نسبت به ماههای قبل كمتر شده است؛ اما الاهرام مینویسد
كه با دور گرفتن اعتراضات كارگری، به نظر نمیآید كه حال و هوای اعتراض در جنبش كارگری
به این زودی فروكش كند. هماهنگی بین كارگران مراكز مختلف و تشكلهای آنها و همچنین
متجانس بودن مطالباتشان، ایده فراخوان اعتصاب عمومی را روی میز فعالین كارگری
گذاشته است. علی فتوح، رئیس هیأت مدیره اتحادیه كارگران حمل و نقل عمومی، كه
كارگران عضو این اتحادیه هم اكنون در اعتصاب هستند و خود او یكی از فعالین سرشناس
جنبش كارگری است، میگوید فعلا اعتصاب عمومی در دستور نیست، اما توسل به آن از روی
میز هیچكدام از ما هم برداشته نشده است.
اعتصاب معلمان
هفته گذشته دهها
هزار تن از معلمان مصر در مقابل دفاتر كابینه در مركز شهر قاهره دست به تجمع
اعتراضی زدند و به دولت تا شنبه ١٧ سپتامبر مهلت دادند كه اگر به مطالباتشان رسیدگی
نشود، بعد از آن مهلت دست به یك اعتصاب نامحدود خواهند زد. روز ١٧ سپتامبر آمد و
مطالباتشان جامه عمل نپوشید. مدارس در سراسر مصر به تعطیلی كشانده شدند. مصر حدودا
یك میلیون معلم دارد. اتحادیه تازه تأسیس معلمان مصر كه این اعتصاب را سازمان و
فراخوانده است، چندین هفته در تدارك این اعتصاب بود. مطالبات عمده این معلمان،
اخراج وزیر امور داخلی، افزایش حداقل دستمزد معلمان از ٩٠٠ پوند مصر به ١٢٠٠ پوند
و عملی كردن وعدههایی كه در تابستان گذشته به كارگران برای وعده افزایش دستمزد
داده شده بود.
منابع مستقل
گزارشهای وزارت آموزش و پرورش را در باره درصد معلمانی كه در اعتصاب شركت كردهاند
را ناموثق اعلام كردهاند و از رقم بسیار بالاتری گزارش دادهاند. وزارت آموزش و
پرورش گفته است كه كمتر از یك درصد از معلمان از حاضر شدن بر سر كار خودداری كردهاند،
در حالیكه رقم غیردولتی از چیزی حدود ٦٧ درصد گزارش داده است. عصام شرف و احمد
جمال الدین موسی، وزیر آموزش و پرورش، به بهانه «وضعیت بحرانی اقتصاد»، به مطالبات
معلمان جواب رد دادهاند. سعی كردهاند با پروپاگاندهای ناسیونالیستی علیه معلمان،
از جمله «تقدم دانستن منافع صنفی بر منافع ملی» افكار عمومی را بر علیه آنها
بشوراند. اما از آنجا كه گویندگان این جملات خود منفورند، و همه میدانند كه
«اقتصاد» یعنی حسابهای بانكی افسانهای آنها، كسی رتوریكهای آنها را جدی نمیگیرد.
دارند راجع به بكار گرفتن قانون ضد اعتصاب «اضطراری» كه یكی دو ماه بعد از پیروزی
فاز اول انقلاب سرهمبندی كردند، میاندیشند و یك و دو میكنند. اما هم تحلیلگران سیاسی
و هم فعالین اجتماعی و سیاسی بر این باورند كه توسل به شیوههای سركوبگرانه یادگاری
دوران حسنی مبارك، فقط آتش انقلاب و اعتصابات كارگری را شعله ورتر خواهد ساخت.
با اعتصاب
معلمان موقعیت جنبش كارگری وارد یك فاز دیگری شده است. دولت و افراد و مدیای نزدیك
به دولت، با شیطان سازی از معلمان سعی در حاشیه ای كردن اعتصاب معلمان را داشتند
اما معلوم شده است كه تیرشان مثل همه موارد دیگر به سنگ خورده است. دانش آموزان دبیرستانها،
با سازمان دادن گروههای حمایت از معلمان، وسیعا در این اعتراض دخالت داشتهاند.
اعتراض و اعتصاب معلمان وسیعا توسط اقشار دیگر و فعالین اجتماعی مورد حمایت قرار
گرفته است. آنچه كه در این بین انگشت نماست، اقدامات ضدانقلابی و اعتصاب شكنانه
اخوان المسلمین است. فعالین اجتماعی گزارش دادهاند كه نهادی از معلمان به نام
«معلمان بدون حقوق» (Teachers without Rights) كه تحت تأثیر
اخوان المسلمین هستند به اعتصاب معلمان بی اعتنائی كرده و سر كلاسهای عموما خالی
حضور یافتهاند. رسانههای رسمی آن كشور هم فعلا خفه خون گرفتهاند. یكی از معلمان
درباره سكوت رسانههای مصر گفته است كه اینها حتی تا آخرین روز سقوط حسنی مبارك،
زمانی كه كسی در خانه نبود و همه در خیابانها و میادین در اعتراض بودند، میگفتند
كه همه چیز عادی است و هیچ اعتراضی در آن مملكت نیست و در نتیجه انتظار بیشتری هم
از آنها نمیرود!
اعتصاب معلمان
همانند اعتصاب كارگران یك كارخانه مشخص نیست كه ممکن است به زندگی بخش زیادی از
جامعه خیلی مربوط نباشد، بلکه این اعتصاب خواست معلمان را به خانه تك تك خانوادههای
مصری برد و این موضوع را به معنای واقعی یك مشكل عمومی كرده است. گزارشها از حمایت
وسیع دانش آموزان و والدین آنها از این اعتصاب و مطالبات معلمان حكایت دارند.
اعتصاب عمومی
قدم جدی بعدی
اعتصاب عمومی در
چشم انداز است و تنها با بكارگیری آن است كه جنبش كارگری میتواند از مانورهای
ارتش و موش دوانی اخوان المسلمین و رسانههای نان به نرخ روز خور عبور كند. كل
جامعه از مطالبات جنبش كارگری برای بركناری عوامل رژیم حسنی مبارك، انحلال نهادهای
مشاوره مدیریت دست ساز حسنی مبارك، كنار گذاشتن قوانین سركوبگرانه، افزایش دستمزد
و آنچه كه كارگران بخش خدمات تحت عنوان افزایش ٢٠٠ درصدی «حق الزحمه انگیزه» قول
آن را از دولت گرفته بودند و اكنون دولت زیر آن وعده زده است، حمایت میكند. نه
تنها خود جنبش كارگری و بلكه كل آن نیروی میلیونیای كه هر روز میدان تحریر را
اشغال میكرد و باعث سقوط حسنی مبارك شد، انتظاری بسیار بیشتر از رفتن حسنی مبارك
از انقلاب خود و امتداد آن دارند. اعتصاب عمومی میتواند ضربه كاریای بر پیكر
نامشروع دولت سران ارتش بزند و اخوان المسلمین را هم كه در هر قدم از اعتراضات
اجتماعی و كارگری نقش ضدانقلابی و بازدارنده را بازی كرده، به زباله دان بیاندازد.
تمركز این نوشته
بیشتر بر اعتصاب معلمان است؛ چرا كه این اعتصاب كل جامعه و از جمله جنبش كارگری را
در برابر دولت و جناحهای دیگر ضدانقلاب در آن كشور قدرتمندتر كرده است. جنبش كارگری
مصر در واقع از معلمان گرفته تا اعتراض اساتید دانشگاهها و دكترها تا اعتصاب كارگران
شركت نفت و نساجیها، متحد و یكپارچه است و مطالبات مشابهی دارد. رفاه، آزادی و
كرامت انسانی. طبقه كارگر پیشقدم این مبارزه شده است و پیروزی در این مبارزه میتواند
انرژی زیادی به جنبش كارگری در كشورهای دیگر و بخصوص در كشوری مثل ایران بدهد.
١٩ سپتامبر ٢٠١١
اولین بار در نشریه «کارگر کمونیست ١٧٥» منتشر شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر