۱۴۰۰ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

آرزوی بر باد رفته جمهوری اسلامی

معاون وزیر كار جمهوری اسلامی، مجتبی زارعی، در گفتگوئی با یكی از سایتهای اینترنتی درباره اعتصاب كارگران پتروشیمی ماهشهر و كیان تایر گفته است كه نباید از كلمه اعتصاب استفاده كرد چرا كه اعتصاب یك كلمه وارداتی است. این البته از آرزوهای كسانی مثل زارعی است كه كارگران اعتصاب نكنند. اما موقعیتی كه مجتبی زارعی و رژیم ایشان برای كارگران درست كرده‌اند، كارگران هر روز اعتصاب می‌كنند و منتظر اختراع كلمات «غیروارداتی» دیگری از ایشان نمی‌مانند. واضح است كه كارگران اعتصاب می‌كنند برای اینكه در كشوری مثل ایران و زیر سیطره جانیان اسلامی، راه دیگری برایش باقی نمانده. كارگر اعتصاب می‌كند برای اینكه در آن قدرت خود را می‌یابد و برای اینكه این تنها راهی است كه در برابر حكومت قلدران اسلامی نتیجه داده است.

زارعی در ادامه می‌گوید: «مطالبه صنفی جزوی از حقوق کارگران است و قانون مجوز این کار را داده و بستر این کار هم دست وزارت کشور است. یعنی هر صنف و هر گروهی این را در بستر قانونی دارد.» از قدرت اعتراض و تجمع و تشكل كارگری است كه زارعی امروز چنین التماس می‌كند. گرایشی در جنبش كارگری، كه اتفاقا وقت زیادی را هم از كارگران تلف كرد كه به دنبال راه حلهای قانونی بفرستد تا بلكه بتواند نظر مطلوب كسی را در این رژیم به مسائل كارگران جلب كند، دیگر دارد این توهم را كنار می‌گذارد كه در دالانهای قانونی بتواند مشكلی را از كسی حل كند؛ بخصوص اگر با كسانی مثل احمدی نژاد و مجتبی زارعی طرف هستند!

در ثانی مگر نزدیكترین كسان در چهارچوب رژیم زارعی، توانستند با زارعی و احمدی نژاد و خامنه‌ای بنشینند و دو كلمه حرف حساب تحویل بگیرند، كه كارگران این سعادت را داشته باشند!

زارعی می‌گوید: «در مجموع خود کارگر به این تجربه بیش از ٣٠ ساله رسیده که کارهای تخصصی را در سطح خیابان پیگیری نمی‌کند.» در واقع معنای این گفته ایشان این است كه كارگران می‌دانند كه در عرض ٣٠ سال گذشته مرتب اعتراض و اعتصابشان را سركوب كرده‌ایم و خود به این نتیجه رسیده‌اند كه دیگر این كار را نكنند! منتها چیزی را كه حتی فكر كردن به آن هم برای زارعی وحشت آور است، این است كه رژیم اسلامی در حال موت است و كارگران هر روز اعتصاب می‌كنند و رژیم هم مرتب عقب نشینی می‌كند. رژیم می‌داند كه عقب نشینی در مقابل كارگران پتروشیمی تبریز و ماهشهر كمرش را شكسته است. می‌داند كه جلو آمدن كارگران بیشتری كه به وعده‌های خود برای ادامه اعتصاب و اعتراض تا عملی شدن وعده‌های مقامات ریز و درشتش، او را تا لب گور خواهد برد. حكمت یادآوری سركوب برای رژیمی كه دارد مرخص می‌شود همین است كه بگوید من همانم كه بود؛ منتها قبل از هر كس دیگری، خودشان می‌دانند كه نیستند.

ضرورت این دوره جنبش كارگری

جنبش كارگری امروزه در مركز ثقل جنبش اعتراضی بر علیه جمهوری اسلامی قرار گرفته است. اعتراضات كارگری در هیچ دوره‌ای از حیات جمهوری اسلامی این چنین وسیع نبوده‌اند. حكمت اظهارات زارعی همین است كه فشار اعتصابات كارگری بر رژیم ایشان بسیار كارآ بوده است. علیرغم تلاش و تقلائی كه رژیم در صدد ایجاد سدی در مقابل درز اخبار اعتراضات كارگری دارد، هر روزه شاهد اعتراضاتی به بیكاری، به قراردادهای موقت، به عدم پرداخت دستمزدها، به قبضهای سرسام آور بعد از حذف یارانه‌ها، به دستمزد بارها زیر خط فقر و غیره و غیره هستیم و درز اینها به بیرون از چهاردیواری مورد دلخواه رژیم، باعث دردسر زیادی برای زارعی و خامنه‌ای شده‌اند. اما واضح است كه هیچكدام از این اعتراضات به تنهائی قدرت شكستن جمهوری اسلامی را ندارند. منتها اگر به همدیگر متصل شوند، طومار جمهوری اسلامی را در عرض مدت بسیار كوتاهی در هم خواهند پیچید؛ و این ضرورت این دوره جنبش كارگری است. جمهوری اسلامی جاهائی در برابر اعتراض كارگران یك مركز خاصی عقب نشینی‌ای از خود نشان داده است. سازماندهی و متصل شدن این اعتراضات می‌تواند عقب نشینی نهائی كه سرنگونی این رژیم منحوس است را تسهیل كند.

این مسئله منتها مسئولیتی را همراه با دیگر مسئولیتها بر دوش فعالین كارگری می‌گذارد. مسئولیت از این جهت كه هر دوره‌ای جنبش كارگری به یك اجحافی از رژیم اسلامی واكنش نشان می‌دهد و در مواقع زیادی در ادامه به هر دلیلی این واكنش فروكش می‌كند. به نظر من جمهوری اسلامی در دوره‌ای از حیاتش قرار گرفته كه نباید اجازه به فروكش كردن این اعتراضات داده شود. كارگران كیان تایر و پتروشیمی‌ها نشان داده‌اند كه این شدنی است.

٢٤ آوریل ٢٠١١

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر